اینروزها هر بار خبری درباره ثبت ملی میراثی از گوشهای از ایران به گوش میرسد و استان اصفهان هم یکی از صدرنشینهای ثبت میراث ناملموس ملی است. در صفحه امروز درباره آیینی صحبت میکنیم که ریشه در یک آرزوی مادرانه دارد؛ دامادی پسر! روستاییان دستجرد جرقویه علیا جیرجیرونی را با خواندن اشعاری برای پسران مجرد و آرزوی ازدواج با زنی نیکوسرشت و همچنین نذر و خیرات برای رهایی از شر شیاطین و اجنه و پخت نان برکتی برگزار میکنند؛ آیینی که گفته میشود قدمتش به دوران صفویه میرسد.
در این گزارش علاوه بر اشاره به آنچه در پرونده ثبتی آیین جیرجیرونی آمده است با «عبدالمجید حیدری» کارشناس زبان و ادبیات فارسی نیز گفتوگو شده که مسئولیت تهیه و تنظیم پرونده آیین جیرجیرونی روستای دستجرد جرقویه علیا برای ثبت در فهرست میراث ملی را به عهده داشته
است. روستای دستجرد جرقویه علیا که در بخش جرقویه علیا به مرکزیت شهر حسنآباد قرار دارد، در فاصله ۱۲۰ کیلومتری جنوب شرقی استان اصفهان واقع است و از طرف شمال به جلگه رودشت، از سمت شرق به باتلاق گاوخونی، از سمت جنوب شرقی به روستای کمالآباد و از طرف جنوب به شهر حسنآباد و از سمت مغرب به استان اصفهان منتهی میشود. یکی از آیینهای سنتی مردمان دیار دستجرد جرقویه علیا، جیرجیرونی است که از دوران پیش از اسلام یعنی حکومت ساسانیان تا به امروز رسیده است. پرونده آیین جیرجیرونی روستای دستجرد جرقویه علیا در سال 1337 تهیه شد و به ثبت استانی رسید و در تاریخ هفدهم اسفندماه 1395 نیز این اثر در گستره ملی ثبت شد.
بسمالله پیریز و کوپکیچی برکت
«عبدالمجید حیدری» که پرونده ثبتی آیین جیرجیرونی روستای دستجرد جرقویه علیا تهیه کرده است، ضمن اشاره به اینکه منظور از جیرجیرونی همان جار زدن است و اساس این شب بر این است که اجنه و شیاطین اول ماه رمضان به بند اسارت گرفته میشود و در شب بیستوهفتم آزاد میشوند، درباره این آیین میگوید: «یکی از مراسمی که در شب بیستوهفتم برگزار میشود این است که تمام خانمها چیزهایی که برای آنها ارزشمند است را بسمالله پیریز یعنی تبرک میکنند و میگویند بسمالله پیریز، من آمدم تو بگریز؛ و بهخصوص اعتقاد دارند که اگر ملحفههای سفید را تبرک نکنند اجنه و شیاطین این ملافهها را کثیف میکنند.» او با اشاره به اینکه آیین جیرجیرونی بهنوعی هالووین با بنمایه اسلامی است، ادامه میدهد: «مراسم دیگر در این شب پختن نوعی نان است یعنی خانمها یک نوع نان به نام کوپکیچی برکت تهیه میشود و تمام افرادی که در روستا هستند باید در آن روز در خانههای خود نانوایی کنند و وقتی نان خانواده خود را میپزند در آخر هم نانی به نام کوپچی میپزند و این چند تا کوپچی را زیر نانهای دیگر قرار میدهند و داخل این کوپچیها از سیاهدانه استفاده میکنند که اعتقاددارند باعث برکت میشود و هم اینکه اجنه و شیاطین را دور میکند.»
