اگر روزی به قصد کنکاش در محلهها به گردش در بافت قدیمی اصفهان بپردازید، در هنگام گذر از محله جوباره عنصری عمودی در میان گذرهای این محله چشم شما را به تماشای خویش میکشاند و شما را در بحر تفکر فرو میبرد. این عنصر عمودی به واسطه ناهمخوانی بهوجودآمده در پی ساختوسازهای جدیدتر نسبت به تولد خود، توجهها را بهسوی خود کشانده و ذهن شما را درگیر تاریخچه و کاربری خود در میان این ساختمانها میکند: آیا این محله در گذشته هم دارای بافتی مسکونی بودهاست؟ اگر چنین بوده، وجود این عنصر عمودی آن هم با بلندای 48 متر در میان منازل مسکونی چه خدماتی ارائه میکرده است؟ این میل ساربان است که توجه گردشگران را بهسوی خود جلب میکند و با وجود آرایههای متنوع و دو تاج بر روی خود، پادشاهی منارهها را به دست گرفته است. آیا این منارهها بخشی از ساختمانها در گذشتهاند که اکنون به جای ماندهاند؟ ساخت مناره تنها برای ایستایی و هویت مساجد بوده است؟ میل و مناره تاریخچه تحولی بسیار متنوع نسبت به سایر عناصر معماری دارد که بازدیدکنندگان بناهای تاریخی را به داستان جذابی برای کاوش دعوت میکند.
میل و رفاقت با جادهگردها
مسافران در گذشته بسیار دور برای آگاهی از مسافتها و داشتن راهنما برای مسیریابی از عناصر طبیعی مانند کوه و جنگل و رودخانه و سایر این موارد استفاده میکردند و با افزایش دانش جغرافیایی و نشانهگذاری روی طبیعت، راهنمایی برای مسیریابی پدید آوردند. اساسیترین روش برای شناسایی جهات جغرافیایی، بهخصوص برای دریانوردان و شبگردان، بهرهگیری از رموز ستارگان و تصاویر آسمانی بود که پایه علم نجوم را تشکیل داد؛ اما با گذر زمان و پیشرفت و نبوغ در مسائل مختلف، بهویژه ساختمانسازی، انسان توانست برای راهنمایی و مسیریابی جادهها خدماتی در اختیار مسافران قرار دهد. میلها راهنماهایی بودند که در کنار جادهها و همچنین نزدیک به ورودی و دروازه شهرهای کهن بهواسطه آسمانه بلند خود مسافران را به حرکت بهسوی شهر دعوت میکردند. با گذر زمان امروزه کاربرد میل و مناره تغییر کرده
است؛ بهطوریکه بهعنوان بخشی از آرامگاهها و مساجد معرفی میشوند. این تلفیق در آرامگاههایی که منارهشان با فاصلهای از ساختمان اصلی قرار گرفته به آسانی قابل درک است. مشخص است که پیش از بهکارگیری ویژگی ایستایی منارهها برای ابنیه و جلوگیری از رانش جدارهها، راهنمایی برای ابنیه محسوب میشدند. با گذر از راههای بیابانی و جنگلی درمییابیم که داشتن راهنمایی برای مسافران در این نواحی بسیار ضروری بوده است؛ ازاینرو در این مناطق بیشترین و بهترین نمونههای میل و مناره ساخته شده است.
مناره و آبادی نورها
برج رادکان در نزدیکی مشهد از نمونه میلهای راهنما است که به واسطه فرم متفاوت از دیگر میلها، توجه بسیاری را به سمت خود جلب کرده است. این برج که در ادامه، بهطور مفصل به آن پرداخته میشود از دو پوسته تشکیل شده است. با بررسی آثار بهجامانده درون این پوستهها مشاهده میشود که از آتش برای روشنایی این منارهها بهمنظور خدماتدهی در شب استفاده میشده است. برای مشاهده نمونهای دیگر از این نوع عملکرد میتوان به برج نورآباد ممسنی در شاهراه اصلی استان فارس اشاره کرد که برگرفتگی نام شهر نورآباد از این برج بهخوبی نشاندهنده اهمیت بالای این میل برای آبادانی شهر است. در برخی از برجها با نمونههایی جالبتوجه مواجه میشویم که آن، آرامگاهبودن همین میلها است. برجهای «لاجیم» و «رسکت» از آن دسته برجهایی هستند که مهرازان و سازندگان آنها بنا بر وصیتشان در برج خاک شدهاند و خواستهاند که پیرو ساخت این بناهای خدماتی و ایجاد بنایی خدمترسان به مردمشان، اذنی برای خاکسپاری آنها در برجها صادر شود. برج لاجیم علاوه بر این ویژگی، از آرایهها و جزئیات بسیار زیبایی برخوردار است. این برج که در نزدیکی سوادکوه و در روستایی به نام لاجیم ساخته شده است، روی کتیبه مدور خود، دو کتیبه به زبانهای کوفی و پهلوی دارد. بر بالای این کتیبهها طاقکهای کوچکی قرارگرفته است. این کتیبههای آجرتراش با استفاده از رنگ قرمز روی زمینهای سفید مزین شدهاند.
