عصر پنجشنبه، «محمدحسین مهدویان»، کارگردان سریال «زخم کاری» در پستی عنوان کرد که ساترا، 12 مورد اصلاحیه به قسمت هفتم این سریال وارد آورده که وی با اعمال 10 مورد از آن اصلاحات موافقت کرده چون اگر وارد 2 ممیزی دیگری میشد، محتوای سریال دستخوش تغییر میشد. ساترا نیز چون این اصلاحات بهصورت تمام و کمال اعمال نشده، به همین سادگی جلوی انتشار قسمت هفتم سریال را گرفته تا اتفاقی که همین چند هفته پیش برای «میخواهم زنده بمانم» رخ داد، حالا برای «زخم کاری» تکرار شود.البته این اتفاقات در شرایطی رخ میدهد که پیشتر ساترا، مدیریت و اعطای مجوز پخش را در دست نداشت و کمتر موردی از این دست در شبکه نمایش خانگی به چشم میخورد ولی حالا میبینیم که با گذشت فقط چند ماه از ریاست ساترا، چندین سریال به انحای مختلف، از پخش بازمانده و وارد حواشی بیهوده شدهاند. اتفاقی که پیشتر هنرمندان بسیاری از وقوع آن ابراز نگرانی کرده و در تلاش بودند تا ازرویکار آمدن ساترا در شبکه نمایش خانگی جلوگیری به عمل آورند. این اتفاق رخ نداد و ساترا تا اینجا نتوانسته عملکرد مناسبی در چشم هنرمندان و محصولاتی که مسئولیت حفاظت از آنها را بر عهده دارد، داشته باشد.
ممیزیهای سلیقهای بلای همیشگی کارگردانان
مهدویان هنوز به صورت واضح عنوان نکرده که محدودیتهای شدید این قسمت، شامل چه مواردی بوده است، اما قدرمسلم آنکه این قبیل ممیزیها پیشتر در سریالهای مختلف نیز مشاهده شده است. او هفته گذشته، در یادداشتی نسبت به سلیقهایبودن و وفور موارد اصلاحی، هشدار داده و از لزوم همکاری هنرمندان ایرانی با پلتفرمهای جهانی سخن گفته بود. حرفهایی که واکنشهای بسیاری را نیز به همراه داشت، اما حال میبینیم که نخستین ترکش جدی این صحبتها، دامن سریال او را گرفته و گویا مسئولان ساترا، نهتنها از این صحبتها واهمهای به خود راه ندادهاند، بلکه شدت آن را هم بیشتر نمودهاند.البته که باتوجه به قسمتهای قبلی «زخم کاری»، بسیار بعید است که حجم ممیزیها، دیالوگها یا نوع روابط و حتی گریم و پوشش بازیگران را هدف قرار داده باشد، اما ناگفته پیداست که 12 مورد ممیزی برای یک ملودرام 40دقیقهای، آمار بسیار بالایی است که نشان از سلیقهای بودن جنس ممیزیها دارد. این مورد طی سالیان گذشته، اعتراضهای بسیاری را از جانب هنرمندان به خود جلب است. ممیزیهایی که امروزه برخی از مدیران وقت طی دهههای گذشته از اعمال آن موارد ابراز پشیمانی کردهاند اما روند ممیزیهای سلیقهای در هر دورهای، به قوت خود باقی مانده و صاحبان اثر مجبور هستند نسبت به رفع این ممیزیهای سلیقهای اقدام نمایند. این رخداد سبب شده تا هنرمندان ما دچار نوعی محافظهکاری درونی شده و در مراحل مختلف ساخت اثرشان، قلم و نگاه خود را سانسور کرده تا بعدها دچار ممیزیهای بزرگتر نشوند. در چنین روندی، شاهد هستیم که تقریبا تمامی فیلمها و سریالهای شبکه نمایش خانگی دچار ممیزیهایی میشوند که خارج از عرف و استاندارد همیشگی مصوب وزارت ارشاد است و این همان شکل «سلیقهای» ممیزی است که همواره در سینما و شبکه نمایش خانگی ما وجود داشته و احتمالا در آینده نیز با قدرت به کار خود ادامه میدهد.
