ماشینسازی تبریز
تبریزیها برای تیم دومشان به سراغ جوانترین مربی لیگ رفتند و وحید بیاتلو را بهعنوان سرمربی معرفی کردند. بیات لو که در تیم نود ارومیه، بهتر از حد انتظار نتیجه گرفته بود، با پشتوانه این نتیجه روی نیمکت یک تیم لیگ برتری نشست تا با 32 سال سن، جوانترین مربی لیگی لقب بگیرد. این مربی جوان که در همان ابتدای لیگ، خود را یک مربی حاشیهای و جنجالی نشان داد، در مستطیل سبز نتوانست نتیجه بگیرد تا یکبار دیگر این ادعا که روش نتیجه گرفتن در لیگ یک با لیگ برتر تفاوت دارد، اثبات شود. بیاتلو به همراه ماشینسازی در لیگ بیستم طی پنج هفته تنها دو امتیاز کسب کرده و بدون پیروزی در رده پانزدهم جدول ایستاده بوده تا اینکه مدیران باشگاه رأی به برکناری او دادند تا این مربی جوان از قطار لیگ برتر پیاده شود.
نساجی مازندران
بعدازاینکه محمود فکری برای بر عهده گرفتن هدایت تیم استقلال، نساجی را رها کرد، مدیران این تیم خصوصی با مهدی تارتار به توافق رسیدند و حتی دستیاران او هم در تمرین شرکت کردند اما به دلایلی که هیچگاه عنوان نشد، طرفین به توافق نرسیدند و در آستانه لیگ اعلام شد، وحید فاضلی، دستیار اول فکری بهعنوان سرمربی معرفیشده است.
با توجه به اینکه فاضلی سابقه شاخصی در لیگ برتر نداشت، در آن مقطع ابهاماتی دراینباره شکل گرفت و برخی مدعی شدند نساجی به دلیل مشکلات مالی به سراغ مربیان گرانقیمت لیگ برتر نرفته و با توجه به اینکه نساجی جزء معدود باشگاههای خصوصی فوتبال ایران است، سعی کرده در هزینههای فصل جدید صرفهجویی کند.
برخی دیگر نیز مدعی شدند این تصمیم فارغ از مسائل مالی و بر اساس سیاستهای باشگاه مبنی بر جوانگرایی و میدان دادن به مربیان جوان اتخاذشده اما با عملکردی که فاضلی در این تیم به ثبت رسانید، احتمال اول بیشتر تقویت شد. مدیران نساجی تا پایان هفته یازدهم به این مربی فرصت دادند اما درنهایت کسب 9 امتیاز از 11 بازی، باعث شد تا رأی به برکناری فاضلی بدهند.
ذوبآهن
برخلاف بیاتلو و فاضلی، رحمان رضایی نام بزرگی در فوتبال ایران به شمار میرفت. رضایی که از تیم ذوبآهن به لژیونری در لیگ ایتالیا رسیده بود، یکی از موفقترین ملی پوشان و لژیونرهای فوتبال ایران محسوب میشود که یک دهه در کالچو حضور داشت اما در عرصه مربیگری، رضایی نیز باسابقه هدایت چند تیم دسته یکی، به سرمربیگری تیم ذوبآهن رسید.
برای انتخاب رضایی دودستگی زیادی بین هیئتمدیره ذوبآهن وجود داشت اما درنهایت با آنچه فشار مدیران بالادستی گفته میشد، او روی نیمکت ذوبآهن نشست، بااینحال عملکردش در طول نیمفصل اول مورد رضایت باشگاه، هواداران و رسانههای محلی نبود. در مقطعی اشتباهات داوری تأثیر زیادی بر عملکرد تیم ذوبآهن داشت و ازاینرو کارشناسان فوتبال مدعی بودند نمیتوان ارزیابی درستی از عملکرد فنی تیم ذوبآهن ارائه کرد بااینحال قعرنشینی این تیم و البته حاشیههای زیادی رضایی و اعتراض مداوم او به مدیران باشگاه و سازمان لیگ، درنهایت هیئتمدیره را به این نتیجه رساند که رأی به برکناری او بدهند تا پرونده سومین مربی جوان لیگ نیز بسته شود.
اگر این سه مربی جوان در تیمهایشان نتیجه میگرفتند، راه برای سایر مربیان جوان باز میشد اما با توجه به برکناری بیاتلو، فاضلی و رحمان رضایی تا مدتها تیمهای لیگ برتری به سراغ مربیانی که تجربه کار در این رویداد را نداشته باشند، نخواهند رفت و احتمالاً تبعاتش چند فصلی ادامه خواهد داشت.