اتاق ویآیپی کوشک باغ زرشک محل دیدار شهردار اصفهان و رئیس فرهنگستان هنر ایران بود؛ اتاقی رو به کارخانه متروک و معطلمانده ریسباف، که به گچبریهای منحصربهفردش مشهور است. چشم که بیندازید روی دیوارهایش و رد تاکستان گچبری را بگیرید و به آسمانه بلند اتاق برسید، سرتاسر ظروف میوه میبینید. گلابی، انگور، هندوانه، انجیر، بلالی و انواع مــیوههــای گــچبری ســهبعــدیاش بزمهای چهلستون و پیام وفور نعمت و چهارفصلی اصفهان را به اذهان مهــمانان متــبادر میکــند. جــلسه نیمساعته دو مدیر فرهنگی بر مدار گردشگری، میراث، هــنر و فرهنگ چرخید و توافقات ضمنیای صورت گرفت که نتایجش را قرار است در چهار سال آینده ببینیم و امیدوار باشیم که یادگارهای جاودانی از همکاری بین یک نهاد ملی با مدیریت تازه شهری برای اصفهان خلق شوند.
فرهنگستان هنر چه پتانسیلهایی برای شهرداریها دارد؟
بهمن نامورمطلق، رئیس فرهنگستان هنر ایران، در ابتدای جلسه به معرفی فعالیتهای نهاد تحت مدیریتش پرداخت و تصریح کرد: «فرهنگستان هنر درواقع یکی از عالیترین نهادها و اتاق فکر کشور در حوزههای مختلف نظام است. اگر فرهنگستانها فعالیت خودشان را به شکل درستی انجام دهند، میتوانند در هنر، علم و ادبیات سیاستپردازی کنند. فرهنگستان از یکطرف با نهاد ریاست جمهوری مرتبط است و از طرفی با شورای عالی انقلاب فرهنگی و درواقع آنها باید ریاست فرهنگستان را تأیید کنند. فعالیتها نیز در هر دو نهاد پیگیری و گزارش میشود.»
او ادامه داد: «در فرهنگستان هنر حدود هشت حوزه تخصصی وجود دارد. در هیئتامنای فرهنگستان نزدیک به سی نفر از بهترین هنرمندان کشور عضوند که از برجستهترین هنرمندان کشور محسوب میشوند. گروههای تخصصی مثل شهرسازی را هم داریم که متخصصان مطرح کشور در قالب آن فعالیت میکنند.»
نامورمطلق از انتشار «بیانیهای در تبیین ویژگیهای شهردار» توسط فرهنگستان هنر به عنوان یکی از فعالیتهای اخیر این ارگان یاد کرد. او همچنین از «بیانیه معماری مساجد» به عنوان راهنمای دومی که فرهنگستان منتشر کرده یاد کرد و افزود: «در این بیانیه مبانی و اصولی از نظر معماری، زیباییشناسی و تزئینات داخلی و بیرونی که باید برای مساجد رعایت شوند، تبیین شده و خیلی بازتابهای خوبی از انتشارش دریافت کردیم. گروه معماری بهصورت مستقیم با برخی شهرداریها مرتبط است و امیدواریم این ارتباط در اصفهان بیش از جاهای دیگر برقرار شود.»
به روایت او، گروههای دیگری هم هستند که به حوزههای دیگر شهر مربوط میشوند مثلا گروه تجسمی در فعالیتهای زیباسازی شهرها فعال است و در گروه تصمیمگیری برای مباحث زیباسازی شهر تهران، نمایندهای از فرهنگستان هنر هم حضور دارد. گروههای چندرسانهای و هنرهای سنتی هم هستند که در زمینه شکلدهی به هویت هنری کشور مؤثر هستند. گروه سینما نیز با ریاست مجید مجیدی فعالیت میکند.
نامورمطلق سپس اظهار امیدواری کرد که شــهرداریهــا بــهویژه شهرداری اصفهان ارتباط نزدیکتر و مؤثری با فرهنگستان هنر برقرار کنند و از ظرفیتهای این نهاد بهرهمند شوند.