خودی و غیرخودی علیه شبکه نمایش خانگی و پلتفرمها
خیلی جالب است که طی 16 ماه کرونایی اخیر، حمایت چندان محکمی از هنرمندان و تولیدات آنها صورت نگرفت.این در شرایطی است که گفته میشود ساترا علاوه بر اعطای جواز پخش، وظیفه صیانت و حمایت از آثار شبکه نمایش خانگی را دارد، چند هفته پیش بود که «میخواهم زنده بمانم» با نارضایتی نیروی انتظامی، چند روزی از پخش عقب ماند و گروه، با اعمال ممیزیها و موارد مطرحشده، توانست دوباره به مارکت پخش بازگردد. در همان زمان، اعتراضهای بسیاری به عملکرد ساترا مطرح شد که چرا این سازمان، از اثری که خود جواز پخش آن را صادر کرده، حمایت نکرد و جلوی توقیف چندروزه آن را نگرفت.حالا اما پای نهاد دیگری در میان نیست و خود ساترا، با اعمال ممیزیهایی، عملا جلوی انتشار پرتماشاگرترین سریال این روزهای کشور را گرفته است. عملکردی که نهتنها نگاهها را به نحوه مدیریت و صیانت ساترا نسبت به محصولات خود، ریزبینانهتر مینماید، بلکه اذهان را به این سمت معطوف میدارد که آن حجم هنرمند نگران از بابت مسئولیتگرفتن ساترا، بیهوده نمیگفتند و میدانستند که کار به چنین جاهایی میکشد. مخصوصا در پروسهای که مجوز ساخت سریال را سازمان سینمایی اعطا مینماید و مجوز پخش را ساترا. بنابراین کاملا طبیعی است که ساترا بخواهد نسبت به متنی که پیشتر مطالعه نکرده، سختگیریهایی را اعمال نماید، اما اینکه ساترا خود به عنوان مانعی در جهت پخش یک سریال مطرح شود، اتفاقی است که نمیتوان بهراحتی از کنار آن عبور کرد.ساترا که باید از مجوزهای خود در برابر سایر نهادها محافظت کند، خود به نهادی تبدیل شده که جلوی انتشار یک سریال را گرفته، حال آنکه اگر هم واقعا این میزان ممیزی تنها برای یک قسمت سریال وارد بود، میشد با یک سیاست و برنامهریزی درست، از رسانهایشدن این اختلافنظرها جلوگیری به عمل آورد و سریال و عملکرد سازمان را اینچنین وارد حواشی بیمورد نکرد.
مقاومت شدید در برابر اعتراضها
این قبیل ممیزیها در شرایطی مطرح میشود که تنها راه رفع نگرانیها و دریافت مجوز، اعمال تمامی موارد اصلاحی است. پیشتر برخی کارگردانان سینما عنوان میکردند که در قبال ممیزیهای وزارت ارشاد، به چانهزنی روی آورده و به این ترتیب میتوانستند با روشنگری و توضیح راجعبه برخی صحنهها و دیالوگها، برخی ابهامات را رفع کرده و از ممیزی سلیقهای اثر خود جلوگیری به عمل آورند.اما حال گویا وضع بهکلی فرق کرده و ممیزیها به سیاق تلویزیون، یک مسیر یکطرفه است که باید رفع شود. اینطور که از شواهد و قرائن پیداست، در شرایط کنونی، راه برای هیچ چانهزنی باز نیست و باید تمامی موارد مطرحشده، برطرف شوند تا به سریال جواز پخش داده شود. همچنانکه در یادداشت مهدویان نیز پیداست، علیرغم توضیح کارگردان مبنی بر آنکه اگر آن دو ممیزی را اعمال کند، به داستان فیلم و فضای روایی اثر لطمه وارد میشود، باز هم ساترا این منطق را نپذیرفته و خواستارِ اعمال آن دو مورد باقیمانده شده است. بنابراین ناگفته پیداست که ساترا روی ممیزیهایی که اعمال میکند سرسختی نشان داده و این قبیل سختگیریها را در مواردی چون صیانت از محصولات خود یا تلاش برای حفظ کیفیت یک اثر پرمخاطب اعمال نمیکند. با چنین رویهای، آیا میتوان نسبت به همراهی حداکثری جامعه هنری با ساترا خوشبین بود؟ و اینکه در آغاز پنجمین دهه از فعالیت سینما و تلویزیون کشورمان، آیا قرار نیست بند و مصوبهای راجعبه نحوه اعمال ممیزیهای حرفهای که مورد توافق دوطرف باشد، تصمیمگیری و اعمال شود؟ و اینکه اگر کارگردان، تهیهکننده یا نویسندهای، اعتراضی نسبت به این قبیل ممیزیها داشته باشد، باید به کدام نهاد و سازمان مراجعه کند؟ آیا این درست است که مسیر اعمال این ممیزیها، اعتراضها و دادخواهیها، تماما به همان مرجعی بازگردد که خود، ممیزی را اعمال کرده؟! اینکه ضلع سومی میان صاحب اثر و نهادی که ممیزی را اعمال میکند، وجود ندارد، میتواند بزرگترین مشکلی باشد که دامن سینماگران و آثار هنری تمام این سالیان را گرفته است. این خلأ سبب شده تا محفلی برای ارائه بیشتر ممیزیهای سلیقهای و اعمال این قبیل سانسورها به وجود آمده و نهاد و جریانی هم در پی حق و ناحق بودن این ممیزیها وجود نداشته باشد.
تا کجا میتوان با همین فرمان پیش رفت؟
اگرچه تعداد تولیدات شبکه نمایش خانگی، طی یک سال اخیر با افزایش قابلتوجهی همراه بوده اما تاریخ شبکه نمایش خانگی ایران، هیچگاه به یاد ندارد که سطح ممیزیها به اندازهای باشد که طی ششماه، حداقل سه سریال با مشکلاتی در زمینه پخش مواجه شوند.اگرچه ساترا درمورد نحوه پوشش و حتی دیالوگهای بازیگران سریالهای شبکه نمایش خانگی، نهایت همراهی را انجام داده است اما همین که سریالی از گردونه پخش (ولو به صورت موقت) حذف میشود، به مخاطب و جامعه هنری، این پیام را مخابره میکند که ساترا نتوانسته حمایت لازم را در قبال حفاظت از تولیدات شبکه نمایش خانگی مبذول دارد. ولو اینکه قطعا در روال ممیزیها، حق با ساتراست، اما نحوه اعمال ممیزیها که منجر به چنین حاشیههایی میشود، مدیریت این نهاد را با سوءتفاهمهایی مواجه میکند که سبب هدررفتن زحماتش برای تمامی مجوزهای خود میشود.اینکه ساترا در برابر ممیزیهای خود پافشاری کرده و مسیر را برای چانهزنی باز نمیگذارد، قابل بررسی است؛ بهخصوص اکنون که حجم تولیدات شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای اینترنتی بهشکل قابل توجهی بالاتر رفته و اگر همین روند برای محصولات دیگر نیز تکرار شود، ترس عجیبی میان سینماگران شکل گرفته که آنها را به سمت تولیدات سینمایی سوق میدهد. اتفاقی که طی دهههای اخیر به کمرونقشدن شبکه نمایش خانگی و از بین رفتن اقتصاد طلایی این مدیوم برای کشور منجر شد و حال تصور میشود با این اقدامات، باز هم در ابتدای همان مسیر قدیمی و نگرانکننده قرار گرفتهایم.