در این سلسلهگزارشها میخواهیم بهعنوان یک اصفهانی که در این خیابانها زندگی میکند به آنها نگاه کنیم و از زیباییها و مشکلاتشان بگوییم؛ چراکه اصفهان برای ما اصفهانیها مهم است و دوست داریم روزبهروز آن را زیباتر و بینقصتر ببینیم.
این شماره: چهارباغبالا؛ برادر قرتی چهارباغ عباسی
اگر مسافری از جنوب ایران باشی و بخواهی مستقیم خودت را برسانی به مرکز شهر، بهترین راه خیابان چهارباغبالاست. خیابان چهارباغبالا از مجموعهخیابانهای تاریخی چهارباغ محسوب میشود که قدمت آن به عهد صفوی میرسد و دستور ساخت آن را شاهعباس با خیابان چهارباغ عباسی با هم صادر کرده است. این خیابان در دنباله خیابان چهارباغ عباسی، بعد از رودخانه و سیوسهپل به سمت جنوب کشیده شده است و بهخاطر اینطرف رودخانه بودن بالای شهر محسوب میشود. معماری خیابان دقیقا شبیه به سه برادر دیگرش چهارباغ عباسی، چهارباغ پایین و چهارباغ خواجوست. دولاین پیادهرو در کنار، دو لاین خیابان و یک بلوار پیادهرو در وسط دارد که هم وسط و هم کنارش باغچه دارد. شاید به خاطر همین تناوب راه و باغچه در این خیابان میتوان آن را خیابان سرسبزی دانست. چهارباغ بالا روزگاری خیابان آرامی بود با درختانی سرسبز، مجتمع تجاری پارک و اداره برق و گاز و مخابرات را در خود داشت، در کوچههایش خبری از آپارتمان نبود و بیشتر خانهها دوطبقه بیشتر نداشتند. درختان چهارباغ بالا نشان از قدمت خیابان میدهند. درختان زبانگنجشک که در جاهایی سر به هم دادهاند و حتی در بلوار وسط، درخت توت کهنی روبهروی مجتمع پارک هست و تنه قطورش از عمر دیرینهاش نشان دارد. متأسفانه تعدادی از این درختان کهن در قسمتهایی از خیابان که برای مترو گودبرداری شد، قربانی توسعه شدند. حالا نزدیک ایستگاههای متروی خیابان، نهالهای کوچکی میبینیم که قرار است روزی بهپای بقیه درختان کهنسال این خیابان برسند.
چهارباغ بالا خیابان مهمی برای اصفهان محسوب میشود. از هر طرفش که قدم بگذاری و وارد خیابان شوی پر از جاذبههای مختلف است. از جنوب به دروازه شیراز میرسد و از شمال به سیوسهپل. همین اینطرف رودخانه بودنش زمانی آن را بیرون شهر محسوب میکرده و به همین خاطر در زمان رژیم گذشته کارخانههای ریسندگی و بافندگی در آن بنا شد که هنوز هم زمین دوتا از آنها متروک و غمزده در خیابان باقی است. کارخانههایی که هرکدام سرنوشت متفاوتی داشتند. یکی به آپارتمان تبدیل شد، دیگری مجتمع تجاری و دوتای دیگر هنوز بلاتکلیفاند.
از عجایب چهارباغ بالا اینکه هرچه بخواهید در آن پیدا میشود. مثلا در این خیابان ادارههای دولتی زیادی میبینیم. اداره گاز و برق و مخابرات و ثبت و تأمین اجتماعی و حتی دادگاه انقلاب، همه در چهارباغ بالا هستند. تازه روبهروی دادگاه، ساختمان بورس هست. از آنطرف فعلا شش مجتمع تجاری در این خیابان هست که تا چند سال آینده دستکم چهارتای دیگر هم به آن اضافه میشود. این در حالی است که همین الان هم مجتمع متروپل و باروژ مغازههای خالی زیادی دارند. از طرف دیگر بیمارستان شریعتی نبش خیابان شریعتی و چهارباغ بالا قرار دارد و ساختمانهای پزشکی و کلینیکهای این خیابان هم کم نیست و مراجعان پزشکان هم به دیگر مراجعان این خیابان اضافه میشوند. آپارتمانهای مسکونی هم در کوچههای منتهی به این خیابان روزبهروز مثل قارچ در حال افزایش است. با این حساب به نظر شما چه آیندهای برای این خیابان میتوان متصور شد؟ معلوم نیست اضافهشدن چندین مجتمع تجاریاداری غولپیکر در حال ساخت به این خیابان باعث چه حجم ترافیک و شلوغی بیحدوحصر میشود. به نظر میرسد تنها در همین چهارباغ بالای خودمان ممکن است که در فاصله چند صد متر هم دادگاه باشد و مجرمانی با دستبند وارد دادگاه شوند و هم یک مجموعه مبلمان شهری و آبنما و مجتمع تجاری باشد.