اصفهان، جایگاه پررنگی در فعالیتهای فرهنگستان هنر دارد
نامورمطلق همچنین شمایی از فعالیتهای فرهنگستان هنر در ارتباط با اصفهان را اینگونه توصیف کرد: «یکی از بزرگترین همایشهای فرهنگستان زمانی بود که من دبیر بودم و در رابطه با مکتب اصفهان کار شد. شاید بتوان گفت فرهنگستان هنر تا به حال کاری بزرگتر از آن انجام نداده باشد. همچنین از 500 جلد کتاب نفیسی که تا به حال در فرهنگستان چاپ شده بیش از 60 جلد مرتبط با اصفهان بود؛ یعنی بیش از یکدهم را به اصفهان اختصاص دادهایم و حق هم همین است؛ چون اصفهان و تبریز و برخی شهرهای دیگر قطب فرهنگی، هنری و میراث فرهنگی ما محسوب میشوند.»
به روایت رئیس فرهنگستان هنر، این نهاد تا به حال کارهای قابل تأملی در حوزه مکتب شیراز، تبریز و یزد از یک سو و قزوین و مشهد از سوی دیگر، انجام داده است. همچنین رویدادی برای تهران قاجاری و شهرهای دیگر مانند اصفهان برنامهریزی شده بود که انجام نشد؛ اما امید است که در دوره جدید مدیریت شهری این همکاریها انجام شوند.
نامورمطلق از پنجاه جلد کتاب مرتبط با اصفهان که از سوی فرهنگستان هنر منتشر شدهاند یاد کرد و افزود: «تا پیش از همایش مکتب اصفهان، هر بار میخواستیم درباره اصفهان کار کنیم، مجبور بودیم به ترجمه از منابع خارجی رجوع کنیم. اما با انتشاراتی که انجام شد، حالا آنها از منابع ما استفاده و ترجمه میکنند. این پنجاه جلد در حال حاضر رفرنس هستند و هنوز هم بسیار جای کار هست.»
پیشنهاد فرهنگستان به اصفهان: مشارکت در انتشار دو کتاب فاخر
رئیس فرهنگستان هنر ایران به مدیریت شهری اصفهان پیشنهاد داد تا از انتشار دانشنامه هنر اصفهان در دوره صفویه، حمایت کنند. به روایت او در فرهنگستان هنر پیشنهاد حمایت از دو کتاب فاخر مکتب اصفهان را به مدیریت شهری دوره گذشته داده بود که با موافقت مواجه نشد؛ ولی کتاب خمسه شاهطهماسب با مشارکت شهرداری تهران چاپ شد. کتابهای شاهنامه و خمسه شاهطهماسب هر دو در مکتب تبریز هستند.
او افزود: «دو کتاب فاخر دیگر هم بودند که به کاخ گلستان مرتبط میشدند؛ کتابهایی که با تلاش فراوان و گذشتن از سد مجوزهای عکاسی و انتشار، به مرحله چاپ رسیدهاند. یکی از این کتابها مرقع هند و ایرانی است و دیگری، مرقع گلشن. وقتی میگوییم «هند و ایرانی» منظورمان هند و اصفهانی است. مرقع گلشن هم اکثرا کار اصفهانیهاست. اینها کتابهای فاخر ماست. این دو کتاب میتواند ویترین خوبی برای نمایش هنر اصفهان در آن دوره باشند و نشاندهنده این است که هنر اصفهان چه قدر مرتبط با هنر هند بوده است. قرار است یک هندی بر این کتاب مقدمهای بنویسد. همه فعالیتها انجام و زحمات چاپ کشیده شده و کتاب آماده است و ما قصد چاپش را داریم. شهرداری اصفهان میتواند در حوزه چاپ مشارکت کند.»
