مثلاً همین همهگیری کووید-19 را در نظر بگیرید. تمام زوایای این همهگیری و پاسخی که به آن داده شده است، بهتدریج و با گذشت زمان تغییر و تکامل یافتهاند چراکه دانش مربوط به این بیماری و روشهای پیشگیری و درمان آن از زمانی که ویروس کرونا برای اولین بار در اوایل سال 2020 ظهور کرد، بهطور قابلملاحظهای تغییر کرده است.
مشکل اینجاست که بسیاری از مخالفان ماسک زدن و واکسیناسیون، در شبکههای اجتماعی اظهارنظرهای عمومی و پرسروصدایی داشتهاند و مثلاً مدام از این صحبت میکردهاند که هیچوقت واکسن نخواهند زد. وقتیکه یک نفر چنین موضع شدیدی میگیرد، دیگر سخت میتواند آن را تغییر دهد. بهعنوان یک پژوهشگر روانشناسی که بر موضوع تصمیمگیری متمرکز است، میدانم که نیروهای روانی و اجتماعی قدرتمندی در کار هستند که پایداری باور و عمل را ترویج میکنند. کنار گذاشتن تعهدهای اولیه میتواند دشوار باشد، اگرچه گاهی اوقات فشارهای بیرونی میتوانند به این کار کمک کنند.
تعصب و تغییر مسیر
روانشناسان اجتماعی میگویند که یک گرایش عمومی در بین افراد این است که میخواهند همۀ باورهایشان با هم سازگاری و تناسب داشته باشند. ازآنجاکه مردم مایلاند شبکۀ باورهایشان منسجم و همسان باشد، معمولاً به آن دسته از باورهایی که با جهانبینی کلی آنها سازگار هستند بهای زیادی میدهند و آنهایی را که با این جهانبینی مغایرت دارند نادیده میانگارند. درنتیجه، مردم حتی با وجود شواهد و مستندات فزایندهای که نشان میدهد باید در افکارشان تجدیدنظر کنند، همچنان سفتوسخت به مجموعۀ مشخصی از باورها میچسبند.
روانشناسان این راهبرد ناخودآگاه را روشی میدانند که افراد به کمک آن تجربۀ هرگونه ناهماهنگی شناختی را به حداقل میرسانند. اینکه اطلاعات جدید با باورهای پیشین ناسازگار باشند میتواند آزاردهنده باشد؛ بنابراین برای اجتناب از این احساسات ناخوشایند، افراد معمولاً آن چیزهایی را که با باورهای موجود نامتناسب است نادیده میگیرند تا بتوانند از این راه تعادل را حفظ کنند.
بهعنوانمثال، در بحث کووید-19، کسی که جهانبینی کلیاش به او حکم میکند که نسبت به واکسن بیاعتماد باشد، به مستندات جدیدی که دربارۀ اثربخشی واکسن منتشر میشود هم بهای چندانی نخواهد داد چراکه این شواهد با جهانبینی کنونی او در تعارض است.
بااینحال، مواجهه با موارد کافی از مثالهای نقض میتواند درنهایت به چیزی منتهی شود که روانشناسان آن را تغییر در انسجام فکری مینامند و بهموجب آن افراد میتوانند به این باور برسند که دیدگاه اولیۀ آنها نادرست بوده است؛ اما هنوز هم نیروهای اجتماعی دیگری مثل تمایل به باثبات به نظر رسیدن یا نشان دادن همبستگی با یک گروه یا اجتماع خاص هستند که میتوانند باعث شوند افراد در مقابل تغییر عقاید و رفتارهایشان از خود مقاومت نشان دهند.
در حقیقت، پژوهشهای متعدد نشان داده است که افراد در فرآیند تصمیمگیری، دو رویکرد متفاوت را که روانشناسان آنها را انتفاع(1) و اکتشاف(2) مینامند، سبکسنگین میکنند. انتفاع به معنای گرایش افراد به انتخاب گزینهای است که در گذشته بهترین انتخاب بوده است. اگر بخواهیم یک مثال ساده بزنیم، انتفاع میتواند به این معنا باشد که وقتی به رستورانی میروید که اغلب از آنجا غذا میگیرید، چیزی را سفارش دهید که بهطورمعمول موردعلاقهتان است.
اکتشاف به معنای انتخاب گزینههایی است که در گذشته بهترین نبودهاند اما ممکن است در شرایط کنونی از مطلوبترین گزینههای قبلی بهتر باشند. در مثال رستوران، اکتشاف به معنای انتخاب یک غذای جدید است یا غذایی که در گذشته امتحان کردهاید اما بهاندازۀ انتخاب همیشگیتان دوستش نداشتهاید. اکتشاف شما را از گزینههایی به غیر از انتخاب مطلوب فعلیتان آگاه میکند.