برگزاری آیین جیرجیرونی برای پسران مجرد
این کارشناس بابیان اینکه مراسم سوم در شب بیستوهفتم ماه رمضان یعنی آیین جیرجیرونی توسط آقایان برگزار میشود، تصریح میکند: «در شب بیست و هفتم ماه رمضان قبل از غروب خروشید به درب خانههایی میروند که فرزند مجرد پسر داشته باشند؛ چه یکروزه و چه صدروزه و آرزوی دامادی برای آن شخص میکنند و اشعاری میخوانند که بهمرور به این آیین واردشده و درباره رمضان هم هست، مثلا میخوانند که:
الله الله رمضان، شاخ شیفالله عباس خزان
رمضان رفته در شاخه گزی، هی و هو میکرد حلوا بپزی
رمضان رفته در شاخه انار، هی و هو میکرد حلوا بیار
رمضان رفته در کوه ممات، خرکی داریم و خروار نبات
رمضان رفته در کوه احد، خرکی داریم و خروار نخود
رمضان رفته در شاخه طبس، خرکی داریم و خروار عدس
رمضان رفت و دگر بازآمد، بی نمازان را دگر یاد آمد
رمضان هرروز یاری میکند
شکمهای سیر خالی میکند
در این خانه که کشکش میاد
صدای نخودچی و کشمش میاد
حیدری بابیان اینکه آیین جیرجیرونی به آیین هوم بابا هیربابای زرتشتیان یزد شباهت دارد، میافزاید: «افراد در آیین جیرجیرونی، یک سخنگو دارند که بعد از خواندن این شعر میگوید جیرجیرونی (یعنی من جار میزنم) و افراد میگویند هویا، سخنگو دوباره میگوید حلوا کرو نی (یعنی حلوا را درست میکنم) و افراد در جواب میگویند هویا، بعد سخنگو میگوید یوز گردو (یعنی گردو گرد است)، واهم نوکچی دارو (یعنی بادام نوک نیز دارد)، گندم کوبچی دارو (یعنی گندم نان کلفت دارد)، ور دلیمون نی (یعنی روی سینه من بگذارید)، اگه نخرونی (یعنی اگر نخورم)، گوشام بونی (یعنی گوشم را ببرید).»
او میگوید: «در ادامه این آیین، فرد موردنظر یعنی همان پسر مجرد را روی تخت میگذارند و بازهم سخنگو میگوید که مثلا آقا حسنمون تخت ناشت (یعنی آقا حسن را بر تخت دامادی نشاندیم)، یک عروس جون جون مون و روش ناشت (یعنی یک عروس زیبا را پیش او نشاندیم، یکی کرکی داریم دمبیلی (یعنی یک مرغ بدون دم داریم)، یکی چوبی داریم صد منی (یعنی یک چوب صد منی داریم)، هرچی میزنیم را نمیره (یعنی راه نمیرود)، چیزش بده تا راه بره (یعنی راه برود)، اشتر قطار چیز بیار (یعنی شترها قطار قطار شدند و درخواست پذیرایی میکند که درگذشته معمولا خرما، انجیرخشک و نقلونبات است و الان کیک و ساندیس شده است) و بعد شخص صاحبخانه به نشانه تشکر و اینکه در ماه رمضان دعایی برای فرزندش انجامشده، با نقلونبات یا شیرینی از این افراد تشکر میکند.»
مسئول تهیه پرونده ثبتی آیین جیرجیرونی ادامه میدهد: «این گروهها میتواند سهنفره، پنجنفره یا دهنفره باشد و درمجموع بهصورت گروهی است و یک سخنگو و شخصی نیز بهعنوان انباردار دارند که در گذشته یک خورجین یا کیسه بزرگی به همراه داشت و چیزهایی که بهعنوان پذیرایی به آنها داده میشد را در داخل این کیسه میریخت و در پایان بین اعضای گروه تقسیم میکرد.» حیدری بابیان اینکه این آیین در گذشته وجود داشته مثل هیربابا در میان زرتشتیان ولی با ورود اسلام به ایران بنمایههای اسلامی میگیرد، تصریح میکند: «این آیین به صورتی بود که در تمام خانههایی که دارای فرزند پسر بودند انجام میشد و به نام جیرجیرونی معروف است و من به آن شب مقدس میگویم؛ چون آرزوی بزرگی است که برای فرزندان پسر انجام میشود و اگرچه تا حدی روبه فراموشی رفته بود، اما امروز آنقدر برای مردم این روستا جذاب است که بچههایی که در شهرهای دیگر هستند، باید در آن روز حتما در روستا حضورداشته باشند.»
