اما سوالی که در اینجا مطرح است و به نظر میرسد پاسخگویی به آن ضرورت دارد، این است که آیا برای توسعه شهرها از الگوهای مشخصی پیروی میشود؟ یعنی آیا در دوران حاضر برای شهرها و یا کلانشهرها الگوها و معیارهای ثابت و مشخصی وجود دارد تا بتوان میزان رشد و توسعه شهر را بر اساس آنها سنجید؟ اگر پاسخ این سوال آری است، در ادامه باید پرسید پس در این میان جایگاه ساختارها و ویژگیهای بومی و اختصاصی شهرها چه میشود؟ مثلا اگر قرار است همان الگویی که برای توسعه شهر تهران، توکیو یا استانبول ارائه شده برای شهر اصفهان هم لازمالاجرا تلقی شود، پس چه تفاوتی میان این شهرها وجود دارد که در نهایت آنها را از همدیگر متمایز کرده و وجوه شاخص این شهرها را دال بر ارزش و اهمیت آنها بداند؟
بدون شک المانهای فناوری و توسعه در شهرها مشترک و شبیه به هم است. مثلا میتوان گفت توسعه حملونقل عمومی، استفاده از تکنیکهای پیشرفته برای تفکیک پسماند و تبدیل شیرابه به پساب، آبیاری فضای سبز شهری با استفاده از آبهای خاکستری، ساخت و ساز خانهها بر اساس روشهای نوین معماری، استفاده از روشهای جدید برای حفاظت از سرمایههای زیستمحیطی و جلوگیری از اتلاف انرژی و… روشهایی مناسب و قابل استفاده در همه شهرها است که میتواند موجب الگوپذیری نیز باشد. اما آیا میتوان گفت که در جزئیات اجرایی همه این برنامهها و طرحها باید برای همه شهرها به یک شکل عمل کرد؟
برای شرح بهتر این موضوع میتوان پرسید آیا شهر اصفهان علیرغم داشتن ظرفیتهای قابلتوجه به گردشگرپذیری، قابلیت میزبانی از خیل عظیم گردشگران همچون شهر استانبول ترکیه را دارد و یا میتواند مانند شهر دوبی، شهری سریع و با سرعت بالا باشد و یا با داشتن سهم قابل توجهی از بافت تاریخی، تمامی مصادیق تکنولوژی و صنعت را در خود بپذیرد؟
این پرسشها در ابتدا باید از آن دسته مدیرانی پرسیده شود که اشتیاق وافری به توسعه و رشد اصفهان و شبیهسازی آن به شهرهای مهم و شاخص جهان را دارند. باید از آنها پرسید قبل از اینکه برای رشد و توسعه اصفهان نسخه بپیچند، چقدر با توانمندیهای این شهر و ظرفیتهایی که در حال حاضر در چنته دارد، آشنا هستند. مگر نه اینکه اصفهان در سالهای اخیر با معضلات بزرگی مانند بحران آب، خشکی رودخانه زاینده رود، آلودگی هوا، فرونشست زمین و… مواجه بوده و هست و در صورتی که این مشکلات به درستی برطرف نشوند، افزودن بار اضافه بر شانههای این شهر تنها به ضرر آن و ساکنانش تمام خواهد شد؟
بنابراین ضرورت دارد که بیش و پیش از هر چیز، قبل از پروراندن ایدهها و رویاهای بزرگ و غیرعملی برای اصفهان که تنها به مدد شگفتزده شدن برخی از مدیران از شکوه و زیبایی شهرهای دیگر جهان ایجاد شده، به داشتهها و نداشتههای شهرمان بیندیشیم. ظرفیتهایش را بر روی کاغذ بیاوریم و به یاد داشته باشیم که رشد و توسعه یک شهر بر شانههای زیرساختهایی قوی، ایمن و مطمئن ایجاد میشود. تا وقتی که اصفهان آبوهوا ندارد و طبیعت آن در پنجههای مرگبار بحرانهای متعدد فشرده میشود، نمیتوان برای این شهر آرزوهایی فراتر از تصور داشت و خیال کرد با راهاندازی پروژههای صنعتی و عمرانی بزرگ، میتوان گرهی از مشکلات آن گشود.