در شرایطی که محیط دائماً در حال تغییر است، اکتشاف اهمیت پیدا میکند. افرادی که در تصمیمگیری متبحر هستند اغلب از شناختهشدهترین گزینهها میگذرند تا متوجه شوند که آیا درحالحاضر گزینههای دیگر بهتر هستند یا خیر. اگر رستوران موردعلاقۀ شما مدام سرآشپزهای جدید استخدام میکند یا منوی خود را تغییر میدهد، خب دراین صورت احتمالاً اکتشاف راهبرد مناسبی باشد. گرایشی که افراد نسبت به ثبات و عدم تغییر از خود نشان میدهند، بهویژه در موقعیتهایی که اولویت و انتخاب خود را از پیش و با جدیت ابراز کردهاند، در محیطهای در حال تغییر بیشترین آسیب را به آنها وارد خواهد کرد. همهگیری کووید-19 هم دقیقاً چنین حالتی دارد.
در چنین موقعیتهایی، کمک کردن به افراد برای تغییر رفتار نیازمند کم کردن احساس نیاز و الزام آنها به انجام کاری است که با رویکردهای پیشین آنها سازگاری داشته باشد. اینجاست که نیروهای بیرونی وارد صحنه میشوند.
فشار وارد آوردن به کمک فرمانهای دولتی
برای اینکه در این مورد مثالی بزنیم، دو نفر به نامهای آل و بارب را در نظر بگیرید. هردوی این افراد با واکسینه شدن در برابر کووید-19 مخالف هستند و برای این موضوع هم دلایل متعددی دارند، مثلاً بیاعتماد بودن به علم یا نگرانی در مورد عوارض واکسیناسیون در درازمدت. هر دو نفر هم مخالفت خود با واکسیناسیون را در صفحات خود در شبکههای اجتماعی مختلف اعلام کردهاند.
آل کسی را نمیشناسد که به بیماری کرونا مبتلا شده باشد و درواقع مقالات و مطالب چندانی هم دربارۀ اثربخشی واکسن نخوانده است؛ بنابراین او مجموعه باورهای قوی و منسجمی در ضدیت با واکسیناسیون دارد.
در مقابل، چند تن از دوستان بارب به کرونا مبتلا شدهاند و یکی از آنها هم در اثر این بیماری فوت کرده است. همچنین، او بعضی از مقالات خبری منتشرشده دربارۀ سودمندی واکسیناسیون را هم مطالعه کرده است. اگرچه این اطلاعات برای عوض کردن نظر او کافی نیستند اما بههرحال او مردد است.
احتمالاً آل و بارب نسبت به فرمان جدید صادرشده توسط دولت آمریکا واکنشهای متفاوتی نشان خواهند داد، فرمانی که به موجب آن کارفرمایانی که بیش از 100 کارگر دارند، باید کارکنان خود را ملزم کنند که واکسینه شوند یا بهطور مرتب تست کرونا بدهند.
آل بهشدت با واکسیناسیون مخالف است؛ بنابراین مجموعۀ باورهای او این فرمان دولتی را تحت شعاع قرار خواهد داد. احتمالاً او با این فرمان مقابله خواهد کرد و در اعتراضات عمومی برای رد واکسیناسیون هم شرکت میکند.
اما بارب در موقعیت متفاوتی قرار دارد. فرمان صادرشده برای واکسیناسیون با بعضی از باورهای او متناسب است. درحالیکه ممکن است واکسینه شدن برای بارب ناخوشایند باشد، اما احتمال بیشتری هم وجود دارد که او از این فرمان بهعنوان نوعی پوشش اجتماعی برای واکسینه شدن استفاده کند و آن را مقصر تصمیم نهایی خودش معرفی کند.
برای آنکسانی که به دلیل دانش و باورهای متناقضشان هنوز نتوانستهاند در مورد واکسینه شدن یا نشدن تصمیم بگیرند، فرمانهای صادرشده برای واکسیناسیون میتواند دو فایده داشته باشد. اول اینکه این فرمانها دادههای جدیدی هستند که ممکن است باعث شوند باورهای موافق واکسیناسیون این افراد، در مقایسه با باورهای ضد واکسیناسیون آنها، قویتر و منسجمتر شوند. دوم اینکه حتی در مورد کسانی که هنوز تا حد زیادی با واکسیناسیون مخالف هستند، این فرمانها به آنها اجازه میدهد که ضمن حفظ ظاهر واکسینه شوند چراکه میتوانند این فرمانها را مقصر کاری بدانند که شاید هم به آن شدتی که تظاهر میکنند مخالفش نباشند.
در کل میتوان گفت که انسانها بردۀ عادت هستند. بهاحتمالزیاد شما هم با انجام دادن کاری که در گذشته جواب خود را پس داده است راحتتر هستید. هرچه قدر بیشتر یاد بگیرید که به تغییراتی که در محیط اطرافتان رخ میدهد توجه کنید، بهتر هم میتوانید خودتان را ترغیب کنید تا گزینههای جدید را کشف کنید و بر مبنای شواهد و مستندات جدید، رفتار و باورهای خود را هم تغییر دهید.
پینوشتها:
1. exploitation
2. exploration
این مطلب ترجمۀ مقالهای است به قلم آرت مارکمن، استاد روانشناسی در دانشگاه تگزاس که در تاریخ 23 سپتامبر 2021 در وبسایت کانورسیشن (theconversation.com) منتشر شده است. این سازمان رسانهای میکوشد نتایج پژوهشها و مقالات منتشرشده توسط محققان، متخصصین و دانشگاهیان در حوزههای مختلف را در دسترس عموم قرار دهد.