شهر حبیبآباد واقع در شهرستان برخوار یکی از شهرهایی است که در آن تعزیه سابقهای حدودا دویستوپنجاه ساله دارد و نسخ خطی بسیاری از آن جمعآوری شده که تاریخ آنها بعضا به زمان ناصرالدینشاه قاجار میرسد. امروز به مناسبت ایام شهادت حضرت رسول اکرم(ص)، امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) پای صحبتهای استاد ، محقق تعزیه و امام جمعه شهر حبیب آباد برخوار ، حجت الاسلام و المسلمین سید محمد مؤمنی نشستیم و از تعزیه شنیدیم.
تعریف ساده و دقیق تعزیه
تعریف صحیح و دقیق و کامل یک موضوع در شناخت ماهیت آن و تشخیص افراد و مصادیق واقعی از غیر واقعی و نیز در فاصلهگذاری آن ماهیت با اغیار بسیار اهمیت دارد بنابراین اگر ما یک تعریف درست و صحیح از تعزیه داشته باشیم میتوانیم ماهیت آن را درست بشناسیم و این تعریف، تکلیف خیلی از مشکلات و سؤالات این حوزه را مشخص میکند و در بُعد آسیبشناسی آن موضوع بسیار به ما کمک میکند. تعریف من از تعزیه یک تعریف مختصر اما کامل است؛ تعزیه یعنی روایت مصائب و ابتلائات اولیای دین بهویژه حضرت سیدالشهدا (ع) که بهصورت نمایشی با کلام منظوم و آهنگین صورت میپذیرد. در این تعریف ما چندین مطلب را گنجاندهایم.
اولا بنای تعزیه و روح آن روایت وقایع مصیبتبار و ابتلائات اولیای دین بهویژه حضرت امام حسین(ع) است. البته منظور از ابتلا فقط سختیها نیست؛ بلکه از دید اسلامیو قرآنی راحتی و نعمت و امور شادی آور نیز یک نوع ابتلا و آزمایش است و همانطور که مریضی نوعی ابتلاست، داشتن سلامتی هم نوع دیگر ابتلا بهحساب میآید و با این دید تعزیههای شاد هم شامل این تعریف میشوند؛ پس منظور ما معنی قرآنی ابتلاست که خداوند در آیه 35سوره انبیاء میفرمایند «ونبلوكم بالشر والخير فتنة» یعنی: ما شما را به شر و خیر و بدی و خوبی بیازماییم و این همان معنای قرآنی ابتلاست.
تعزیه یعنی ابراز عزا
از جهت دیگر، تعزیه به معنی ابراز عزا و تسلای خاطر دادن است. زمانی که تعزیه شکل گرفت، با هدف عزاداری بر حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بود و تعزیههای شاد بعدا به این تعزیهها الحاق شد و البته که غلبه با تعزیههای غمگین است. یعنی تعداد تعزیههای غمگین و محزون از تعزیههای شاد بیشتر است و همینطور تعداد اجرای تعزیههای شاد بهشدت کمتر از تعزیههایی است که ذکر مصیبت آلالله شده است.
عناصر تشکیلدهنده تعزیه
اما آن سه عنصر شکلدهنده تعزیه عبارت است از اولا نمایش، یعنی تعزیه بهصورت نمایشی است و دوما از ادبیات شعری و کلام منظوم استفاده کرده، یعنی کلام این نمایش به صورت منظوم است. عنصر سوم آهنگ و موسیقی است؛ بدین منظور که کلام منظوم نقــشهـــای اولـــیاخـــوان تـــعزیه آهنگین است که معماران تعزیه مناسب با حالات متفاوت، مطابق با دستگاههای آوازی ایرانی بهصورت بـسیار حسابشـده آهــنگهای خاصـی را روی آن گذاشـــتهاند و گذشته از آن در فواصل بین مکالمات و اجراها از موزیک استفاده میشود. بنابراین تعزیه سه هنر را به خدمت خود گرفته و از تلفیق و ترکیب حسابشده آنها ترکیبی زیبا و نمایشی روح افزا ایجاد شده است و طبق اسناد و مدارک موجود تعزیه ای که امروز ما آن را با این خصوصیات ذکر شده میشناسیم از آغاز دوره قاجار شکل گرفته است.
میراث ناملموس ملی
طبق تعریفی که در یونسکو برای میراث ملموس و ناملموس ارائه شده، تعزیه میراث ناملموس ملی ما محسوب میشود و حتی در یونسکو بهنام ایران ثبت شده است. در ایران انواع و اقسام عزاداریها را داریم که با فرهنگ ما عجین شده و در روستاهایی اجرا میشود اما تعزیه به طرز گسترده تری در سرتاسر ایران هست. تعزیه از اساس و ریشه بر بنای فرهنگ ایرانی بنا شده و پیشرفت کرده است. برای مثال هنر نمایش در تعزیه پیش از ورود تئاتر به ایران استفاده شده و این ثابت میکند که هنر نمایش در تعزیه کاملا ملی است نه وارداتی.