اصفهان، نقشآفرین تغییر موازنه قدرت شود
رئیس فرهنگستان هنر با تأکید بر اینکه مشارکت اصفهان در چاپ دو کتاب فاخر مذکور، میتواند جرقهای برای ارتباط بیشتر میان ایران و هند باشد، تصریح کرد: «ما الان به دنبال این هستیم که بتوانیم زیباییشناسی شرق را احیا کنیم و جایگاه اصفهان در این مسئله خیلی مهم است. کما اینکه یکزمان این نقش را ایفا کرده است و این قابلیت وجود دارد. باید کمی بازجست و یادآوری کرد و اصفهان در کنار شهرهای بزرگ دو کشور چین و هند این نقش را بازی کند. تهران نمیتواند جایگاه بازنمایی هنر اصیل ایران باشد؛ چون سابقهاش را ندارد. این البته عیبجویی از تهران نیست. اما اصفهان یا تبریز میتوانند این کارکرد را داشته باشد. ما به دنبال احیای این فرصتها و ارتباطات تاریخی هستیم.»
او افزود: «ببینید، موازنه قدرت در حال برگشتن به سمت شرق است. الان چین خیلی مهم شده است. اینکه آمریکا دستپاچه خاورمیانه را رها میکند و میرود به خاطر این است که فهمیده یک اتفاقاتی در حال رخدادن است و اگر حواسش نباشد موجودیت خودش مورد تهدید قرار میگیرد. اصفهان در این بحث میتواند به جریان بازگشت به مدل شرق کمک کند. ما تا قرن 19 وقتی مبادلات غرب و شرق بود، شرق همیشه بیشتر صادرات داشته است و از زمان انقلاب صنعتی بود که این موازنه برمیگشت. الان دوباره شرق در حال صادرکردن است و چین و کره و ژاپن و هند در حال ایفا کردن این نقش هستند. امیدوارم ایران هم به این جرگه بپیوندد.»
اصفهان زیارتنامه داشته اما حالا «آداب تشرف» را نمیشود برایش به جا آورد!
نامورمطلق از برندهای جهانی اصفهان (مانند «شهر جهانی صنایع دستی» که در دوره معاونت صنایع دستی خود او، برای اصفهان محقق شد) به عنوان پتانسیلهای خوب شهر برای فعالیت، ابزاری برای جهتدادن صحیح به حرکت شهر، رفع نیازهای مردم و تبدیل اصفهان به کانون پررونقتری در حوزه گردشگری، یاد کرد.
او در بخش دیگری از صحبتهایش به نقل قولی از سید محمد بهشتی اشاره کرد که از وجود «زیارتنامه برای اصفهان» یاد کرده بود و نشان از اهمیت ویژه شهر دارد. نشانهشناس مطرح ایرانی ادامه داد: «شهر جایی است که انسان در آن زندگی میکند و چون انسان اشرف مخلوقات است، بنابراین شهر شریف است، اما متأسفانه ما این نگاه به شهر را فراموش کردهایم. مقام معظم رهبری هم چندین بار درباره این موضوع صحبت کردهاند. مثلا درباره زیبایی در شهر یا راجعبه هویت شهری یا راجع به اینکه شرایط مناسبی برای روح ایرانی، اصفهانی ایجاد بشود اما نشد. انشاءالله به همت شما و شورای شهر این کارها انجام شود. درهرصورت پتانسیلی در کشور به نام فرهنگستان هنر وجود دارد که میتواند در همین مسیر به شما کمک کند و ما بسیار علاقهمند به این همکاری هستیم.»
نامورمطلق از شکلگیری «ادبیات» قابل توجه در شهر اصفهان به واسطه فعالیتهای مختلف دهه اخیر در مراکزی از جمله مرکز خلاقیت و نوآوری و برگزاری جلسات اندیشهای با حضور خود او، دکتر بلخاری و دیگران گفت و تأکید کرد که حالا این ادبیات باید به «عملیات» تبدیل شود.