تعریف آیین جیرجیرونی
پرونده ثبتی این آیین جیرجیرونی با اشاره به اینکه «شب 27 ماه مبارک رمضان شبی است مقدس، شبی است رؤیایی، شبی است که به اعتقاد مردم روستا و روستاهای همجوار اجنه و شیاطین که در اول این ماه به بند کشیده میشوند و در این شب از بند اسارت رهایی مییابند و درواقع شبی است که مردم با خوراک و خیرات، خود را از شر اجنه و شیاطین محافظت میکنند.» آورده است که «پس میان گروهی زنان و مردان تقسیم کار میشود. زنان قبل از غروب خورشید با اجرای مراسمی به نام (بسمالله پیریز)، که اعتقاددارند دانههای بهشتی در شکم خود و تمامی انسانها قرار دارد که شیاطین و اجنه که آزاد میشوند به دنبال این دانهها هستند؛ پس مردم با بسمالله پیریز کردن خود درواقع خود را تبرک کردند بهنام خداوندتا از شر آنها در امان نگه داشته شوند.» آورده است که «مردم این مراسم را روی وسایل گرانبها و باارزش خود و حیوانات انجام میدهند؛ چراکه اعتقاددارند اجنه درصدد آزار و اذیت و صدمهزدن به آنها هستند. مراسمی دیگر که در روز ۳۷ ماه رمضان توسط زنان روستا صورت میگیرد. در این روز تمام زنان روستا باید نانوایی کنند و نان بپزند و در چانههای خود از گیاه سیاهدانه استفاده کنند؛ چراکه اعتقاد آنها بر این است که اجنه و شیاطین از گیاه سیاهدانه میترسند و بهطرف نانها نمیروند و دو یا سه چانه کوچک میپزند بهعنوان چانه برکت و این چانهها را زیر پارچهای و زیر نانهای دیگر قرار میدهند. مردم نانهای خود را استفاده میکنند و این چانههای برکت را تا روز ۲۷رمضان سال آینده باقی میگذارند.» در ادامه و بر اساس پرونده ثبتی آیین جیرجیرونی، «گروه مردان بعد از غروب خورشید یا بعد از اذان مغرب به دستههای ۵ تا ۱۰تایی تقسیمشده و توسط سرگروهی رهبری میشوند که به آن انباردار گفته میشود و بعدازآن به در خانههایی که فرزند پسر مجود داشته باشند میروند و با خواندن اشعاری که در آخر ذکر میشود، برای فرزندان پسر آرزوی ازدواج و زن زیباروی را برای او آرزو میکنند و درواقع اورا بر تخت دامادی مینشانند و صاحبخانه به نشانه تشکر با نقلونبات و شیرینی از آنها پذیرایی میکند. این مراسم تا زمانی که تمام خانههای موردنظر مورد دعا و آرزوی مردم قرار نگیرد، به اتمام نمیرسد و اگر خداینکرده صاحبخانه در خانه نباشد یا خساست به خرج دهد، این مردان از خجالت آن خانه و صاحب آن درمیآیند و با خواندن شعر، صاحبخانه و اهالی آن را مورد نفرین قرار میدهند.»
ابزار و اشیای وابسته
برگزاری آیین جیرجیرونی به ابزار خاصی نیاز ندارد و بنا بر پرونده ثبتی این آیین «با توجه به اینکه این مراسم بهصورت شفاهی صورت میگیرد و ابزار و اشیا و وسایلی در اختیار قرار نمیگیرد و اشعار آن بیشتر توسط یک خواننده با نقال گفته یا خوانده میشود،بعد از خواندن اشعار صاحبخانه با نقلونبات و شیرینی پذیرایی میکند.» پرونده ثبتی آیین جیرجیرونی قدمت این مراسم را دوران پیش از اسلام دانسته و آورده است که «با توجه به اینکه قدمت این روستا به زمان یزدگرد اول پدر بهرام گور ساسانی برمیگردد و در این زمان دین زرتشتی در این روستا وجود داشته است، این مراسم را میتوان به سدههای سوم و چهارم هجری قمری یعنی اوایل دورههای اسلامی مربوط دانست.»
همچنین این آیین بر اساس آنچه در پرونده ثبتی آمده است «مراسم قاشقزنی در شب چهارشنبهسوری بامراسم هومبابا در آرانوبیدگل اصفهان که در شب ۱۵ ماه مبارک رمضان و شب تولد امام حسن مجتبی(ع) برگزار میشود، شباهت بسیاری دارد ؛ به این صورت است که اهالی روستا به در خانه میروند و با خواندن آیات قران و اشعار محلی از صاحبخانه مقداری خوراکی دریافت میکنند و آنچه را که جمع کردند، بین مردم فقیر و تهیدست روستا تقسیم میکنند.»
