در مبحث پیش رو، یعنی حقوق مربوط به هنرمندان، انحصار حقوق مادی و معنوی برای پدیدآورندگان آثار هنری و نحوه انتقال این قبیل حقوق، ملاک سخن ماست.
قانون چه میگوید؟
ماده سوم قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان مصوب سال چهلوهشت خورشیدی در مجلس سنای ایران، چنین مرقوم فرموده که: حقوق پدیدآورنده شامل حق انحصاری نشر، پخش و عرضه و اجرای اثر و حق بهرهبرداری مادی و معنوی از نام و اثر اوست.
از این ماده قانونی چه برداشتهایی قابل ذکر است و چه نتایج و اثراتی از آن به دست میآید؟
اول) انتشار و پخش اثر هنری، به شکل پیشفرض و در ابتدا منحصرا در اختیار پدیدآورنده است. این یعنی پدیدآورنده اولین کسی است که در قانون بهعنوان مالک حق نشر شناخته شده است. اما چون در قانون تصریح نشده که پدیدآورنده نمیتواند یا نباید حق نشر اثر خود را به کسی واگذار کند و از طرف دیگر از آنجایی که در فرازهای دیگری از همین قانون به صراحت نسبت به ناشرها و زنجیره نشر و حقوق مربوط به واگذاری اثر هنری نیز اشاره شده، پس نتیجه میگیریم که حق انحصاری مربوط به پخش، نشر، عرضه، اکران و اعلان آثار هنری که به شکل پایه و بدوا متعلق به پدیدآورنده در نظر گرفته شده است، میتواند با رضایت و تصمیم او به دیگران نیز منتقل شود.
در مقام شاهد این موضوع، اشارهای کنیم به ماده نوزدهم همان قانون که میگوید: هرگونه تغییر یا تحریف در اثرهای مورد حمایت این قانون و «نشر آن بدون اجازه پدیدآورنده ممنوع است». از مفهوم مخالف این ماده چنین بر میآید که هرگونه «نشر با اجازه پدیدآورنده مجاز است».
بر این اساس، انحصار مورد بحث ما نیز پس از انتقال این حق به کسی که حق نشر را دارا شده است، منتقل میشود. به عبارت سادهتر، اگر پدیدآورنده که دارای حق انحصاری نشر اثر است، این حق انحصاری را به یک مؤسسه یا ناشر واگذار کند، از آن به بعد ناشر دارای همان حق انحصاری خواهد بود که تا پیش از آن برای پدیدآورنده موضوعیت و وجود داشته است. حتی این قبیل انتقالها طبق قرارداد میتوانند مشترک، تابع شرایط، تابع توافق، درصدهای فروش و بسیاری شروط دیگر باشند که باید بسته به مورد درخصوص آنها اظهارنظر کرد.
بهعنوان مثال ممکن است پدیدآورنده برای مدت زمان محدودی این حق انحصاری را واگذار کرده باشد، یا در خصوص عواید مالی آن درصد فروش در نظر گرفته باشد و نظایر اینها. با تمام این اوصاف، حق نشر کماکان «انحصاری» است و نزد هر کس و به هر میزان که توافق شده باشد. هیچکس خارج از توافق و قرارداد، نمیتواند به آن تعدی کند.
دوم) حق انحصاری نام پدیدآورنده قابل واگذاری نیست، اما حق بهرهبرداری از نام او قابل واگذاری است.
تفاوت این دو در این است که واگذاری حق انحصاری نام پدیدآورنده، بر اساس ماده چهارم قانون یادشده ممکن نیست. این ماده قانونی میگوید: «حقوق معنوی پدیدآورنده» محدود به زمان و مکان نیست و «غیر قابل انتقال است».
به مفهوم سادهتر، یک پدیدآورنده نمیتواند به کسی اجازه دهد که نام دیگران را به جای نام خود در ذیل اثر درج کند.
اما حق بهرهبرداری از نام پدیدآورنده چیز دیگری است. این حق به ناشر اجازه میدهد که ضمن حفظ نام پدیدآورنده، از طریق آن کسب اعتبار یا درآمد کند. این مسئله قانونی است و منعی ندارد.
به عنوان مثال فیلمهای سینمایی که با برجستهکردن نام عوامل فیلم در تیزرهای تبلیغاتی، از شهرت و حسن آوازه آنان کسب منفعت و افزایش فروش میکنند، در حال استفاده از «حق بهرهبرداری از نام پدیدآورنده» هستند. این حق نیز مادی است و تمام حقوق مادی در مورد آثار هنری قابل انتقال هستند.
جمعبندی:
حق نشر و عرضه و فروش آثار هنری در انحصار پدیدآورنده است؛ اما او میتواند تمام یا بخشی از آن را برای همیشه یا مدت محدود با شرایط مالی مورد توافق طرفین به دیگران واگذار کند. این حق یک حق مادی است و پس از واگذاری نیز همچنان انحصار منافع آن برای صاحب یا صاحبان حق وجود دارد.
حق معنوی نام پدیدآورنده قابل واگذاری نیست؛ زیرا این حق مادی نیست.
حق «استفاده از نام پدیدآورنده» بر خلاف حق معنوی نام پدیدآورنده، یک حق مادی انحصاری است و قابل انتقال است. انتقال گیرنده نیز مالک این انحصار باقی میماند.