«راد» و «راه» رادکان را میسازند
واژه «راد» در کنار «رد» در زبان پهلوی به معنای نظم و ترتیب است. این واژه که همبستگی زیادی با واژه راه دارد، تأثیر بسزایی بر نامگذاری برجهای رادکان داشته است. رادکان بیشترین نام استفادهشده برای برجها است. برجهای رادکان خراسان و گرگان نمونههای بسیار مشهوری از این نوع میل به شمار میروند. میل رادکان خراسان رضوی در راه قوچان به مشهد واقع شده و گمان میرود که مقبره یکی از بزرگان مغول باشد. این میل که زمینهای هشتضلعی دارد به واسطه قرارگیری 36 پبلک و نیمستون روی نما به فرمی مدور تبدیل شده است. این برج با 35 متر ارتفاع، قطر داخلی 14 متر و خارجی 20 متر و دو ورودی، احتمالا از یکسو به مسجدجامعی در آن نقطه راه داشته است. نمای این برج بهوسیله اندود گچ و آهک به شکل نسبتا سادهای کار شده و ساختمایه آن آجری است. این بنا هم علاوه بر گچبری، با دو کتیبه کوفی و پهلوی در قسمت فوقانی نمای خود تزیین شده است. نحوه قرارگیری درها و دریچههای این بنا طوری طراحی شده است که در راستای ورودی بتوان آغاز زمستان و تابستان را به زیبایی مشاهده کرد؛ ازاینرو این بنا دارای عملکرد نجومشناسی نیز بوده که پژوهشهای انجامشده تنها گوشهای از رموز آن را کشف کرده است. برج رادکان غربی در استان گلستان، نمونهای از میلهای ساختهشده روی تپه و در میان جنگل است. این برج از بدنهای تماما آجری ساخته شده و ملات آن را گچ تشکیل میدهد. در گذشته و تا زمان قاجار، کتیبههای کوفی روی نمای ساختمان وجود داشته که به گمانی، قسمتی از آن در این زمان به سرقت رفته است. بنای رادکان در استان خراسان نیز با نام رادکان شرقی شناخته میشود که این موضوع بیانگر وجود ارتباطهایی میان بناها است.
آرامگاههایی که راهنما بودند
با مرور آثار پیش از اسلام، نمونهای از آرامگاههای چهارطاقی به چشم میخورد که بر سر راهها قرار دارند. نکته حائزاهمیت این است که این آرامگاهها که محل دفن افرادی است که پس از اسلام میزیستند، در جهت قبله نبوده و در اصل، برج راهنمایی برای مسافران بودهاند. دکتر پیرنیا دراینباره چند نشانی دقیق ذکر میکند. در نمونه اول اشاره میکند: «در آبشور یزد و در کنار خیابان قیام و در راستای شمالی آن، آرامگاهی است که اینک به نام “سید فتح” نامآور است و ضریح و قبر دارد و امروز بیگمان گور است؛ ولی بههیچرو در راستای قبله نیست.» در نمونهای دیگر بیان میکند: «در کنار باغ دولتآباد، از سوی دری که به رودخانه باز میشود، چهارطاقی است که باروی باغ را بدان بستهاند. چگونگی جانمایی آنها به خوبی نشان میدهد که ربطی به دیگر ساختمانهای باغ ندارند. سه گنبد یادشده راستای راه فارس به خراسان را نشان میدهند» (پیرنیا، محمد، معماری ایرانی،1395، ص500). در نگارگریهای یافتشده از تاریخ کهن ایران، نمونهای در اطراف دماوند به چشم میخورد که وجود میل روی تپهای در این ناحیه را نشان میدهد. در این نگاره که دورنمایی از شهر دماوند است، در سمت راست، بقعه امامزاده عبدالله و در سمت چپ، مسجد جامع و روی تپهای در میان درختانی که سر به فلک کشیدهاند، یک برج راهنما دیده میشود. وجود میلهای راهنما در راستای مسیر، راههای بینشهری را بهخوبی نشان میدهد. آرامگاه «سهلبنعلی» در اراک نمونه دیگری از میلهای راهنما است که در گذر زمان به آرامگاه تبدیل شدهاند.
