بچه‌های بی‌گناه و معصوم!

اولین بار که کتاب‌های «ماجراهای بچه‌های بدشانس» را بخوانید، واقعا باورتان می‌شود که چنین اتفاق‌هایی افتاده یا حداقل سه خواهر و برادر شبیه آن‌ها در گوشه‌ای از دنیا ماجراهایی مشابه را گذرانده‌اند. البته اگر کم سن و سال یا در اوایل نوجوانی باشید! با خواندن دوباره این سری کتاب، می‌فهمید که رخ دادن چنین اتفاق‌هایی خیلی دور از ذهن است. هر چند لمونی اسنیکت اصرار دارد که این ماجراها واقعی هستند و خودش به دنبال تحقیق و پیگیری در مورد سرنوشت سه بچه یتیم رفته. رمان‌ها هم جوری نوشته شده‌اند که ادعاهای نویسنده را در مورد بودلرها باور کنید.

تاریخ انتشار: 10:24 - چهارشنبه 1400/05/6
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
no image

کتاب‌ها هرکدام داستان‌های مستقل اما به هم پیوسته دارند که در جلد آخر «پایان» همه را شوکه می‌کند. «ماجراهای بچه‌های بدشانس» چندان مناسب هر کسی نیست، به خصوص با شخصیت‌هایی که در بعضی جلدها ظاهر می‌شوند و اتفاق‌های ناجوری که در جلدهای آخر می‌افتند. بعضی از قسمت‌های سریالش هم بهتر است با نظارت دیده شود.
لمونی اسنیکت که اسم مستعاری برای دنیل هندلر است، تمام این کتاب‌ها را به زنی به اسم بیتریس تقدیم کرده و همین بیشتر خواننده‌ها را در مورد واقعی‌بودن قسمتی از ماجراها به شک می‌اندازد. با کمی پیش‌رفتن در کتاب‌های اصلی و کتاب‌های مرتبطی که منتشر کرده، متوجه می‌شوید که احتمالا بیتریس مادر سه بچه یتیم داستان بوده که در آتش سوزی جان خودش را از دست داده. همچنین در آخر هر کتاب، لمونی چیزی مثل نامه را منتشر کرده که در مورد تحقیقاتش است. دنیل هندلر بیشتر با نام مستعارش و مجموعه «ماجراهای بچه‌های بدشانس» شناخته می‌شود، اما کتاب‌های دیگری هم منتشر کرده که مخاطبانش بزرگسالان هستند. به قول خودش، داستان این مجموعه، اصلا قرار نیست داستانی خوشایند با پایانی خوب باشد. پس اگر دوست ندارید کتابی با داستانی ناراحت‌کننده و اعصاب‌خردکن بخوانید یا بعدا سریالش را ببینید، سراغش نروید. سریالی در سال دوهزار و شانزده از این مجموعه اقتباس شد که در بسیاری از جزئیات شبیه رمان‌ها بود.
«ماجراهای بچه‌های بدشانس» سه شخصیت اصلی دارد: وایولت، کلاوس و سانی بودلر. وایولت بزرگ‌تر از همه و یک نابغه است که بیشتر معماها به دست او حل می‌شود. کلاوس کرم کتاب بیشتر وقت‌ها به خواهرش کمک می‌کند و سانی که یک نوزاد است، با دندان‌های تیزش هر جا را بتواند گاز می‌زند تا کمکی کرده باشد.
 با مرگ پدر و مادرشان در یک آتش‌سوزی، آن‌ها تحت سرپرستی فامیل دوری به نام کنت الاف قرار می‌گیرند. کسی که نه اسمش را شنیده‌اند و نه او را دیده‌اند. بعد از مدتی این سه نفر از دست کنت الاف فرار می‌کنند. مرد شروری که احتمال زیاد خانه آن‌ها را آتش زده و چشمش دنبال ثروت خانواده بودلر است.
 این ثروت تا به سن قانونی رسیدن وایولت، در دست بانک می‌ماند. یتیم‌ها تحت سرپرستی افراد مختلفی قرار می‌گیرند اما کنت الاف همه آن‌ها را سر به نیست می‌کند. «ماجراهای بچه‌های بدشانس» احتمالا آزاردهنده‌ترین شخصیت‌ها را دارد. به جز کنت الاف و دار و دسته ترسناکش، آقای پو یکی از کسانی است که در بیشتر کتاب‌ها و اپیزودهای سریال سر وکله‌اش پیدا می‌شود. آقای پو کارمند بانکی است که همراه سرپرست‌های مختلف بودلرها در دام کنت الاف می‌افتد و خیلی دیر این موضوع را می‌فهمد. البته با پیشرفت داستان، حتی گاهی به بی‌گناهی و معصومیت بچه‌ها هم شک خواهید کرد! باز هم دلتان می‌خواهد «ماجراهای بچه‌های بدشانس» را بخوانید یا دنبال کنید؟

  • اصفهان زیبا
    پایگاه خبری اصفهان زیبا

    روناک سری

برچسب‌های خبر