از سوی دیگر، کارشناسان اقتصادی بر این عقیدهاند که فرونشست زمین بر شاخصهای اقتصادی این شهر و استان اثرگذار است و درصورت ادامه این وضعیت، احتمالا با پدیده مهاجرت معکوس از اصفهان روبهرو خواهیم شد. ایسنا، در میزگردی با حضور بهرام نادی عضو هیئتعلمی دانشگاه و عضو تخصصی کارگروه فرونشست اصفهان، رضا اسلامی مدیرکل سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی اصفهان و عباس حاتمی عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان، با بررسی آخرین وضعیت فرونشست زمین در اصفهان، آثار اقتصادی این پدیده را در این شهر بررسی کردند.
آخرین نقشه فرونشست زمین در اصفهان مربوط به سال ۱۴۰۰ است. براساس این نقشه، اصفهان در چه وضعیتی قرار دارد؟
اسلامی: براساس دادههای رادار در سال ۱۳۹۸، نرخ سالانه فرونشست زمین در اصفهان ۱۸,۵ سانتیمتر بود؛ اما در مناطق شمالی اصفهان بهدلیل وجود المانهای ملی همچون فرودگاه، پالایشگاه، ورزشگاه نقشجهان و از سوی دیگر، باتوجه به حرکت تمرکز جمعیتی از جنوب به سمت شمال در مناطقی مثل حبیبآباد، دولتآباد، شاهینشهر و… سازمان زمینشناسی ۲۷ ایستگاه GPS را در آن مناطق سوار و از اردیبهشت سال گذشته شروع به قرائت دورهای آنها کرد (هر یک ماه، ۱۰ روز این دستگاهها قرائت میشد). براساس اطلاعات دستگاههای GPS آبان سال گذشته نقشه اولیه فرونشست زمین آماده شد. باید توجه داشت که دادههای این نقشه با دادههای رادار یکی بود. منتها این نقشه با دادههای آماری یک تفاوت داشت؛ در تصاویر راداری نقاط پیک فرونشست نقطهای بود، اما دادههای GPS عجیب بود و در عرض یکسال این نقاط فرونشست به پهنه تبدیل شده و این پهنه ۱۸,۵سانتیمتر نشست کرده بود. اردیبهشت امسال نیز در آخرین دوره، برداشتهای GPS انجام شد که در مردادماه پردازش کامل دادهها همراه با جابهجایی قائم و افقی زمین در استان داده میشود. سازهها و پلهای تاریخی اصفهان همچون پل خواجو، سیوسهپل، مدرسه امام صادق(ع)، کاخ اشرف، میدان نقشجهان، مسجد عتیق، خانه بخردیها، مسجدسید و… از طریق نصب ۲۷دستگاه GPS مشخص میشود.
آیا این ایستگاهها اکنون بر روی بناهای تاریخی نصب شدهاند؟
اسلامی: آنتن ماهوارهای دستگاههای GPS که قرار بود بر روی بناهای تاریخی نصب شود، باید بر روی صفحه قرار گیرد. ما معمولا کنسول دستگاههای GPS را بر روی دیوار سازههای بتنی بعد از سوراخکردن سوار میکنیم، اما در سازههای تاریخی همچون سیوسهپل و پل خواجو نمیتوان بدنه بنا را سوراخ و دستگاه را سوار کنیم؛ بنابراین باید صفحهای برای نصب این دستگاه ساخته میشد که تاکنون استان اعتبار این صفحه را فراهم نکرده است.
میزان نشست زمین در مناطق مرکزی اصفهان نیز مشخص است؟
نادی: نباید فرونشست زمین در مناطق مسکونی اصفهان را از یکدیگر منفک کنیم. خیابان امامخمینی، رهنان و خانهاصفهان جزئی از اصفهان هستند و حتی تراکم جمعیتی این مناطق بیشتر از مناطق مرکزی اصفهان است و بهنوعی بیشتر ساختوسازهای شهری و ساختمانهای بلندمرتبه در مناطق ۷ و ۸ اصفهان قرار دارد؛ همچنین تفاوتی بین شهرک نیروی هوایی که مرمت نشده یا دیگر مناطق خانهاصفهان وجود ندارد. متأسفانه برخی به نادرستی تصور میکنند که این شهرک بهصورت خاص فرونشست دارد، در حالیکه اینگونه نیست و منطقه بیرون آن بهدلیل اینکه خصوصی بوده مرمت شده، اما این شهرک بهدلیل دولتیبودن مرمت نشده و رها شده است؛ بنابراین مشاهده میکنیم دیوارها در این مناطق چرخیده است. اگرچه اطراف کاسه دشت اصفهان-برخوار همچون ارغوانیه، شهیدکشوری، مرداویج، دانشگاه اصفهان، دانشگاه صنعتی، محمودآباد و پالایشگاه فرونشست زمین نداریم، اما وسط کاسه همچون حبیبآباد فرونشست زمین بیشتر است؛ بنابراین هرچه از مرکز فاصله میگیریم و به حاشیه میرسیم، نرخ فرونشست زمین کمتر میشود.