ضرورت حفظ آیین جیرجیرونی
بر اساس پرونده ثبتی این آیین میتوان دریافت که آیینهایی مانند آیین جیرجیرونی بر مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جغرافیایی و کالبدی تأثیرگذار بوده و هستند؛ همچنانکه در پرونده ثبتی جیرجیرونی آمده است که «با توجه به تهاجمات فرهنگی که امروزه بیشازپیش صورت میگیرد و ظهور فرقههای شیطانپرستی و ضد دینی و مذهبی که در اروپا و غرب صورت گرفته و با توجه رسانههای غربی که این فرقهها را به کشورهای جهان سوم و درحالتوسعه وارد کرده، این مراسمها که نشاندهنده و بیانگر فرهنگ و تمدن غنی ایران و مذهب و دین اسلام است که مراسمها و برگزاری این مراسمها و حفظ و ثبت این مراسمها و آیینهای سنی مذهبی جلوی این تهاجمات فرهنگی را بگیرد و تأثیر آن بر امور جغرافیایی که باعث میشود این روستا و مراسمهای مستی دیگری که وجود دارد، بهعنوان یک روستای تاریخی و باستانی شناخته شود».
در پرونده ثبتی جیرجیرونی آمده است که «با توجه به تهاجمات فرهنگی و ظهور فرقههای شیطانپرستی و ضددینی که صورت میگیرد، حفظ و نگهداری این آیینهای سنتی و مذهبی که نشاندهنده فرهنگ و تمدن غنی ایران است، ضروری و لازم است.»
این پرونده درباره عوامل تهدیدکننده آیین جیرجیرونی آورده است که «مهاجرت بیرویه روستاها، بهخصوص مهاجرت جوانان مجرد به شهر و شهرستان برای به دست آوردن کار باعث کمشدن افراد در روستا میشود و با نبود فرزندان و پسران مجرد در خانهها این مراسم و برگزاری آن کمتر صورت میگیرد و موجب فراموش کردن این سنت میشود، دیگر اینکه با ظهور فرقههای ضددینی در جامعه و رویارویی جوانان با این فرقهها مثل شیطانپرستی و بهخصوص وجود رسانههای غربی و وجود ماهواره که این فرقهها را ترویج میدهند، باعث شده که جوانان روستا به دنبال این فرقهها بروند و این مستی و مذهبی خود را فراموش کنند.» این پرونده تأکید کرده است که متأسفانه اقدام خاصی برای حفاظت و انتقال آیین جیرجیرونی صورت نگرفته است.
راهکارهای حفاظتی
پرونده ثبتی آیین جیرجیرونی، «رسانهایکردن این مراسم توسط صداوسیمای استان اصفهان و ملیکردن این مراسم و شناساندن آن به مردم ایران و شناساندن این روستا بهعنوان یک روستای تاریخی و باستانی» را ازجمله راهکارهای حفاظتی شامل شناسایی مستندسازی، تحقیق، حفظ وضع موجود، حمایت، ترویج، ارتقا و احیا بهمنظور کلیت موضوع و ابزار و انبیا و مکانهای وابسته برشمرده و آورده است که «با توجه به اینکه قدمت روستا به زمان ساسانیان و بهرام گور میرسد و شواهد و مستندات آن آتشکده بزرگ دستجرد است، اگر بتوانیم با کمک سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان اصفهان، این مراسم و آیینهای دیگر را مستندسازی کنیم، باعث میشود این آئینهاکه در حال فراموشی است، حفظ شود. همچنین اگر بتوانیم بعد از ثبت این آیین سنتی بهعنوان میراث معنوی مراسمی یا درواقع جشنی بهعنوان شب جیرجیرونی در روستا برگزار کنیم، باعث این میشود که روحیه دینی و مذهبی مردم روستا چند برابر شده وباعث شادی و سرور آنها شود.» با توجه به پرونده ثبتی این آیین، «جیرجیرونی در خانههایی از روستا برگزار میشود که پسر مجرد داشته باشد، چراکه این مراسم به خاطر آرزو کردن برای فرزند پسر خانه در جهت ازدواج است و اینکه سنت رسول اکرم(ص) اجرا شود.»
ارزشهای شاخص
این پرونده همچنین ارزشهای شاخصی که در این مراسم وجود دارد را بیانگر «وجود تعاون و همکاری و وحدت بین اهالی روستا» دانسته و آورده است که «این مراسم که در شب ۲۷ ماه رمضان صورت میگیرد باعث میشود که اهالی روستا بتوانند خیرات و نذورات خود را در این شب اهدا کنند؛ آرزوی ازدواج که در این مراسم صورت میگیرد بیانگر سنت رسول اکرم(ص) است، همچنین با توجه به اینکه شب بیست و هفتم حدودا آخرین شبهای ماه مبارک رمضان است مردم خود را برای عید سعید فطر و برگزاری جشن آماده میکنند.»
افزودن دیدگاه جدید