مبحث مهم دیگری که دغدغه نامورمطلق بود و بخش مهمی از صحبتهایش را به خود اختصاص داد، مبادی ورودی شهر اصفهان بودند؛ او از ورود به شهر با عنوان «تشرف» یاد کرد و افزود: «ورود به شهر نیاز به تشرف دارد و ما در اصطلاح متنشناسی و شهرشناسی به آن پیرامتنها میگوییم که برای اصفهان دیده نشده است. باید پیرامتنی داشته باشیم که بفهمیم از کجا میشود وارد شهر شد که بعد بگوییم آداب شهر چیست؟ گردشگر نمیفهمد کی وارد شهر شده است. من امروز از ورودی کاوه وارد شهر شدم؛ ورودی که اصلا چهره خوبی ندارد. رسیدگی به این مبادی هزینه زیادی نمیخواهد. دروازههای قدیم در این حوزه عملکرد داشتند. کارکردشان فقط برای حفاظت نبود. بیشتر منظور آداب معنوی بود.
مقام معظم رهبری راجع به شهر میفرمایند: «زیبایی تزیینی و تشریفاتی نیست، نیاز فطری انسان است.» ورودیها آستانههای شهرند. آستانهها اولین مواجهه ما با شهرند. اگر خوب باشند برداشت خوبی درباره شهر خواهیم داشت. اگر بتوانید دروازههای قدیم را به شکل جدید در محیطهای جدید احیا کنید، خدمت بزرگی به اصفهان کردهاید. شهر همانطور که گفتم خیلی مهم است؛ چون جایگاه زیستن انسان است؛ اگرچه شهرهای امروزی خیلی هم جای زیستن نیستند. ما در تهران میبینیم همه آخر هفته راهی شمال میشوند. درواقع زیستن انسانها آخر هفته است. وگرنه بقیه هفته را مجبوریم در شهر باشیم و کار کنیم. پس معلوم است که شهر ما زیستگاه نیست. حال چطور میشود که تبدیل به زیستگاه شود و شهر صرفا کارخانه نباشد. انشاءالله با بضاعتی که اینجا به وجود آمده و پتانسیلی که در فرهنگستان وجود دارد، کارهای بزرگی انجام شود.»
یادگاریهای شهردارها، پاریس را پاریس کرد. اصفهان چه؟!
نامورمطلق که تحصیلاتش را در پاریس انجام داده و دانشیار گروه زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه شهید بهشتی است، ادامه داد: «در پاریس هر شهرداری سعی میکند چیزی از خودش برای همیشه به یاد گار بگذارد و پاریس با همین یادگاریها پاریس شد. اصفهان شکافهایی دارد که شهردارانش باید برای برطرفکردن این شکافها تلاش کنند. اما نکته مهم این است که هر کس میخواهد کاری انجام دهد، ابتدا باید مفهومسازی کند. به قول نشانهشناسها در هر دورهای مفهومی تبدیل به مدلول مرکزی شده و دالهای مختلف را تولید میکند.»
اگر دانشنامه هنر، تا به حال کار نشده، اصفهان پیشقدم میشود
شهردار اصفهان که صبح پنجشنبه کلید شهر را رسما در مسجد جامع عباسی دریافت کرده بود، پس از شنیدن صحبتهای نامورمطلق، به نظر میرسید بیش از هر چیز، ایده دانشنامه هنر اصفهان را پسندیده است. او سوالاتی را در این باره مطرح کرد و نظرات محمد علی ایزدخواستی، مدیر دفتر ملی یونسکوی ایران در اصفهان و ابوالفضل قربانی، نایبرئیس شورای اسلامی شهر اصفهان را هم جویا شد.
علی قاسمزاده که پیش از شهرداری اصفهان، از مدیران فرهنگی شناختهشده شهر بود و حالا هم با تأکید بر تمرکز بر فعالیتهای فرهنگی سکان شهر را در دست گرفته است، از فعالیتهای دکتر هنر فر یاد و تأکید کرد که البته آن تولیدات فرهنگی درباره تاریخ اصفهان قالب متفاوتی داشتهاند و هویت دانشنامه ندارند.