در مناطق دارای فرونشست زیاد، کمبودن نرخ فرونشست در برخی از مناطق خوب است یا نه؟
نادی: الزاما خوب نیست. باید توجه داشت در بسیاری از موارد، اختلاف نشست شرایط بحرانی را ایجاد میکند، نه نرخ فرونشست؛ مثلا در شهر دامنه ساختمانهای احداثشده در مجاورت کوهستان و دارای نرخ فرونشست کم و نیز ساختمانهای بناشده در وسط آبرفت با نرخ فرونشست زیاد، دارای کمترین آسیب و سازههای احداثی در حاشیه آبرفت به سبب قرارگیری در منطقه انتقالی بین دو ناحیه با نرخ فرونشست کموزیاد یا به عبارتی اختلاف نشست زیاد، دارای بیشترین آسیب بودند؛ همانند آنچه در مسجدسید اصفهان شاهد هستیم. سازههایی که شمالیجنوبی هستند و بهخصوص طول بیشتری دارند، بیشتر در معرض آسیبهای ناشی از فرونشست زمین هستند؛ البته وضعیت فرونشست زمین در مناطقی همچون شهرک کاوه و شهرک نیروی هوایی تنها مربوط به یکیدو ساختمان نیست؛ بلکه یکمحله را درگیر کرده یا خیابان سعدی در خیابان غرضی یک محدوده کلی است و یکیدو خانه نیست، یا مثلا بیمارستان غرضی بهعنوان یک سازه بتنی جدید، امروز درگیر فرونشست زمین شده است. فاجعه وقتی رخ میدهد که فرضا لولههای آب با قطر ۱۴۰۰میلیمتر بر اثر فرونشست زمین در تنش قرار میگیرند. مشابه این اتفاق در شهر دامنه رخ داد و زمانی که لولهها براثر تنش، کش آمدند، لولهها بریده و زیر زمین دچار نشتی شدند. ابتدا این نشتی راه به لولههای فاضلاب باز کرد که در این شهر شاهد چندمورد انفجار و آتشسوزی بودیم. باید توجه داشت که فرونشست زمین و تأثیر آن بر زیرساختها و تأسیسات ذهنی و سناریور نیست، بلکه واقعی است؛ چنانکه در حادثه متروپل نیز چنین بود که همه از طراح، ناظر، پیمانکار، نظاممهندسی، شهرداری و… چشمان خود را به واقعیت بستند و روند کار این ساختمان را متوقف نکردند.
درحالحاضر وضعیت منابع آبی دشت اصفهان چگونه است؟
نادی: وضعیت آبهای سطحی نیز دچار تغییراتی شده که گرمایش زمین، عامل اصلی و دستکاری در بالادست و پاییندست سد، عامل اصلی تغییرات است. تغییرات اقلیمی به مفهوم تغییرات در زمان مناسب بارش و نوع و میزان بارش است و این تغییرات نیز موجب تغییر در الگو و میزان کشت و تولید محصولات کشاورزی میشود. هیچ شخص، نهاد یا سازمانی نمیتواند روند نزولی حجم ذخایر آبهای زیرزمینی را کتمان کند. متأسفانه بهطور متوسط سطح آبهای زیرزمینی در دشت اصفهان- برخوار سالانه یکمتر کاهش مییابد و براساس مطالعات شرکت آب منطقهای اصفهان، سهمیلیارد مترمکعب کسری آبخوان دشت اصفهان-برخوار است.
