علل ژنتیکی
بین 70-25 درصد از تغییرات غیر طبیعی در وزن بدن ناشی از مسائل مربوط به ژن است. علت بالابودن طیف حداقل و حداکثر ذکر شده تفاوت منابع علمی و کتب مرجع چاقی است، ولی در کل باید اذعان داشت که نقش عوامل ژنتیکی در چاقی ثابت شدهاست و با توجه به مطالعات خانوادگی که همخوانی BMI را در منسوبین درجه اول نشان داده است، این موضوع به اثبات رسیدهاست که نقش اختلالات ژنتیکی امری انکارناپذیر است. طبق تحقیقات انجامگرفته مشخص شده است که عواملی چون سوختوساز پایین در حال استراحت، کمبودن تأثیر حرارتی مواد غذایی یا عدم سوختوساز کامل چربی به همراه تمایل زیاد بدن برای استفاده از کربوهیدراتها(مواد قندی) به عنوان سوخت میتوانند زمینه ژنتیکی چاقی را نشان دهند. همچنین بسیاری از عوامل عصبی و هورمونی موجود در تنظیم وزن به شکل ژنتیکی کار میکنند و تعداد و ابعاد سلولهای چربی و توزیع منطقهای آن در بدن نیز به طریق ژنتیکی مشخص میشوند.البته این بدان معنی نیست که افراد دارای ژن چاقی هیچ تلاشی جهت کاهش وزن نداشته باشند، بلکه بدین معنی است که این افراد باید نسبت به افراد عادی تلاش بیشتری داشته باشند.
عوامل محیطی و تغذیهای
اختراعات و ابداعات مختلف در جهت راحتی انسان به طور غیر مستقیم سبب افزایش چشمگیر چاقی در دنیا شده است. موتورسیکلت، اتومبیل، آسانسور، پله برقی، ماشینهای لباسشویی و ظرفشویی، دستگاههای کنترل از راه دور، مایکروویو و هزاران مورد دیگر همگی انسان را از تحرک واداشته و از طرف دیگر غذاهای آماده، رستورانها و شیرینی فروشیها و تولید مواد غذایی در بسته بندیهای بزرگ مثل سس مایونز خانواده، چیپس خانواده و… عوامل مساعدی برای حرکت کمتر و مصرف بیشتر را فراهم آوردهاست، به طوری که دادههای فوق بیانگر این مطلب هستند که افزایش شیوع چاقی در دو یا سه دهه اخیر ممکن است ناشی از کاهش در مصرف انرژی باشد که مساوی با کاهش دریافت انرژی نبوده است. پس تحرک (خروجی انرژی) ما نسبت به نیاکانمان به سمت صفر و در عوض تغذیه(ورودی انرژی) ما به سمت بینهایت میل میکند. علت دیگر این است که در کودکی و جوانی با تحرک زیادی که داریم غذای خود را تنظیم میکنیم (هرچند کودکان و جوانان ما هم به علت تلویزیون، کامپیوتر و درس خواندن دچار کمبود شدید تحرک شدهاند) ولی در بزرگسالی با کاهش شدید تحرک، غذای خود را کم نمیکنیم.دریافت بالای کالری میتواند فعال یا غیرفعال باشد. شکل فعال آن تا حدودی ناشی از افزایش ابعاد مواد غذایی به عنوان یک استاندارد، پیش آمده است. ابعاد مواد غذایی و کالری آنها به خصوص در رستورانهای امروزی، مقدار کالری بیش از نیاز را روانه بدن فرد میکنند. در واقع، موادی که چنین ابعادی دارند به شدت افزایش یافتهاند. تغذیه بیش از حد غیرفعال شامل خوردن غذاهای پر کالری است. در این حال، مقدار غذا ممکن است زیاد نباشد، اما کالری آن بسیار بالاست. دریافت کالری غیر مغذی میتواند خطر پرخوری را بالا ببرد.
بیماریها
بسیاری از بیماریها با توجه به مکانیسم آنها باعث چاقی میشوند. کمکاری غده تیروئید سبب کاهش هورمونهای تیروئیدی میشود که این هورمونها نقش بسیار مهمی در سوخت و ساز مواد غذایی در بدن دارند و کمشدن آنها باعث ذخیرهسازی چربی و درنتیجه چاقی میشوند.البته کمکاری تیروئید بیشتر باعث تجمع آب در بدن شده(چاقی تجمع چربی در بدن است) و کل اضافه وزن ناشی از آن ممکن است 4 تا 5 کیلوگرم باشد. بیماریهای دیگری چون اختلالات عصبی عضلانی، بیماریهای استخوان و مفاصل به صورت غیر مستقیم و از طریق کاهش فعالیت باعث چاقی میشوند. اختلال در هورمونها چه در زنان و چه در مردان ممکن است تعادل متابولیکی بدن را بههم زده و یکی از عوارض خود را با چاقی نشان دهد.
داروها
بسیاری از داروها در افزایش وزن نقش دارند. این اثرات ممکن است مستقیم باشند. مثل داروهای ضدبارداری یا کورتونها یا در اثر پیامدهای ناشی از دارو باشد مثل داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب که با ایجاد خواب آلودگی و بیتحرکی سبب کاهش در مصرف انرژی میشوند.البته شایان ذکر است که همه داروها در برابر یک تغذیه مناسب و تحرک اصولی تسلیم خواهند بود. یعنی با مصرف رژیم غذایی مناسب و تحرک کافی میتوان تا حدود زیادی از اثر منفی دارو کم کرد.
اختلالات عصبی و مشکلات روانی
این عامل با توجه به غیر فعال کردن افراد، سبب چاقی شده و مصرف داروهای مختلف این اثرات را دوچندان میکند. از سوی دیگر، اشخاص دچار استرس، به عنوان مسکن از غذا یا از مواد غذایی (بهخصوص شیرینی و شکلاتها که در کوتاه مدت آنها را آرام میکند) استفاده میکنند و به اینها پناه میبرند و دقیقا تابلوی اعتیاد تکرار میشود. یعنی شخص با مصرف این مواد آرامش یافته و پس از مدتی به علت عادت کردن بدن به این مواد دچار نیاز شدید خواهد شد و این سیکل مرتب ادامه یافته و شخص را چاقتر خواهد کرد.در ضمن استرس باعث کاهش تمرکز شخص بر روی رفتارهایش خواهد شد که یکی از رفتارهای مهم، خوردن است. وقتی که تمرکز کاهش یافت حتی بدون گرسنگی ممکن است عمل خوردن شروع یا در صورت سیری ادامه یابد. رفتاری که در بسیاری از اشخاص با بیماری وسواس مشاهده میشود، در این افراد نیز تکرار میشود. به عنوان مثال فرد وسواسی میداند که دستش تمیز شده ولی ذهن او برای شستن مکرر او را مجبور خواهد کرد. در افراد چاق هم فرد سیری خود را قبول دارد ولی مجبور است بخورد که البته این وضعیت با درمان و مشاوره حل خواهد شد. در بیماری افسردگی معمولا کاهش خواب و اشتها وجود دارد، ولی در نوعی افسردگی آتیپیک (غیر معمول) افزایش اشتها و خواب بهوجود میآید که هر دو باعث اضافه وزن خواهد شد. پس افسردگی باید با جدیت درمان شود. (البته نباید از داروهایی استفاده شود که خواب و اشتها را افزایش دهد). متأسفانه بسیاری از مردم (بهویژه افراد افسرده) تصور میکنند که با رعایت نکردن تغذیه و تحرک اصولی مرگ را انتخاب میکنند و به گفته خود راحت میشوند. اکثرا میگویند مگر قرار است چند سال عمر کنیم، پس باید خوش باشیم ولی متأسفانه در اثر عدم رعایت تغذیه و تحرک، بیماریهای مزمن ایجاد میشود و بیمارشدن از مرگ بسیار بدتر است. چه بسیار بیماریهایی که سالها گریبانگیر ماست (اکثر بیماریهای مزمن) و رنج و عذاب ناشی از آن را باید تحمل کنیم.بسیاری افراد در مواقع بدغذایی میخندند و رعایت اصول تغذیه را به شوخی میگیرند، ولی افسوس که مانند لذت سرعت در رانندگی و رعایتنکردن اصول رانندگی، این خندهها روزی منجر به گریه تلخ خود یا اطرافیان خواهد شد. یکی دیگر از مشکلات روانی انسانها «فاز دهانی طول کشیده» است. در کودکی، کوچکترین ناراحتی و استرس با مکیدن(سینه مادر، شیشه شیر خشک و یا پستانک) و حرکات فک کودک آرام میشود. همین مسئله تا بزرگسالی هم ادامه یافته و منجر به این میشود که فرد با کوچکترین ناراحتی، نیاز به حرکات فک و جویدن(خوردن) و یا مکیدن(سیگار) پیدا کند. در بسیاری از این افراد با جویدن آدامسهای بدون قند(اگر با افزایش بزاق منجر به افزایش اشتها نشود) این غریزه ارضا شده و ممکن است اشتها کم شود. نوع دیگری از بیماریهای روانی که منجر به پرخوری میشود، «بولیمیا» نام دارد که شخص شدیدا غذا مصرف میکند و گاهی پس از آن خود را وادار به استفراغ میکند. این اشخاص خود به بیماری خود واقفاند و به دنبال درمان خواهند آمد. متأسفانه تمایل کم افراد جامعه به مسائل و مشکلات روان، به پرخوریهای عصبی منجر میشود. خوشبختانه داروهای نسل جدید در روانپزشکی اضافه وزن بالایی ایجاد نمیکنند و حتی برخی باعث کاهش وزن نیز میشوند.گاهی در طی رعایت رژیم غذایی خاص، به وسیله افکار خود وسوسه میشوید.
به این افکار توجه نکنید. هیچوقت رژیم خود را قطع نکنید و تا مدت زمان مشخص شده، ادامه دهید.
در این مواقع میتوانید با درمانگر خود تماس گرفته و از او بخواهید تا برایتان یک جایگزین معرفی کند یا برای آن ماده غذایی غیرمجاز یک معادل در برنامه غذایی در نظر بگیرد تا بتوانید با مصرف آن از رژیم خود کم کنید.
این را بدانید که مصرف یک ماده غذایی غیر مجاز(مثلا چیپس) حتی هفتهای یک مرتبه، در ماه 4 و در سال 50 مرتبه میشود که این فقط مربوط به یک ماده غذایی است. با احتساب سایر مواد غذایی، اضافه وزن ناشی از آنها را پیشبینی کنید.