آسیب‌های پساگرانی

گرانی‌های افسارگسیخته امان مردم را بریده. قیمت نجومی خودرو و مسکن و سایر اقلام مورد نیاز و همچنین نوسانات دلار و ارز لحظه‌به‌لحظه بر زندگی افراد تأثیر می‌گذارد و عرصه را روزبه‌روز بر آن‌ها تنگ‌تر می‌کند؛ به‌گونه‌ای که جامعه‌شناسان می‌گویند حالا دیگر طبقه متوسط از جامعه حذف‌شده و مردم تنها به دودسته دارا و ندار تقسیم می‌شوند؛ ندارهایی که با کاهش قدرت خرید نمی‌توانند از عهده تأمین نیازهای ضروری و حتی اولیه خود برآیند و با ناکامی‌های زیادی مواجه می‌شوند؛ سرکوب‌هایی که تبعات آن در بلندمدت خودش را در جامعه نشان می‌دهد.

تاریخ انتشار: 08:59 - سه شنبه 1399/07/29
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه
no image

مرتضی پدریان، آسیب‌شناس، رضا اسماعیلی جامعه‌شناس و محمدباقر کج باف، استاد تمام گروه روان‌شناسی دانشگاه اصفهان در میزگردی به پیامدهای گرانی بر جامعه پرداخته‌اند. مخرج مشترک صحبت‌های هر سه نفر را اگر بگیریم به این نکته می‌رسیم که گرانی‌ها و هزینه‌های نجومی که در جامعه مدام درحال تولید هستند، می‌توانند به بازتولید آسیب‌های اجتماعی و همچنین افزایش خشونت‌های فردی و اجتماعی منجر شوند.

مرتضی پدریان، آسیب‌شناس: آسیب‌های اجتماعی مولد گرانی است.

پدریان با بیان اینکه همه ساختارهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و… به هم گره خورده‌اند و هر اتفاقی در هرکدام از آن‌ها می‌تواند بر بقیه ساختارها و نهادها نیز تأثیر بگذارد، می‌گوید: به‌عنوان‌مثال، اکنون در حوزه سیاست و اقتصاد به‌شدت مسائل و مشکلات خاصی به چشم می‌خورد که باعث می‌شود نهادهای دیگر جامعه تحت تأثیر آن قرار بگیرد. اگر علت این مسائل را بخواهیم واکاوی کنیم، باید بگوییم این موضوع به نوع تصمیم‌گیری‌ها و نگرش‌های کلان جامعه برمی‌گردد. برای مثال، حدود چهار سال پیش، اقتصاددان‌ها و سیاسیونی که دل‌سوز جامعه بودند و نه به دنبال منافع خود به مسئولان هشدار دادند که عدم تصویب FITF در آینده بر ساختارهای اقتصادی جامعه اثرگذار است، اما این هشدارها نادیده گرفته شد و نتیجه آن‌که امروز هرگونه جابه‌جایی پول و ارز در سیستم بین‌المللی با مشکل روبه‌رو شده است. 90 درصد از بودجه ایران به نفت وابسته است، ولی قادر به فروش نفت خود نیستیم و حتی ارز همان مقداری هم که به فروش می‌رسد به دلیل عدم الحاق به FITF به کشور برنمی‌گردد و ساختار اقتصادی که به‌شدت وابسته به ارزهای وارداتی نفتی است، تمام حوزه‌های اجتماعی جامعه را تحت‌الشعاع قرار داده است.