اگر ذخیره آبخوان دشت اصفهان به صفر برسد، شاهد چه اتفاقی خواهیم بود؟
نادی: شرایط آبهای سطحی اصفهان به سبب نبود مدیریت صحیح بر منابع، افزایش بارگذاری در بالادست و پاییندست سد و کاهش تقریبی نزولات آسمانی، مطلوب نیست که نتیجه آن خشکی طولانیمدت زایندهرود، عدم تغذیه آبخوان و خشکی تالاب گاوخونی است. احداث شهرکهای اقماری نمونهای از بارگذاری جمعیتی در این دشت است. اتمام آبهای زیرزمینی به مفهوم ناتوانی در تولید کشاورزی، دامداری و صنعتی و حتی تأمین آبشرب است. از سوی دیگر، باید توجه داشت که امروز تنها تهدید پیشرو تأمین آب نیست. ۹۲درصد تولید برق ما از سوختهای فسیلی است که تولید سالانه ۷۴۰میلیون تن دیاکسیدکربن، ایران را در رتبه شش تولید این آلاینده در جهان قرار میدهد؛ بنابراین لزوم قطع وابستگی از منابع سوخت فسیلی ضروری است.
ما با تداوم برداشتها و خالیشدن آبخوان اصفهان، اگر برای مقابله با فرونشست زمین چارهاندیشی نکنیم، شاهد آثار اقتصادی و اجتماعی ناشی از این پدیده در اصفهان بهعنوان قطب صنعت کشور هستیم. در این شرایط چه بلایی بر سر اصفهان و اقتصاد این شهر خواهد آمد؟
حاتمی: این وضعیت بالطبع روی بسیاری از شاخصهای اقتصادی تأثیر منفی دارد. در میان این شاخصهای اقتصادی، به نظر میرسد که به وضعیت یک شاخص کمتر توجه شده، در حالیکه این شاخص بسیار دارای اهمیت است. این شاخص نرخ تشکیل سرمایه ثابت است که میتوانیم آن را معادلی برای نرخ سرمایهگذاری داخلی درنظر بگیریم. موضوع مهمی که وجود دارد، این است که این نرخ طی 20سال گذشته هم در ایران و هم در استان اصفهان روند منفی داشته است. حالا در این وضعیت بحث فرونشست زمین نیز در استان مطرح میشود. بالطبع باتوجه به این وضعیت، سرمایهگذاریهای احتمالی جدید نیز از استان فرار خواهند کرد. همینطور نرخ تشکیل سرمایه ثابت گرچه برای تمام بخشهای اقتصادی مهم است، اما برای صنعت اهمیت بیشتری دارد؛ بنابراین چون استان اصفهان یک استان صنعتی است، باید برای متغیرهای رشد اقتصادی ازجمله نرخ تشکیل سرمایه ثابت، حساستر باشد.در حوزه اجتماعی نیز رگههایی از همین وضعیت را میتوان دید. در بررسیهای صورتگرفته، شدت مهاجرت به اصفهان کم شده است. در دوره صفویه یکمیلیون نفر در اصفهان زندگی میکردند که این آمار در دوره قاجاریه به ۷۰ هزار نفر رسید و جمعیت اصفهان بهشدت کاهش یافت. این تجربه تاریخی یادآور موضوع تلخی است و ناظر بر این موضوع است که کاهش شدید جمعیت اصفهان مسبوق به سابقه است. درست است که در کوتاهمدت افت اینچنینی جمعیت دور از ذهن است، اما بیتردید درصورت ادامه این وضعیت، ما احتمالا با پدیده مهاجرت معکوس روبهرو خواهیم شد.
با توجه به این موضوع و وابستگی حیات این صنایع به آب، اگر دشت اصفهان درگیر فرونشست زمین شود، این زیرساختها تحتتأثیر قرار میگیرد. حوزه صنعت نقطهضعف مسئولان ماست؛ آیا میتوان از این مسیر واقعیت و آثار منفی فرونشست را برای آنها تبیین کنیم؟
حاتمی: بهطورکامل این موضوع را قبول ندارم؛ اگرچه صحت دارد. تصور کنید فولادمبارکه، ذوبآهن و پتروشیمی درگیر فرونشست زمین شوند که البته موضوع مهمی است، اما به اعتقاد من تأثیر فرونشست زمین در اصفهان امروز برای میراث فرهنگی این شهر مهمتر است. بهطورقطع، با هراتفاقی درنهایت میتوان کارخانه فولاد و پتروشیمی را دوباره ایجاد کنیم؛ اما میراث فرهنگی را نمیتوان ایجاد کرد؛ چراکه این میراث و هویت در کوتاهمدت و میانمدت غیرقابل تأسیس است؛ به همین دلیل نهتنها ما، بلکه جهانیان نگران تأثیر فرونشست بر روی میراث فرهنگی استان هستند، در حالی که این نگرانی عام در خصوص صنعت وجود ندارد. در مقام مقایسه قرار نیست کارخانهها ماندگار باشند؛ این میراث فرهنگی است که باید ماندگار باقی بماند.