سکوت بره‌ها

«میم» دبستانی بود. مادرش زمان زیادی سر کار بود یا به ماموریت می‌رفت. پدرش هم همین طور. میم و خواهرهای دوقلویش که چهار سال از او بزرگتر بودند، در خانه تنها می‌ماندند. راه کار مادر برای این مواقع، کمک گرفتن از برادرزاده‌هایش بود. دو پسر که از آن‌ها ده دوازده سالی بزرگتر بودند و مادر مثل چشمانش به آن‌ها اعتماد داشت. «الف»، پسردایی کوچک‌تر بسیار به میم نزدیک می‌شد. شب‌های زیادی به تخت او می‌رفت تا پیش هم بخوابند. پس از مدتی میم احساس کرد الف بیش از حد عادی و پسردایی بودن او را به آغوش می‌کشد و لمس می‌کند. لمس‌ها بیشتر شد و میم دبستانی که حتی تصوری نداشت که این کارها چه معنایی دارد، تنها اذیت می‌شد و از ترس آن‌که برخورد مناسبی از اطرافیان نبیند (چون الف بسیار برای همه عزیز بود)، به هیچ کس چیزی نمی‌گفت.

تاریخ انتشار: 13:21 - سه شنبه 1400/02/7
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه
no image

اذیت‌های الف ادامه داشت تا روزی که میم جلوی یکی از خواهرهایش او را که به هوای بغل کردنش در ابتدای ورود به خانه جلو آمده بود، پس زد. موقع خواب همان خواهر او را به اتاقش فراخواند و تعریف کرد که برادر بزرگتر الف هم مدت زیادی به او تعرض می‌کرده و او هم جرئت بازگو کردن این اتفاق را به هیچ کس نداشته است و بعد از میم خواسته که داستان خودش را تعریف کند. با روشن شدن جریان، میم و خواهرش جریان را برای دیگر خواهرشان تعریف کردند و خواهرشان برای مادر و پدر.

بیش از پانزده سال از این قضیه می‌گذرد. مادر این قدر خود را مقصر می‌داند و حاضر نیست حتی در مورد این اتفاق صحبت کند. با کوچک‌ترین سخنی که در این مورد بشنود، دچار اختلال اضطراب پس از حادثه (PTSD) می‌شود؛ نفسش به شماره می‌افتد، قلبش درد می‌گیرد و از شدت گریه نمی‌تواند حرف بزند. هیچ گاه از اتفاق‌هایی که رخ داد، به طور مستقیم در خانواده میم و الف صحبت نشد. خانواده میم برای همیشه با خانواده الف قطع ارتباط کردند و هیچ کس نفهمید چرا.

این اتفاق احتمالا در بسیاری از خانواده‌ها اتفاق می‌افتد و مسکوت می‌ماند یا در صورت برملا شدن در بسیاری از موارد، تقصیر به گردن قربانی می‌افتد. حتی وقتی متجاوز بسیار از قربانی بزرگتر است و پدر، برادر یا عمو و دایی اوست. در این یادداشت قرار بر این نیست که از دلایل تعرض یا تجاوز، شرایط پیشگیری از وقوع چنین فاجعه‌ای یا احکام حقوقی صحبت شود؛ بلکه تلاش بر این است که نحوه صحیح برخورد با قربانی و کسی که تصور می‌شود قربانی است تشریح شود که او فضا را امن بداند و بتواند در مورد اتفاق حرف بزند. اگر خواهر میم فضای امنی برای صحبت کردن داشت، شاید هیچ گاه کار به آزار خود میم نمی‌رسید.

توصیه‌های زیر برداشتی از ترجمه‌ برنامه «پیشگیری از آزار و تجاوز جنسی» دانشگاه نیوهمپشایر امریکا است؛ برنامه‌ای که بالغ بر سه دهه است که در حال اجرا است.

کمک کردن به دوستی که قربانی شده است

اکثر قربانیان خشونت جنسی و رابطه‌ای، اتفاق افتاده را حداقل با یک شخص دیگر، معمولاً یک دوست، به اشتراک می‌گذارند. شما نمی‌توانید دوست خود را نجات دهید یا مشکلات او را حل کنید؛ اما حضور در آن‌جا برای گوش دادن، باور کردن و حمایت از دوستتان می‌تواند روند بهبودی او را بسیار تحت تأثیر قرار دهد. پیشنهادات/ اطلاعات زیر می‌تواند به شما کمک کند تا یک دوست حامی باشید.

گوش دهید و حمایت کنید

آماده شدن برای هنگامی که دوستی می‌خواهد به شما بگوید که او قربانی سو استفاده جنسی یا رابطه‌ای شده، بسیار دشوار است. در مواجهه با این وضعیت، به یاد داشته باشید که شما نمی‌توانید دوست خود را نجات دهید یا مشکلات او را حل کنید. شما فقط می‌توانید حمایت کنید.

حمایت و درک ضروری است. برای یک قربانی، جسارت زیادی لازم است تا تجربه خود را به اشتراک بگذارد. سعی کنید برای ابراز احساسات، یک محیط امن، غیرقضاوتی، راحت، عاطفی و حمایتی را فراهم کنید. به او بگویید که می‌تواند با شما صحبت کند. گوش کنید. در ارائه راه حل عجله نکنید.