افزایش تعارضات میان فردی

او ادامه می‌دهد: این تأثیرگذاری و تأثیرپذیری اقتصاد از سیاست و سیاست از اقتصاد باعث می‌شود که نظام اجتماعی که تحت تأثیر آن دو نهاد قرار دارد به‌شدت دچار مشکل شود؛ چراکه مسائل اقتصادی در فصل کلان و خرد برای جامعه دردسرآفرین می‌شود. زمانی که خانواده‌های ایرانی با نوسان قیمت و افزایش هزینه زندگی و کوچک شدن سفره و کم‌شدن سبد خانوار روبه‌رو می‌شوند و نمی‌توانند نیازهای روزمره خود را تأمین کنند، با افزایش کشمکش‌ها و تعارضات بین اعضای خانواده و طلاق مواجه می‌شوند. زمانی که سبد خانوار آب برود و درآمد افراد کاهش پیدا کند، دیگر تمایلی برای تشکیل خانواده باقی نمی‌ماند و این‌گونه آمار ازدواج بین دختران و پسران به‌شدت پایین می‌آید. همچنین گرانی و پایین آمدن قدرت خرید مردم و افزایش توقعات نظام اجتماعی، تمایل به فرزندآوری نیز کاهش می‌یابد و ساختار جمعیتی نیز تحت تأثیر آن قرار می‌گیرد. علاوه براین، هنگامی که نظام اقتصادی به گونه‌ای باشد که نتواند به مهار قیمت‌ها بپردازد و هزینه‌های زندگی به‌طور مداوم افزایش پیدا کند، افراد، برای تأمین نیازهای خود دست به ناهنجاری‌هایی مثل سرقت می‌زنند. بر اساس آماری که نیروی انتظامی اعلام کرده است، نزدیک به 50 درصد افرادی که دست به سرقت زده‌اند، جزو سارقان جدید هستند و سابقه‌دار نیستند. به گفته این آسیب‌شناس، زمانی که نظام اجتماعی نتواند از پس پاسخ‌دهی به نیازهای جامعه برآید و عملکرد و کارکرد خود را به‌خوبی انجام دهد، اعضای خانواده برای تأمین نیازهایشان حالت سرخود پیدا می‌کنند و وارد چرخه بازار می‌شوند، چون اقتصاد باعث شده تا اشتغال‌زایی در جامعه کاهش پیدا کند و ساختار آن دچار مشکل شود. این موضوع همچنین می‌تواند باعث افزایش پدیده تن‌فروشی و فرزندفروشی و اعضای بدن‌فروشی شود؛ درواقع این موارد تمام زندگی اجتماعی را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد. پس نظام اجتماعی تحت‌تأثیر ساختار اقتصادی قرار می‌گیرد و تعاملی با آن برقرار می‌کند که باعث افزایش شدید آسیب‌های اجتماعی در تمامی حوزه‌ها خواهد بود و به دنبال آن، عدم تعادل این سیستم‌ها با یکدیگر باعث شکل‌گیری آسیــب‌های اجـــتــماعی مـــخــتــلف و متعددی در جامعه شود.

رضا اسماعیلی، جامعه‌شناس: گرانی‌ها نیازهای اولیه را هم دچار مشکل می‌کند.

اسماعیلی با بیان اینکه جامعه براساس سه ستون دولت، بازار و اجتماع استوار است، می‌گوید: اگر این سه ضلع را به‌عنوان مثلثی در نظر بگیریم فرهنگ عامل به هم چسبنده سه بخش اصلی جامعه است. اکنون در نهاد بازار تلاطم‌های جدی وجود دارد که یکی از آن‌ها افزایش قیمت‌ها و کاهش ثبات و پایداری اقتصادی است. این جامعه‌شناس بیان می‌کند: نکته مهم اینکه هر چه سیستم اقتصادی و نهاد بازار کارآمدتر و متناسب با نیازهای شهروندان حرکت کند، می‌تواند عملکرد مطلوب‌تری از خود به‌جای بگذارد. بدون تردید  اقتصاد ایران، اقتصادی درهم‌تنیده از وضعیت جهانی و مملو از مشکلات مختلف مثل بیماری کروناست؛ مشکلی که تأثیر آن روی افزایش فقر و کوچک‌تر شدن سفره‌های خانواده‌ها و کاهش خرید افراد محسوس است. در جامعه ایران به دلیل اینکه همه شاخه‌ها و تاروپود اقتصاد به اقتصاد جهانی گره خورده است چالش‌های زیادی به چشم می‌خورد. به گفته او، در شرایطی هستیم که فروش نفت کاهش یافته و هزینه‌های دولت و جامعه به‌واسطه بیماری کرونا همچنان بالاست و میزان درآمدها کاهش یافته است و به همین خاطر شاهد این هستیم که اقتصاد جامعه هر روز کوچک‌تر و کوچک‌تر می‌شود و خرج و دخل خانواده‌ها با یکدیگر سازگاری ندارند. در این میان قشری نیز در حوزه خریدوفروش فعالیت می‌کنند و به‌واسطه افزایش قیمت‌ها سود آن‌چنانی به جیب می‌زنند؛ یعنی اینکه افرادی از بحران‌ها و ناملایمات اقتصادی به نفع خود استفاده می‌کنند و برنده اصلی اقتصاد ناپایدار هستند. با توجه به تجربه چندین و چندساله‌ای که در بحث نظارت وجود دارد، سیاست‌های نظارتی روی بازار تجربه موفق و نتیجه‌بخشی را نشان نمی‌دهند و این موجب می‌شود که فرایند اقتصاد و رشد قیمت‌ها همچنان افسارگسیخته باشند و خانواده‌ها در تأمین نیازهای خود ناکام بمانند. سود گران اقتصادی که درصد اندکی از جامعه را تشکیل می‌دهند، از نوسانات و ناملایماتی جامعه به‌شدت استفاده می‌کنند و این‌ها گروه‌هایی هستند که آینده خود را در افزایش قیمت‌ها می‌دانند و به‌صورت سازمان‌یافته نیز عمل می‌کنند و توان قدرت دولت در مقابله با آن‌ها اندک است؛ چون آن‌ها همیشه از دولت جلوتر هستند. دولت سیاست‌های کنترل بازار را باید مورد بازگری قرار دهد؛ چراکه بخش بزرگی از اقتصاد ایران دولتی است؛ البته این درحالی است که خود این بخش‌های دولتی نقش عمده‌ای در افزایش قیمت‌های برخی از کالاها و اقلام موردنیاز مردم همچون خودرو داشته‌اند.