تعزیه متعلق به هند و عراق است؟
برخی صحبتها هست که در کشورهای دیگر هم تعزیه بوده و این نکته نیاز به تحقیق و بررسی دارد؛ اما چیزی که برای ما مشخص است این است که این ذائقه و هنر ایرانی بود که تعزیه را اینچنین رشد و پرورش داد و از ذوق و فرهنگ و هنر ملی برایش خرج کرد و ایرانیان خوشذوق و سلیقه به تعزیه اهمیت دادند تا اینکه به تکامل برسد. همیشه تعزیه با تحول همراه بوده، اما تحولی که رو به تکامل بوده است. یعنی همواره مثبت بوده تا جایی که تعزیه به اوج خود میرسد. تمام شاعران و خدمتگزاران عرصه شبیهخوانی که به این تکامل کمک کرده اند ایرانیاند؛ یعنی ما شخصی را نمیشناسیم که در عراق یا هند به تعزیهشناسی مشهور بوده باشد و به این سیر تکاملی کمک کرده باشد. اگر هم تعزیهای در هند و عراق و دیگر کشورهای شیعهنشین خوانده میشده توسط ایرانیان بوده و اگر هم خودشان خوانده اند از ایرانیان الگوبرداری کردهاند و از همین حیث ما به ملیبودن آن اعتقاد داریم.
احوالات تعزیهشناسان تعزیهدوست
در ایران اشخاص زیادی به پیشرفت تعزیه کمک کردند که یکی از آنها مرحوم میرعزاست؛ ایشان علاوه بر شاعری تعزیه، کارگردان شبیهخوانی و تعزیهشناس نیز بوده است. از این حیث ایشان یک شخص کاملی در زمینه تعزیه بوده؛ زیرا علاوه بر داشتن طبع شعر ، درک درستی از تعزیه داشته و مجالس تعزیه خوبی هم از ایشان به یادگار مانده است. همچنین مرحوم رجاء زفرهای و پیش از او مرحوم شهاب اصفهانی در این زمینه کار کردهاند. مرحوم شهاب اصفهانی به توصیه مرحوم امیر کبیر مجالس تعزیهای را سرود که بدون اشکال باشد، اما مورد استقبال واقع نشد، البته علت فنی داشته. مرحوم شهاب فقط شاعر بوده و از لحاظ ادبی توانسته به خوبی هنرنمایی کند و صنایع ادبی را در اشعار خود به کار ببرد، اما تعزیهشناس نبوده و با فضای تعزیه آشنایی لازم را نداشته و از این رو نتوانسته موفقیت میرعزای کاشانی را کسب کند.
نسخ خطی حبیب آباد
در همین حبیب آباد برخوار مجالس تعزیه ای موجود است که متعلق به زمان آقامحمدخان قاجار بوده و برخی از این مجالس توسط شاعران محلی سروده شده است. این سیر تکاملی را نمیتوان منحصر به همین افراد محدودی که نام بردم خلاصه کرد. همه در این سیر شرکت داشتند و در حد توان به تعزیه خدمت کردند، اما مرحوم میرعزا چون در زمان ناصرالدینشاه در تکیه دولت کار میکرد و آنجا کارگردانی تعزیه را برعهده گرفته بود، بسیار مشهور شد. ایشان به هرجهت در پایتخت بوده اما شاعران دیگری هم بوده اند که اشعار بسیار پخته تری سروده اند؛ ولی به همین علت به شهرت میرعزا نرسیدند.این مجالس در همان زمان ناصرالدینشاه با وجود سختی رفتوآمد و ارتباطات حتی به حبیبآباد هم میرسیده و ما مجالس میرعزا را داریم. در بسیاری از استانهای کشور من بسیاری از بیاضهای اشعار میرعزا را در نوحههای محلی شنیدهام و مشخص است که افرادی اشعار را به بقیه شهرها میرساندهاند.
تعزیه در تکیه دولت اصفهان
در همین زمان تعزیهخوانان برخواری در اصفهان تعزیه اجرا میکردند. در تعزیه ای که ظل السلطان به تقلید پدرش، ناصرالدین شاه در تکیه دولت اصفهان برپا میکرده از تعزیهخوانان شهرستانهای اطراف استفاده میشد. مطابق برخی اسناد قدیمیموجود تعزیهخوانان شهرستانهای اطراف اصفهان در امامزاده احمد اصفهان به صورت امتحانی تعزیه اجرا میکردند و شخصی که تعزیهشناس بوده از جانب پیشکار ظل السلطان سراجالملک به عنوان معین البکاء تعیین و بر این تعزیهها نظارت میکرده و از بین تعزیهخوانان افرادی که اجرای بهتری داشتند را برای تعزیه خوانی در تکیه دولت اصفهان انتخاب میکرده است. البته درباره تعزیههای تکیه دولت اصفهان جای تحقیق بیشتری هست و باید دنبال سند معتبر باشیم.