این چهارباغبالای عزیز
برای اینکه با نظر ساکنان و مغازهداران این خیابان بیشتر آشنا شوم با چند نفر همصحبت شدم. لبنیات رفیعی و خشکشویی نواکسپرس را بهجرئت میتوان یکی از قدیمیترین ساکنان این خیابان دانست که متعلق به دو برادر است. با مالک خشکشویی که صحبت میکنم سابقه حضورش در این خیابان را قبل از انقلاب میداند. زمانی که خیابان خاکی بوده و فقط ادارهها و کارخانهها بودهاند. درختهای خیابان هم حتی بعد از انقلاب کاشته شدهاند. آقای رفیعی از زمانی میگوید که سوت کارخانهها به صدا درمیآمده و خیابان پر از کارگرانی میشده که در صف لبنیاتی با یک ریال و دو زار پنیر و خامه میگرفتهاند و میرفتهاند. خانههای مسکونی بسیار کم و به قیمت ارزان بود و خبری از شلوغی الان نبوده است. درخصوص مشکلات خیابان میپرسم. آقای رفـیـعـی و همکارانش متفقالقول از تـرافیک و اینکه مشتریهایشان جــریمه میشوند و جای پارک نیست حــرف میزنند؛ البته دوســـت نــدارنــد ایـن خیابان هم پیادهراه شود یا مسیر دوچرخه برایش بکشند. بهعنوان آخرین سؤال میپرسم اگر شما شهردار بودید چه تغییری در این خیابان میدادید؟ آقای رفیعی جــواب دادنــد هیچ؛ این خیابان را نمیشود هیچکاری
کرد. شــایـــد ســــالهـــا همزیستی مسالمتآمیز آدمها را با خیابانشان رفیق میکند. مثل پگاه که 32 سالش است و خودش میگوید سرنوشت زندگیاش تماما در این خیابان رقم خورده است. در کوچه جنب اداره ثبت بزرگ شده، مدارسش در کـوچـههـــای همین خیابان بوده و لیسانسش را دانشگاه اصفهان گرفته است. دو سال برای کارشناسیارشد به تهران رفته و بعد ازدواج کرده و در همین چهارباغ بالای عزیز ساکن شده است. از او میپرسم: چرا عزیز؟ میگوید: «وقتی عمری را در یک خیابان طی کنید، در پیادهروهایش بچگی و جوانی کنید، خوشی و ناخوشیتان را در یک خیابان بگذرانید، آن خیابان برای شما هم عزیز میشود. بلوار وسط چهارباغ بالا برای من مثل یک دوست قدیمی است.» از او میپرسم حالا هم اینجا را مثل بچگیها دوست داری؟ «مثل بچگیها دوست دارم. هنوز هم یک پیادهروی ساده در این خیابان حالم را خوب میکند. اما بدسلیقگیهای مدیریتی نـاراحــتـم مـیکــنـد. ایــــن ساختمانهای نــیمهکاره بدشــکـل نبش خیابان نیکبخت را ببینید. این قلعههای بدترکیب که معلوم نیست قرار است چه دردی از این شهر را دوا کنند.»
زهرا خانم هم 27 سال است ساکن چهارباغ بالاست. از وقتی بچههایش مهاجرت کردهاند و خانه حیاطدارشان را فروختهاند و ساکن آپارتمانی در کوچه کاویان شدهاند، از شلوغی و ترافیک کوچهشان شکایت دارد. میگوید به خاطر شلوغی خیابان عصرها اصلا از خانه بیرون نمیآید. موتورسوارها هم در پیادهرو همیشه او را نگران میکنند و باید مواظب آنها باشد. راهکار او برای بهتر شدن خیابان، محدود کردن ماشینهاست.
لطفا تکلیف این خیابان را معلوم کنید
بناهای موجود در چهارباغ بالا از تاریخی نشان دارد که بر آن رفته است. روزگاری بیرون از شهر و محل کارخانهها بوده، چندین سال بعد به خاطر ارزانی زمینهایش ادارههای دولتی هم در آن ساخته شدند و بعد که اصطلاحا تبدیل به بالا شهر شد، منزلهای مسکونی و پاساژها به آن اضافه شدند؛ اما حالا این خیابان به یک بازنگری دوباره در مدیریت کاربری خود نیاز دارد. این خیابان زیبا و تاریخی به کمی آرامش و تدبیر نیاز دارد. شاید اگر فقط چند تا از ادارههای دولتی مثل سازمان تأمین اجتماعی از این خیابان خارج شوند ساکنان و گردشگران آن بیشتر روی آرامش را ببینند.
تعیینتکلیف زمینهای بلااستفاده کارخانهها که در تــضــاد کامل با پاساژهای پرزرقوبرق چند متر آنطرفترشان، شبها حتی یک چراغ برای عابر پیاده ندارند، یکی دیگر از خواستههای ساکنان این خیابان است. چهارباغبالا این روزها به خاطر مغازههای رنگارنگش عصرها مملو از خانوادههایی است که دست در دست هم برای گردش و خرید و خوردن بستنی در پیادهرو و بلوار وسطش قدم میزنند. این خیابان زیبا که سالهاست دوست و همراه همه ما بوده حالا به تمرکززدایی نیاز دارد. لطفا ما را از سردرگمی نجات دهید تا بفهمیم بالاخره برای کار اداری به چهارباغ بالا میآییم یا درمان و ویزیت دکتر یا خرید و تفریح.