محمد علی ایزدخواستی هم به روایتهای استاد همایی اشاره کرد و ادامه داد منسجمترین کار در رابطه با اصفهان، همان شصت، هفتاد جلد کتاب مکتب اصفهان است که در قالبهای دهتایی مجزا توسط فرهنگستان منتشر شدهاند. همچنین دانشنامه تخت فولاد کتابی است که درباره تخت فولاد کار شده، اما متفاوت است.
شهردار اصفهان از انتشار دانشنامه هنر به عنوان حرکتی در راستای تولید فراوردههایی با عنوان میراث مکتوب اصفهان یاد کرد و افزود: «انتشار دانشنامه اصفهان یکبار به شورا ارائه شد که مورد موافقت قرار نگرفت، ولی اختصاصا چیزی به نام دانشنامه هنر کار نشده است.»
ایزدخواستی هم در تأکید بر اهمیت انتشار دانشنامه به این نکته اشاره کرد که دانشنامه میتواند بهنوعی به رصدخانه تبدیل شود و آدمها را رصد و کشف کند. بنابراین دادههای زنده خیلی مهم و کاربردی را برای اصفهان فراهم خواهد کرد.
رئیس فرهنگستان هنر در ادامه گفتوگوی چهارنفره، از هدفی که برای آن به اصفهان سفر کرده است، چنین گفت: «ببینید، من این مسیر را تا اینجا آمدهام تا بهعنوان استاد دانشگاه و رئیس فرهنگستان هنر درباره یک پرده عاشورایی اثر استاد گیاهی صحبت کنم و برگردم. این کار در این حد برایم مهم بود. شما هزاران اثر از این آثار دارید ولی ببینید که چقدر به هنر اصفهان کملطفی شده است.»
با «اصفهان شهرموزه است» ما را گول زدند!
شهردار اصفهان سپس دغدغه دیگر خود، یعنی ساخت موزه برای اصفهان را هم با رئیس فرهنگستان هنر مطرح کرد. قاسمزاده گفت: «موزه اصفهان جزو اولویتهای ما بوده است. زمانی،اصفهان را گول زدند و گفتند اصفهان خودش شهرموزه است و موزه نیاز ندارد. الان در انبارهای میراث، ارشاد، شهرداری و مجموعههای شخصی آثار زیادی داریم که در حال ازبینرفتن هستند. اگر موزه وجود داشت، میشد از جاهای مختلف و انبارهای شخصی این آثار را بیرون آورد و به نمایش گذاشت. آن وقت اصفهان یک مجموعه غنی و موزه مهم داشت.»
رئیس فرهنگستان در پاسخ به این دغدغه شهردار تصریح کرد: «من از قبل هر موقع به اینجا آمدهام، این دغدغه را مطرح کردهام که اصفهان موزه میخواهد. آن موقع هم که معاون صنایعدستی بودم، خیلی خیز برداشتیم که کارخانه ریسندگی ریسباف را به موزه تبدیل کنیم. زمانی که آقای سلطانیفر سر کار بودند، جلسات زیادی داشتیم و به نتیجه گرفتن نزدیک بودیم. چندین جلسه شورای سازمان میراث فرهنگی را برای همین موضوع اختصاص دادیم ولی نشد.»
مالرو، لوور را تقدیم پاریس کرد، برای ریسبافِ اصفهان مالرو هست؟!
رئیس فرهنگستان هنر درباره دغدغه شهردار اصفهان برای موزه اصفهان به آنچه در پاریس گذشت، اشاره کرد و گفت: «وقتی آندره مالرو خرابههای لوور را دید و طرح داد کسی باور نمیکرد لوور ساخته شود. مکانی که مخروبه و جای بزهکاران بود، با یک طرح خوب تبدیل به یک موزه جهانی شد. در طرح مالرو همه مخروبههایی که لانه اعتیاد شده بود را سفارتخانهها خریداری کردند و یک دفعه منطقه ارزشافزوده زیادی پیدا کرد و مالرو با بندهای قانونی که داشت پاریس جدیدی به وجود آورد. او اولین وزیر فرهنگ بود و بعد در دنیا از او تقلید کردند.»