این نقیصهبخشی به متونی برمیگردد که نظام تئوریک گردشگری اصفهان را پایهگذاری کرده و از آن حمایت میکنند. با مراجعه به آثاری که در حوزه گردشگری اصفهان انتشار یافته است، متوجه میشویم که نگاه نویسندگان آنها بیشتر معطوف به معرفی بناهای تاریخی، از جهت مشخصات ظاهری، سال ساخت و … معطوف بوده و حداکثر گذری کوتاه نیز به تاریخ اصفهان دارند. وجه ممیزه آن چه ما در این صفحات روزنامه اصفهان زیبا عنوان کردیم و قصد داریم بنا به توصیه دوستان در کتابی آنها را گردهم آوریم، با کتابهای دیگری که در این رابطه نوشته شده، از جمله کتاب ارزشمند «گنجینه آثار تاریخی اصفهان» و دیگر آثار مشابه، در این است که با مراجعه به مطبوعات و گاهی اسناد نویافته، تلاش خواهد شد تا مطالب تازه و نویی راجع به آن اثر تاریخی و گردشگری بر مطالب پیشین افزوده شود، به طوری که خواننده احساس کند نکته تازه ای آموخته است. نمونه این رویکرد در آثار چاپ شده اینجانب در صفحه گردشگری و میراث روزنامه «اصفهان زیبا» به چشم میخورد. به عنوان نمونه وقتی راجع به اثر تاریخی «آتشگاه» سخن به میان میآید، دو متن روزنامه ای نیز آورده شده است که هر دو مربوط به تاریخ معاصر بوده و به دو نکته بدیع درباره این اثر اشاره میکنند. یکی به ما میگوید که آنجا معدن سنگ اصفهان بوده و دوستداران میراث فرهنگی چه تلاشی کردند تا این مصیبت را از سر آتشگاه دور کنند و دوم به این نکته اشاره میکند که سازمان آب و فاضلاب اصفهان در دهه چهل، یک منبع آب بر گرده این کوه ساخت که آن هم کار ناشایستی بود و البته هنوز هم برجاست.
یا آنکه به فصل مربوط به «عمارت هشت بهشت» که بر خورد میکنیم در کتابهای دیگر فقط به اطلاعات عمومیآن اشاره شده است، اما در نوشته اینجانب، با ذکر فکتهایی از روزنامههای عصر قاجار و پهلوی، سرگذشت این بنا را در این دورهها بازگو کردم که اولین مدرسه مدرن اصفهان در این بنا تأسیس شد و در دوره پهلوی هم ملک شخصی یکی از شاهزادگان بود تا اینکه در دهه چهل شمسی و پس از فشار زیاد افکار عمومیو مطبوعات به اداره باستانشناسی اصفهان تحویل داده شد.
در این نوشتههایی که اینجانب با مراجعه به مطبوعات و اسناد به گردآوری و تدوین آنها اقدام کردم، مطالب گوناگونی راجع به خیابان چهارباغ اصفهان درج شد. مطالبی که در هیچکدام از کتابهای پیشگفته نیامده است. بدین خاطر که این مطالب برگرفته از روزنامهها و اسناد بوده و به مسائلی مانند اوضاع اجتماعی چهارباغ، سیر تحولات کالبدی چهارباغ در یک صد سال اخیر، موضوع پارک اتومبیل در حاشیه خیابان، سینماهای چهارباغ، مدیریت شهری در چهارباغ، نقش کازرونیها در بازسازی چهارباغ و… میپردازد. این رویکرد به چهارباغ بدینخاطر است که نویسنده بر این گمان است که چهارباغ فقط یک خیابان نیست، بلکه خود یکی از مقاصد گردشگری و همچنین خط اتصالدهنده باقی گنجینههای اصفهان به یکدیگر است.
از طرف دیگر بیشتر وقت گردشگر در اصفهان در این خیابان طی میشود. پس هر چه درباره این خیابان اطلاعات خود را بالا ببرد، احساس میکند که آنجا یک خیابان ساده نیست، بلکه خیابانی است که نام اصفهان با آن توأم شده است. بیگمان این اطلاعات در تکمیل و توسعه دادههایی مربوط به بنا مؤثر بوده و دست راهنمایان گردشگری را در جمع آوری و بیان این دادههای جذاب به گردشگران باز خواهد کرد. حقیقت آن است که بسیاری از نکاتی که امروزه به گردشگران ارائه میشود، چندان جذابیتی ندارد. گردشگرِ غیرمتخصص تصوری از عصر صفوی و شاید قاجار در ذهن خود ندارد اما برایش جذاب خواهد بود اگر گفته شود عمارت هشتبهشت محل تشکیل اولین مدرسه به سبک جدید در اصفهان بوده است. این گردشگر اگر مطالبی درباب تاریخ اجتماعی چهارباغ بشنود، حتما به آن گوش میکند. چرا که سوژه مذکور را مطلبی راجع به گذشته نمیپندارد و همین امروز نیز با آن دستبهگریبان است. این گردشگر دوست دارد حوادث تاریخی و خصوصا کاربری بنا را در گذر زمان بداند چرا که با این موضوعات بیشتر ارتباط برقرار میکند، تا اینکه فقط گفته شود ابعاد بنا چیست و در زمان کدام پادشاه ساخته شده است. مطالب صاحب این قلم تلاش دارد کتابهای گردشگری اصفهان را از دور «تکرار» خارج کند و رنگ و بوی گردشگرانه به آنها بدهد. سیدعلی جناب، حسین نورصادقی، کریم نیکزاد حسینی، دکترلطفالله هنرفر، ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، ایرج افشار سیستانی، مهدی سجادینائینی، جلال همایی، محمودرضا شایسته و… در واقع تلاش داشتند کتابی جهت معرفی اصفهان برای عرضه به محققان و پژوهشگران بنگارند و میتوان گفت هیچکدام رویکرد گردشگرانه به مقوله اصفهانشناسی نداشتهاند. گردشگر اطلاعات و دانستنیهای خاص خودش را میخواهد. او نکات جالب و هیجانانگیزی را طلب میکند که در ذهن او بماند و بتواند با آن نکته ارتباط برقرار کند. میدانید حتی در سفرنامههای گردشگرانه، نکاتی موردطلب گردشگر هستند که معمولا در کتابها درج نمیشوند. به همین خاطر گردشگران معمولا اطلاعات خود را از سایتها و وبلاگهای خاص گردشگری دریافت میکنند. در این سفرنامههای دیجیتالی چیزهایی که برای هر گردشگر مهم و برجسته است به عنوان تجربه مشترک درج میشود. درک و انعکاس و حتی استفاده از این تجربیات مشترک، به صنعت گردشگری و فعالان این صنعت بسیار کمک میکند. اینجانب با سابقه انتشار پانزده عنوان کتاب در حوزه تاریخ معاصر اصفهان، امیدوارم روزی با گردآوری مطالب ارائهشدهام در روزنامه «اصفهان زیبا» در قالب یک کتاب مستقل و انتشار کتاب «یکصد و یک نکته در گردشگری اصفهان» بتوانم به این اهداف مهم در حوزه گردشگری اصفهان نزدیک شده و خواسته دوستان و فعالان حوزه گردشگری را که این«مطالب را به صورت یک کتاب در آور تا همیشه در دسترس باشد»، جامه عمل بپوشانم.