از میدان کهنه تا میدان نو
آن زمان در اصفهان تعزیههای گذری هم اجرا میشده که در روزهای عاشورا از میدان عتیق شروع میشده و به صورت گذری در بازار بزرگ اصفهان اجرا میشده و در نهایت در میدان امامخمینی(ره) پایان مییافته است. کــسانی بودنــد در اصـــفهان که تـــعــزیههای بــــزرگــی در اصـــفهان میگرفتند، مانند شیخ الاسلام که تعزیــههـــای زیـــادی در اصـــفهان میگرفتند و جا دارد که اداره ارشاد اصفهان برای تعزیه اصفهان یک تاریخچه منظم تهیه کند. واقعا جای کار در این زمینه بسیار است و خوب است که ما سرگذشت این هنر را در اصفهان ثبت و ضبط کنیم.
جذابیت تعزیه
تعزیه بهعلت داشتن جنبه نمایشی و لباسهای خاص خیلی جذب و پذیرش بالایی دارد. شما چند بیت شعر را خیلی راحت تر از چند خط نثر حفظ میکنید و موسیقی و آواز خاص تعزیه هم در این زمینه بی تاثیر نبوده است.
ورود ناآگاهان به عرصه تعزیه
ما در تعزیه هر چه داریم از پیشینیان داریم و نسل فعلی در جهت ارتقا و رشد تعزیه کاری نکرده جز خرابکاری؛ متأسفانه افرادی به عرصه تعزیه وارد شدهاند که شناخت درستی از تعزیه نداشتهاند و این باعث شد که سیر تکاملی تعزیه در ایران متوقف شود. این حرف باعث تاسف است که ما از زمان پهلوی دوم به این طرف هیچ تحول مثبتی در این عرصه ندیده ایم. البته بودند تعزیه خوانهایی که تحولاتی را در این بازه زمانی هم صورت دادند اما این تحولات تکاملی که نبود هیچ بلکه مخرب هم بود. این تحولات هر سه بعد اصلی تعزیه یعنی نمایش ، شعر و موسیقی را مورد هدف قرار داد.
موسیقی پاپ در نمایش سنتی
برخی اشعار سخیف و حرکات نمایشی غیرقابل توجیه در تعزیه وارد کردند و بعد هم موسیقی و آواز تعزیه را تحریف کردند. مثلا موسیقی پاپ را وارد تعزیه کردند. اینها باعث میشود که تعزیه از حالت ملی بودن و سنتیبودنش خارج شود. ما باید با این تحولات مخالفت کنیم و نگذاریم که افراد ناآگاه و ناآشنا به عرصه تعزیه ورود و دخالت کنند. کسانی که میخواهند وارد تعزیه بشوند، باید بهدنبال اشعاری نو باشند که بتواند پیام سیدالشهدا را بهتر به ما برسانند. بــاید عــلمای تـــعزیهشــناس و تعزیهشناسان در تعزیه وارد شوند تا اینکه تعزیه کماکان ملی ماند. کسانی که در این تحولات دخیل بوده اند، برخی از آنها جزو تعزیهخوانان، تعزیهسرایان و حتی برخی بانیان تعزیه بوده اند. اما کسانی که تعزیه شناس هستند باید جلوی انحرافات تعزیه را بگیرند.
تعزیهخوانها باید آگاه شوند
علاج این امر آگاهسازی قشر تعزیهخوان است. در همین حبیبآباد ما دو همایش شهرستانی و دو همایش استانی در موضوع آسیبشناسی و بایدها و نبایدهای تعزیه برگزار کردیم و بازخوردهای مثبتی هم گرفتیم؛ اما اینکه بگوییم اینها کافی بوده، اینطور نیست. این همایشها نیاز تعزیه هست اما کافی نیست. اگر از این باب روی تعزیه کار بشود میتوانیم تعزیه را بیش از پیش بینالمللی کنیم مسئولان باید برای تعزیه دل بسوزانند و مانعی بشوند برای خرابکاری تعزیهناشناسان و ناآگاهان این عرصه. تعزیه طبق اطلاعاتی که من دارم در اوج بوده و آن تعزیههای قدیم هرگز در زمان فعلی برگزار نمیشود. نه فقط در اصفهان که در کل کشور!
بدان مقصد عالی نتوانیم رسید!
تعزیهخوانان باید انتقادپذیر باشند تا تعزیه دوباره به اوج برگردد.بهترین راه علاج تعزیه همین است. یعنی وقتی تعزیهخوان شاگردی نکرده هیچ وقت نمیتواند به مقام استادی برسد. هیچ کسی بدون شاگردی به مقام استادی نرسیده و نمیرسد. تعزیهخوانان جوان باید شاگردی کنند و شنوای انتقادات باشند تا تعزیه دوباره به روزهای خوبش برگردد. مجموعه عکسهای منتشرشده در ذیل گزارش همگی به همت بزرگان تعزیه شهر حبیبآباد از جمله شخص امام جمعه شهر انجام شده است.