موضوعی که کارشناسان نیز بر آن تأکید دارند و نیاز به مذاکرات بیشتر فی مابین سران دوکشور را پیشنهاد میکنند و معتقدند بررسی جزئیات در بازسازی و احیای روابط زمان بیشتری میطلبد.
در عین حال علی الشهابی، مشاور دولت سعودی نیز اعلام کرده است پیش از آنکه ریاض بخواهد اقداماتی نظیر بازشدن سفارتها در نظر بگیرد، ایران باید اقداماتی «بنیادین» در یمن انجام دهد. این بدان معنی است که برگشت ایران و عربستان به مسیر عادی دیپلماتیک آنطور که در خبرها نشان داده میشود نیست و مطمئنا شرط و شروطهای دو طرف بر روی میز مذاکره مانع از اعلام نتیجه نهایی این مذاکرات در روزهای آتی خواهد شد.
احیای روابط تهران-ریاض باعث ثبات منطقه میشود
حسن بهشتیپور، تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با «اصفهان زیبا آنلاین» سیاست تهران، ریاض را در دور جدید روابطشان بررسی کرد. به گفته این کارشناس، ایران و عربستان به عنوان دو کشور مهم منطقهای و دارای قدرت در یک سری زمینهها با یکدیگر اشتراک و در برخی مسائل نیز اختلافات اساسی دارند. او میگوید: «کشورها در دنیای امروز میتوانند با یکدیگر رقابت داشته باشند و درعین حال با هم همکاری کنند. این نظریه درست نیست که نگاه متفاوت کشورها را باعث منازعه میان آنها میدانند. بلکه در عین حالی که رقابت وجود دارد، در راستای توسعه کشورها، همکاری میتواند شکل گیرد. چراکه در نتیجه این همکاری منافع آنها تأمین میشود.» بهشتی پور با تأکید بر این مدل تعاملات معتقد است که نزدیکی ایران و عربستان، توسعه آنها را در بسیاری از حوزهها به همراه خواهد داشت و از سوی دیگر باعث حل و فصل مشکلات منطقهای شده و همچنین تأثیر مستقیمی بر حل مشکلات یمن خواهد گذاشت.
او ادامه میدهد: «به عقیده بنده احیای روابط تهران و ریاض به ثبات و امنیت عراق و سوریه، حل مشکلات لبنان و حتی افغانستان میانجامد. بنابراین ایران و عربستان سعودی اگر بتوانند روابط خود را در درجه اول به سمت عادیسازی سوق و گسترش دهند در مراحل بعد میتوانند در زمینههایی که منافع مشترکی دارند، پیشرو هستند و در راستای شکلگیری یک همکاری امنیتی، سیاسی، در سطح منطقه خلیج فارس تلاش کنند. به این معنا سایر کشورها همچون امارات متحده عربی، کویت و بحرین تشویق به بستن پیمانی با کشورهای قطر، عمان و عراق که روابط خوبی با ایران دارند، خواهند شد. پیمانی شبیه به پیشنهاد آقای روحانی با عنوان صلح هرمز تا در اثر آن به این موضوع ایرانهراسی که رسانههای کشورهای غربی و همچنین رژیم صهیونیستی با تبلیغ و ترویج به آن دامن میزنند، پایان داده یا حداقل از فشار آن کم کنند.»
عدم اجرای صلح ابراهیم در اثر گسترش همکاریهای منطقهای
او خاطرنشان میکند: «انگلیس، فرانسه و آمریکا، طی یک دهه گذشته میلیاردها دلار اسلحه به منظور مقابله با ایران به کشورهای منطقه خلیج فارس فروخته و در این راستا آنها را مجهز کردند و حتی برای تحقق این هدف پیشنهاد شکلگیری یک ناتو عربی علیه ایران را به آنها نیز دادند. بنابراین اگر واقعا مشکلات دیپلماتیک میان ایران و عربستان حل شود و در ادامه آن روابط به سمت شکلگیری یک همکاری میان هشت کشور خلیج فارس و شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس پیش رود، از یک سو تنش در منطقه کاهش پیدا میکند و از طرف دیگر، این موضوع باعث کاهش فروش سلاح به کشورهای منطقه و ضرر و زیان آمریکا، انگلیس و فرانسه در این حوزه خواهد شد. آنچه بسیار به نفع روابط منطقهای و بینالمللی ایران میگردد. در عین حال اعراب با عدم خرید سلاح از کشورهای فرامنطقهای از به هدررفتن میلیاردها دلار برای خرید سلاح جلوگیری میکنند و به جای اینکه این پول را از گردش اقتصاد منطقهای خارج شود، صرف اقتصاد منطقهای و سرمایهگذاری در جهت بهبود شرایط مردم منطقه خواهد شد.»