قابوس راهنمای مسافران میشود
در نزدیکی گرگان روی تپهای دستساخته بزرگترین برج آجری جهان ساخته شده است. این برج که ارتفاعی 55 متری دارد با نام میل گنبد هم شناخته شده است. این بنا در سال 397 هجریقمری در زمان حکومت آل زیار احتمالا با کاربری رصدخانه و راهنما ساخته شده است. این برج به سبک رازی و خراسانی ساخته شده و در نمای خود 10 پشتبند دارد که از پایه تا زیر گنبد این برج را پوشاندهاند. گنبد این میل به شکل مخروطی و از دو پوسته ساخته شده است که شیب بسیار زیادی دارد. گمان میرود که قابوس یا کاووس، سازنده برج، در این بنا دفن شده باشد؛ اما یکی از قدیمیترین میلهای شناختهشده در تاریخ ایران متعلق به دوران ساسانیان است. شهر گور یا جور که امروزه فیروزآباد نام گرفته است، در مرکز خود میلی پلکانیشکل داشته است که این پلکانها در اطراف میل و بهصورت مارپیچ، پیرامون آن میچرخند و بهسوی آسمان سیر میکنند. این میل که در زمان اردشیر ساسانی ساخته شده بود 26 متر ارتفاع داشته که واقعشدن آن در مرکز شهر ولایتی «اردشیر خوره» نشان از اهمیت بالای این میل در زمان خود دارد.
اصفهان؛ شهر منارههای ایران اسلامی
برخلاف ساختوسازهای امروزی، در گذشته منارهها با فاصلهای از مساجد ساخته میشدند که این نشان میدهد این منارهها تنها نشانه یک مسجد نبودهاند، بلکه نشانی برای یک محله یا شهر بودهاند. مناره «دارالضیافه» و مناره «ساربان» در اصفهان نمونهای از این نوع میلها محسوب میشوند. مناره ساربان که حدود 48 متر ارتفاع دارد، در انتهای محور شمالی محله جوباره ساخته شده است. این مناره سلجوقی از زیباترین منارههای اصفهان محسوب میشود. روی آن کتیبههای متعددی یافت میشود که با خطوطی زیبا نمایان شدهاند. این مناره دارای دو تاج بسیار زیبا است که یکی از دیگری کوچکتر است و زیر هردو تاج با مقرنسکاریهای بسیار زیبا تزیین شده است. وجه تسمیه این مناره از آنجا گرفته شده است که در روزگاران قدیم که سیاحان با شتر به سیاحت میپرداختند، پس از گذر از سرابها و امید و ناامیدیها، با دیدن این مناره متوجه میشدند به ورودی شهر اصفهان رسیدهاند. ساربان که معنی شتربان را میدهد، نام بسیار خوبی برای خدماترسانی این میل به شتربانان محسوب میشود. آجرکاریهای روی این مناره در نوع خود منحصربهفرد است: آجرچینی ساده، آجرچینی تزیینی، مقرنسهای آجری و ترکیب آجر و کاشیهای فیروزهای تزیینات این مناره را شکل میدهند. مناره مسجد علی که یکی دیگر از زیباترین منارههای شهر اصفهان محسوب میشود، در دوره سلجوقی ساخته شده است. این مناره که 51 ونیم متر ارتفاع دارد، با آجرکاریهای متعدد تزیین شده و سر کوچه و ورودی مسجد قرار گرفته است. نهتنها این مناره، بلکه منارههای دیگر هم مسیرهایی جهت رسیدن به تاج خود دارند. این مسیرها بهوسیله راهپلههای مارپیچ در درون و مرکز منارهها تعبیه شدهاند. مدخل ورودی مناره مسجد علی درون مسجد قرار دارد. کاهش ارتفاع مناره از زمین به سمت تاج بهخوبی به چشم میخورد. قطر این مناره روی زمین 6 متر است که در آن ناحیه قطر جدارهها 1 متر و 45 سانتیمتر است. این قطر در انتهای طبقه اول به 2 متر و 86 سانتیمتر و ضخامت 58 سانتیمتر میرسد. در ارتفاع 40 متری مناره قرنیزی بیرون زده و پس از آن قطر مناره کاهش مییابد. در مرکز و درون این مناره، ستونی قرار دارد که پلکانها حول محور آن میچرخند. این مناره بهوسیله پنج کتیبه مزین شده است؛ کتیبه اول در خط بام مسجد قرار گرفته که شعارهای مذهبی آجری روی زمینهای گچی آنرا شکل دادهاند. کتیبه دوم خطوط گچی بر زمینههای شطرنجی، کتیبه سوم خط کوفی و کاشی فیروزهای، کتیبه چهارم در زیر تاج مناره با جمله «الملکالله» و کتیبه پنجم با خط کوفی و کاشی فیروزهای کلمه «لاالهالاالله» را نمایان میسازند. تمامی این کتیبهها در وصف کلمه «الله» است. شاید جهانیان اصفهان را با نام شهر گنبدهای فیروزهای بشناسند؛ اما برای سیاحان و شتربانان کهن نصفجهان شهر منارهها محسوب میشود.