بسیاری از ما در کودکی بر سر دوراهی علم و ورزش قرار گرفتهایم، از نصایحی که وجود این دو را در کنار یکدیگر ناممکن میدانست تا داستانها و اتفاقات بسیاری که همه ما تاکنون احتمالاً تجربه کردهایم. اما آیا به راستی این دو هیچ شباهتی با یکدیگر ندارند؟ آیا نمیتوان این دو را با یکدیگر ترکیب کرد؟ با رشد و گسترش فوتبال و ایجاد فوتبال نوین این ورزش نیز همانند تمام ورزشها و همچون بسیاری از ابعاد زندگی روابط خود را با سایر علوم و شاخههای زندگی پیدا کرده و همراهی نا گسستنی با آنها دارد.
شاید تشابه و همراهی فوتبال با علوم جامعه شناسی، روانشناسی و بسیاری از علم درمانی و پزشکی آنچنان عجیب نباشد اما فوتبال و علم ریاضی و فیزیک کمیجای تأمل و بحث دارد.
اکنون فوق تخصصان رشتههای ریاضی، فیزیک، کامپیوتر و نرم افزار به طور جدی و با امکانات زیادی در باشگاههای مطرح اروپایی مشغول به کار شدند. متخصصانی که با ساخت و بهبود نرم افزارها، دستگاهها و دوربینها بازیکنان را لحظه به لحظه در جریان مسابقه و تمرینات زیر نظر دارند و کوچکترین دادههای آماری را ثبت و تحلیل میکنند.
این تواناییها تا حدی گسترش یافته که میتوانند بازی را پیش بینی کنند و احتمالات و درصدهای گلزنی از هر نقطه از زمین و احتمالات پاسها را استخراج کنند.
ویلیام اسپیرمن، یان گراهام و دافید استیل از لیورپول و خاویر فرناندز از بارسلونا از افراد شاخص آماری و پشت پرده هستند که شاید تاثیرشان از اکثر افراد کادر فنی مهمتر باشد. این افراد میتوانند خریدهای احتمالی را بررسی کرده و مناسبترین گزینه را به مدیران اطلاع دهند.
مارچلو بیلسا را میتوان یکی از عاشقان این اطلاعات دانست، کسی که تیمی 300 نفری متشکل از چنین افرادی دارد که حتی تعداد ضربات با هر نقطه از کفش ورزشی بازیکنان حریف را آنالیز میکنند. تیم لیدز توسط این افراد تمام تیمهای اروپایی را آنالیز کرده و دیتاهای آماری هر کدام از آنها را دارد.
اما آیا ریاضی و هوش مصنوعی همه جا پاسخگو است؟
در آخرین فصلی که کلوپ سر مربی تیم دورتموند بود هوش مصنوعی و آمار ریاضی رتبه این تیم را درست پشت سر بایرن مونیخ یعنی به عنوان نایب قهرمانی پیش بینی کرده بود و دادههای آماری کاملاً نیز آن را تصدیق میکردند اما در نهایت دورتموند در نا کجا آباد فصل را تمام کرد.
لیورپول این فصل یا سیتی فصل گذشته و دیگر مثالهایی که در اطراف ما وجود دارد و ما میتوانیم آنها را مشاهده کنیم که مثال نقضی از پاسخگویی درست است.
با وجود مثالهای نقض پس چرا اینقدر محبوب است:
بشر هر روز و هرساعت و لحظه سعی در پیشرفت و آسان کردن کار خود و نیز قدرت سریعتر و درستتر تصمیم گیری خود دارد. با اینکه این فناوری دارای مثالهای نقضی است اما در مجموع اطلاعات و دادههایی که به ما میدهد تأثیر بسیار زیادی در بهبود تصمیم گیریها و سرعت آن دارد. شاید اگر چنین دادههایی نبود دیگو ژوتا به لیورپول نمیآمد و یا کاستا وینگر راست تیم لیدز به این تیم قدم نمیگذاشت و شکوفا نمیشد و هزاران مورد مثبت دیگر.
آری هوش مصنوعی بی عیب نیست اما مزایا و نکات مثبتش به قدری زیاد است که میتوان به راحتی چشممان را بر معایب ببندیم و از آن استفاده کنیم، البته که نباید به قدری به آن وابسته شد که روح اصلی فوتبال و ورزش را فراموش کرد زیرا در هر سطحی حس مربی و آن موارد فرا تصور معنوی مانندش میتواند در برابر این هوش مصنوعی بایستد.
اما اکنون باید ما هم همراه با پیشرفت تکنولوژی به سمت این ایدهها رفته و از آنها استفاده کنیم زیرا فوتبال هر لحظه به روز میشود و ما نیز باید امکانات و تواناییهایمان را برای مقابله با رقبا بهبود و تکامل ببخشیم.
آینده فوتبال سرشار از این اعداد و ارقام است و نمیتوان در آن فوتبال سنتی باقی ماند و نیز ادعای موفقیت کرد، از تکنولوژی خط دروازه تا کمک داور ویدیویی که ابتداییترین این نوآوریها هستند تا برنامهها و نرمافزارهای بسیار دقیقتر. شاید روزی برسد که در استادیومها بیشتر از چشمان تماشاچیها تعداد دوربینهای ثبت کننده آمار باشند.... البته شاید.
افزودن دیدگاه جدید