بهشتیپور در پاسخ به این پرسش که سرنوشت رژیم صهیونیستی در شرایط ائتلاف اعراب با ایران چه میشود و آیا پیمان صلح ابراهیم و عادیسازی روابط اسرائیل و اعراب با مشکل مواجه خواهد شد یا خیر، میگوید: «بله مطمئنا در اثر این نزدیکی و اتحاد منطقهای پروژه صلح ابراهیم اسرائیل با مشکل جدی روبهرو میشود. چراکه رژیم صهیونیستی با هدف ضربه به ایران و به این بهانه با کشورهای عربی خلیج فارس اعلام همبستگی کرد تا در اتحاد با آنها علیه ایران چنین طرحی را پیاده کند که متأسفانه امارات و بحرین نیز تن به آن پیشنهاد دادند. بنابراین بهبود مناسبات ایران و عربستان و گسترش همکاریهای منطقه در خلیج فارس مانع از عادی سازی مناسبات اعراب با صهیونیستها و عدم اجرای طرح صلح ابراهیم نیز خواهد شد.»
رژیم صهیونیستی به مقابله با پیوند ایران و اعراب میپردازد
این کارشناس بینالملل عادیسازی روابط ایران و عربستان را به این سادگیها که در رسانهها منتشر شده است، نمیداند و میافزاید: «درحالیکه خبرها از سرعت بالای عادیسازی روابط بین ایران و عربستان میگویند، اما بهبود این روابط در گام اول آن است و باید گامهای مهم دیگری در این راستا و در جهت توسعه همکاریها برداشته و منافع مشترک دو طرف سنجیده شود تا در نتیجه آن سایر کشورهای منطقه نیز به هم بپیوندند و به دنبال آن برنامههای رژیم صهیونیستی و قدرتهای فرامنطقهای از بین رود. از طرفی دو کشور امارات و بحرین با ایران اختلافهای جدی دارند و اگر این مشکلات حل شود، پس از آن باید به سراغ برهمخوردن اهداف اسرائیل و تحلیل آنها زیر سایه بهبود روابط ایران با عربستان و درنهایت ائتلاف کشورمان با اعراب برویم. در عین حال، اسرائیل نیز دست روی دست نخواهد گذاشت و با همه امکاناتش چه از نظر تبلیغاتی، چه از نظر دیپلماسی و نفوذ سیاسی، استفاده خواهد کرد تا این برنامه پیوند ایران و اعراب به سرانجام نرسد.» بهشتیپور به تأثیر عادیسازی مناسبات ایران و عربستان و شکلگرفتن یک پیمان منطقهای بر میزان نفوذ آمریکا در منطقه میپردازد و عنوان میکند: «بهبود تعاملات ایران با کشورهای منطقه به معنای این نیست که آمریکا کاملا از منطقه خارج میشود. چراکه نفوذ ایالات متحده در این کشورها بسیار زیاد است. در حال حاضر آمریکا در عربستان، کویت، بحرین و قطر پایگاههای بسیاری دارد و به این سادگی از منطقه خارج نخواهد شد. همانطور که پیشتر اشاره کردم این موضوع زمینه بسیار خوبی برای عدم فروش سلاح به کشورهای منطقه خواهد شد و ایرانهراسی را کاهش میدهد، اما نفوذ قدرتهایی همچون آمریکا در منطقه با این موضوع و به این سادگیها از بین نخواهد رفت. چراکه روابط آمریکا با عربستان سعودی، امارات و کویت و البته عراق بسیار نزدیک و عمیق و گسترده است و با یک عادیسازی مناسبات بین ایران و عربستان و حتی در اثر شکلگیری یک پیمان میان کشورهای منطقه، نفوذ آمریکا در منطقه کم نمیشود. بنابراین این موضوع مستلزم این است که به تدریج کشورهای منطقه مناسبات خود را با آمریکا، کم و کمتر کنند.»
به گفته این تحلیلگر مسائل منطقهای، بهبود روابط سیاسی تنها به یک عامل بستگی ندارد و در پدیدههای سیاسی موضوعات بسیاری دخیل هستند تا در به وقوع پیوستن آنها یک عامل سیاسی شکل گیرد. او میگوید: «چندین عامل باید دست به دست هم دهند تا در نهایت یک تصمیم سیاسی گرفته شود. تلاش ایران برای عادی سازی مناسبات با عربستان نیز از چندین سال قبل ادامه داشته و عربستان اما روی خوش به ما نشان نمیداد و دلایل متعددی برای مخالفتش عنوان میکرد. اما با روی کار آمدن بایدن و اعلام آمادگی آمریکا برای احیای برجام، عربستان سعودی به فکر احیای روابط با ایران افتاد. اینکه عربستان چون برای ایجاد روابط با آمریکا و ایران نمیتواند از طریق برجام اقدام کند، باید تنها از طریق روابط دوجانبه با ایران مسائل خود را حل کند. این مسئله زمانی جدیتر شد که آمریکا برای پایان دادن به جنگ یمن بر روی عربستان فشار بسیار وارد کرد. شرایطی که موجب شد عربستان تشویق به مذاکره با ایران شود و از نقش بسیار مثبت ایران در ایجاد صلح در یمن غافل نماند. از سوی دیگر فشارهایی نیز در رابطه با جمال خاشقچی و همچنین فضاسازیهایی در زمینه مسائل هستهای عربستان سعودی وجود داشت که مجموع همه اینها باعث ازسرگیری تعامل عربستان با ایران شد.»