بیش از هر چیز دیگری، باور کنید

رایج‌ترین دلیلی که مردم تصمیم می‌گیرند در مورد سو استفاده جنسی با کسی صحبت نکنند، ترس از این است که شنونده آن‌ها را باور نکند. مردم به ندرت در مورد سو استفاده دروغ می‌گویند، اغراق می‌کنند و یا داستان سو استفاده را می‌سازند. اگر کسی برای شما روایت تعرضش را تعریف کرد، به این دلیل است که به شما اعتماد دارد و به کسی نیاز دارد که با او صحبت کند. برای شما لازم نیست که تصمیم بگیرید که آیا آن‌ها «واقعاً آسیب دیده‌اند یا نه». اگر قربانی گفت که او صدمه دیده است ، اعتماد کنید. آن‌چه دوستتان به شما می‌گوید را باور کنید. شاید برای او سخت بوده باشد که با شما صحبت کند و به شما اعتماد کند.

اطمینان خاطر بدهید

در تعرض جنسی، هیچ گاه قربانی مقصر نیست. هیچ کس نمی خواهد توسط آنچه که می‌پوشد ، می‌گوید یا انجام می‌دهد مورد آزار جنسی قرار گیرد. به قربانی اجازه دهید تا بداند که فقط متجاوز مقصر است. قربانی باید بشنود که ترس، اضطراب، احساس گناه و عصبانیت، عواطف طبیعی، قابل درک و قابل قبولی هستند. به یاد داشته باشید که هیچ کس هرگز لیاقت آزار و اذیت را ندارد.

صبور باشید

برای افشای جزئیات، قربانی را تحت فشار نگذارید؛ به دوست خود اجازه دهید تصمیم بگیرد که چقدر می‌خواهد اتفاقات افتاده را به اشتراک بگذارد. از او بپرسید که چگونه می‌توانید کمکش کنید. بازماندگان باید با تصمیمات پیچیده و احساس ناتوانی، دست و پنجه نرم کنند؛ تلاش برای تصمیم گیری برای آن‌ها، ممکن است این حس ناتوانی را افزایش دهد. شما می‌توانید با کمک به دوست خود، در بررسی همه گزینه‌های موجود کمک کنید و پس از روند تصمیم گیری از او حمایت کنید. قربانی نمی‌تواند «به آن فکر نکند یا فراموشش کند.» بازیابی، یک روند طولانی مدت است و هر فرد با سرعت خود حرکت می‌کند.

تشويق كنید

قربانی را ترغیب کنید تا به دنبال مراقبت‌های پزشکی و یا گزارش حمله باشد. به یاد داشته باشید، قربانی است که در نهایت باید تصمیم بگیرد که چه کاری انجام دهد. او در زندگی خود متخصص است. او را تحت فشار نگذارید؛ به یاد داشته باشید انتخاب‌های دوستتان را بدون توجه به تصمیم او حمایت کنید.

به حریم خصوصی احترام بگذارید

آن‌چه را قربانی به شما می‌گوید، به دیگران نگویید. بگذارید قربانی تصمیم بگیرد که به چه شخصی می‌خواهد بگوید. البته مهم نیست که اطلاعات را با دیگران که درگیر نیستند به اشتراک بگذارید. اگر برای امنیت دوست خود نیاز به به اشتراک گذاشتن اطلاعات دارید، اجازه دهید تا دوستتان اطلاع داشته باشد که چه چیزی را با چه کسی به اشتراک می‌گذارید. با مجرم مقابله نکنید. اگرچه ممکن است بخواهید اوضاع را درست کنید یا به سو استفاده کننده پرخاش کنید، اما این می‌تواند اوضاع را برای شما و دوستتان بدتر کند.

امنیت را برقرار کنید

بخش مهمی از کمک به قربانی، شناسایی روش‌هایی است که در آن قربانی می‌تواند احساس امنیت جسمی و عاطفی خود را دوباره برقرار کند. شما یک گام در این روند هستید. از دوست خود بپرسید چه چیزی باعث می‌شود که او احساس امنیت کند و چگونه می‌توانید به او کمک کنید تا در این مسیر قرار بگیرد. اگر پیگیری یا آزار و اذیت در حال انجام است، به دوست خود کمک کنید تا برنامه‌ای را تنظیم کند که در صورت خطر فوری چه کاری باید انجام دهد. داشتن یک برنامه خاص و آماده سازی از قبل، می‌تواند در صورت افزایش خشونت مهم باشد.

چیزهایی که می‌توانید بگویید

دشوار است بدانید که با دوستی که به شما اعتماد می‌کند چه باید بگویید. از پرسیدن بسیاری از سوالات خودداری کنید، در عوض دوست خود را با این عبارات پشتیبانی کنید:

تقصیر تو نیست، متاسفم که این اتفاق افتاده، من تو را باور دارم، چگونه می‌توانم کمکت کنم؟، خوشحالم که به من گفتی، من از انتخاب‌های تو حمایت می‌کنم، تو تنها نیستی، همچنین به دوست خود بگویید که شما اعتقاد دارید که او قدرت و ظرفیت بهبودی دارد.

حمایت خود را نیز دریافت کنید

بعضی اوقات خانواده و دوستان قربانیان نیز می‌توانند تاثیر جنایت را احساس کنند و واکنش‌های عاطفی و جسمی را تجربه کنند. به این عمل قربانی شدن ثانویه می‌گویند. شنیدن سو استفاده از رابطه ، حمله جنسی و تعقیب می‌تواند ناراحت کننده باشد. ممکن است احساس عصبانیت، غم، ناامیدی و درماندگی کنید. اگر در گذشته جنایتی یا حوادث آسیب‌زای دیگری را تجربه کرده باشید ، ممکن است تجربه دوست شما خاطرات و احساسات آن دوران را برای شما تداعی کند. ممکن است بخواهید در مورد احساسات خود صحبت کنید اما به حریم خصوصی دوست خود نیز احترام بگذارید. با دیگرانی که برایتان امن هستند صحبت کنید.

منبع:  https://www.unh.edu/sharpp/helping-friend

 

  • اصفهان زیبا
    پایگاه خبری اصفهان زیبا

    آذین نادری

برچسب‌های خبر