عدم پاسخ‌گویی به نیازهای اولیه

به گفته این مدرس دانشگاه، اولین پیامد گرانی‌ها کاهش توان اقتصادی خانواده‌ها و عدم پاسخ‌گویی به نیازها در زمینه‌های مختلف آموزش و بهداشت و…  است. همان‌طور که اکنون شاهد هستیم بخشی از جامعه قدرت تأمین وسیله ارتباطی برای دانش‌آموز خود را ندارد. همچنین خانوارها مجبور هستند هزینه‌های خانواده در زمینه تفریح و فرهنگ و اوقات فراغت را به‌شدت کاهش دهند. او ادامه می‌دهد: همه این مسائل باعث ایجاد حس بی‌قدرتی و بی‌کفایتی به درون جامعه و پدیدار شدن جامعه‌ای منفعل می‌شود؛ جامعه‌ای که به دلیل تجربه شوک‌های مختلف قدرت واکنش نشان‌دادن به پدیده‌های مختلف را ازدست‌داده است و افراد حاضر هستند که هر شرایطی را قبول کنند. درواقع این مسئله باعث کاهش تاب‌آوری اجتماعی و تجربه و پذیرش هر شرایط جدید از سوی جامعه شود. اگر جامعه وارد اوج ناپایداری اقتصادی شود، شاید شاهد حرکت‌های اجتماعی احساسی و هیجانی باشیم؛ حرکاتی که شاید تاکنون کرونا مانع از بروز آن‌ها در جامعه شده است.

محمدباقرکج‌باف، روان‌شناس: فقر عاطفی نتیجه فقر اقتصادی است.

کج‌باف می‌گوید: گرانی‌ها باعث می‌شود تا مردم نتوانند نیازهای اولیه خود را به‌خوبی تأمین کنند، وقتی این اتفاق بیفتد، طبیعتا آن‌ها از تأمین نیازهای عاطفی و اجتماعی و هیجانی نیز عاجز خواهند بود یا اینکه نمی‌توانند آن‌ها را به‌خوبی برآورده کنند. به گفته این روان‌شناس، عدم دستیابی به نیازها باعث ناکامی و ایجاد پرخاشگری در درون آن‌ها می‌شود. افزایش قیمت اقلام به‌ویژه کالاهای خوراکی بر مردم عادی تأثیر بیشتری می‌گذارد و باعث ابتلای آن‌ها به اختلالات روانی می‌شود. او ادامه می‌دهد: گرانی دارای عوامل مختلف اجتماعی ‌اقتصادی و فرهنگی و… است که دولت و مردم هر دو باید در جهت پایش فشارهای روانی ناشی از آن کمک کنند.به گفته او، زمانی که هزینه‌های طبقات کم‌درآمد و متوسط بیشتر از درآمدشان می‌شود، احساس ناتوانی و عجز در ارتباط با اعضای خانواده و سایر مردم بیشتر می‌شود. همچنین بروز فشارهای روانی و عاطفی در آن‌ها پدیدار می‌شود و همین مسئله نیز باعث می‌شود تا آن‌ها به گونه‌های مختلف واکنش نشان دهند.

  • اصفهان زیبا
    پایگاه خبری اصفهان زیبا

    لیلا مقیمی

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط