گرانی مرغ؛ تکرار پس از تکرار

چادر رنگی‌اش را دور کمرش گره زده بود و هر چند دقیقه یک‌بار عرق صورتش را پاک می‌کرد. جوان‌ترها برای او جا خالی می‌کردند تا بنشیند. پیرزن گاهی حتی روی زمین می‌نشست؛ سپس بلند می‌شد تا لباسش را بتکاند و نگاهی به اول صف بیندازد. گاهی با خانم‌های دیگر هم‌صحبت می‌شد «از اول صبح اینجا ایستاده‌ام برای مرغ دولتی، ما عیالواریم، نمی‌توانیم مرغ کیلویی هفت‌هزار تومان بخریم. همین‌جا یک مرغ دولتی کیلویی چهارهزار و 950 تومان هم بخرم و روز جمعه برای نوه‌ها بپزم، کافیست.» این حکایت مرداد 91 است؛ صفوف خرید مرغ دولتی در اصفهان که حواشی بسیاری داشت.

تاریخ انتشار: 09:10 - شنبه 1399/09/8
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
no image

حالا هشت سال بعد در آذرماه 99 همان صفوف خرید برای مرغ کیلویی 18هزار تومان تشکیل شده‌است، با همان طول، در همان مکان‌ها و با همان آب و تاب… . تحلیلگران تکنیکال مدعی‌اند «تاریخ تکرار خواهد شد». البته این اصل نمودارهاست؛ ولی ماجرای مرغ هم گویی نمودار شده است. دان مرغ نایاب شد، دولتی‌ها از زیر بار تأمین ارز شانه خالی کردند و دان مرغ در بازار سیاه با قیمت بالایی به دست مرغدار رسید. آن‌ها، هم از قیمت بالای دان مرغ می‌ترسیدند و هم نمی‌دانستند خوراک مرغ‌ها به قدر کفایت تأمین می‌شود یا نه؟ درنتیجه دست به دامان برگزاری جلسات شدند و مصاحبه کردند. چند ماه قبل اعلام شد اگر دان مرغ تأمین نشود، قیمت مرغ افزایش خواهد یافت؛ اما  کسی توجه نکرد. تا یک روز جمعه وقتی از خواب بلند شده‌بودیم، قیمت مرغ اوج گرفت. سازمان صنعت، معدن و تجارت تقصیر را به گردن بازرگانی امور دام انداخت، مسئولین وزارت جهادکشاورزی هم از مردم خواستند مرغ نخرند تا ارزان شود. آن‌ها قول دادند 10روزه مشکل مرغ حل خواهد شد. این ماجرا حوادث سال 91 بود که بدون کوچک‌ترین تغییری در سال 99 رخ داد.
اسفند 90 دبیر انجمن مرغداران گوشتی اصفهان با مطبوعات مختلفی مصاحبه کرد و گفت مرغداران با مشکل آذوقه طرف هستند و اگر فکری نشود سونامی افزایش قیمت مرغ اصفهان را درگیر می‌کند. اردیبهشت 99 نیز دبیر انجمن مرغداران گوشتی اصفهان با همان مطبوعات گفت‌وگو کرد و همان جملات را گفت؛ حتی مانند بار قبل، افزایش قیمت‌ها را به سونامی تشبیه کرد و شب‌هنگام،  وزیر در اخبار 20:30 مردم را خاطرجمع کرد که آذوقه به اندازه کافی میان مرغداران توزیع خواهد شد. هم امسال و هم سال 91 مسئولین مدعی بودند دان مرغ بیشتر از نیاز کشور وارد شده‌است و همین فردا از گمرکات کشور ترخیص می‌شود.
وعده‌ها عملی نشد، دان مرغ به قدر کفایت توزیع نشد و جوجه‌ریزی کاهش یافت؛ به‌طوری‌که یک روز مرغی در مرغ‌فروشی‌ها نبود. مرغ‌داران می‌گفتند: «ما که هشدار دادیم آذوقه نیست یا قیمت بالاست، جوجه‌ریزی هم نکردیم.» وزارت صمت هم ابتدا اطلاعیه‌ای منتشر کرد و توپ را به زمین وزارت جهاد کشاورزی انداخت. وزارت جهاد کشاورزی هم از مشکلات واردات گفت و از مردم خواست مرغ نخرند؛ یک سناریوی تکراری در سال‌های 91 و 99؛ حتی مصاحبه‌های مسئولین وزارت صمت و وزارت جهاد کشاورزی هم امسال با سال 91 تفاوتی ندارد. مرغی فروشی دراین باره می‌گفت: «اوج مدیریت بحران دو وزارت خانه این است که به مردم بگویند مرغ نخرید تا ارزان شود.» این جمله جادویی طی دوسه سال گذشته برای کنترل قیمت‌ها در بازار خودرو، مسکن، طلا و ارز هم استفاده شد؛ ولی چرا یک مشکل تکراری در کمتر از 10 سال دو بار بازار مرغ را به بحران کشید؟ پاسخ مشخصی ندارد. سال 91 با اوج‌گرفتن قیمت مرغ، توزیع مرغ دولتی با قیمت چهارهزار و 950 تومان آغاز شد و امسال هم فروشگاه‌های متعدد، مرغ دولتی با قیمت کیلویی 18هزار تومان می‌فروشند. هر دو سال خرید مرغ دولتی آسان نبود، مردم باید در صفوف طولانی منتظر می‌ماندند تا شاید با هر کد ملی موفق به خرید یک عدد مرغ شوند. هم در سال 91 و هم امسال تقاضا برای مرغ کاهش پیدا کرد؛ نه به‌خاطر توصیه مسئولین، خرید مرغ کیلویی هشت‌هزار تومان در سال 91 و کیلویی 37 هزار تومان در سال 99 برای همه اقشار جامعه راحت نیست. سرانجام دان مرغ توزیع شد و یکی دو ماه بعد قیمت مرغ کاهش پیدا کرد. سال 91 مرغ آزاد از کیلویی هشت هزار تومان به شش هزار و 500 تومان و حتی کمی کمتر رسید و امسال هم اگر مرغ بیش از 40 هزار تومان نشود شاید یکی دو ماه دیگر بین 25 تا 30 هزار تومان قیمت داشته‌باشد. سال 91 وقتی قیمت مرغ کاهش یافت، مسئولین در مقابل دوربین‌ها فیگور قهرمانی گرفتند و امسال هم شاید تا چند هفته دیگر فیگور گرفتن‌ها آغاز شود. به هر حال امروز هر کیلوگرم مرغ بین 35 تا 40 هزار تومان قیمت دارد و مردم برای خرید مرغ دولتی صف کشیده‌اند.
سرما از یک طرف و شیوع ویروس کرونا از طرف دیگر صف‌نشینان را تهدید می‌کند. همه ماسک زده، دست‌ها داخل جیب و با لباس گرم ایستاده‌اند. آن‌ها هم تلاش می‌کنند با بقیه افراد صف فاصله داشته‌باشند تا کرونا نگیرند و هم می‌ترسند اگر فاصله زیاد شود، عقب بمانند و مرغ 18 هزار تومانی به آن‌ها نرسد. پیرزنی در صف به خانم‌های دیگر می‌گفت: «ما عیالواریم، نمی‌توانیم مرغ به قیمت 35 هزار تومان بخریم.»

  • اصفهان زیبا
    پایگاه خبری اصفهان زیبا

    سعید غفاری

برچسب‌های خبر