شیاطین سرخ بازی را بدون سه بازیکن ثابتشان در خط دفاع آغاز کردند و تاکتیکهای این تیم از آغاز بازی هم بر اساس همین مورد شکل میگرفت. آنها از ابتدا سعی داشتند توپ را از زمین خودشان دورنگه دارند تا خط دفاعشان کمتر در معرض هجوم مهاجمان ویارئال قرار گیرد. طبیعی است که سولشایر ترجیح میداد کمتر توپ به نزدیکی خط دفاع ناهماهنگ و تضعیفشدهاش برسد، بنابراین با دستور پرس بازیکنان ویارئال در یکسوم خودشان به بازیکنانش وارد میدان شده بود.
پرس منچستریونایتد در یکسوم زمین ویارئال برای توپگیری نبود و بیشتر همان هدف دورنگه داشتن توپ از خط دفاع را دنبال میکرد، ازاینرو انرژی بازیکنان برای تعقیب توپ خرج نمیشد و بر اساس یارگیری نفربهنفر این کار را انجام میدادند. زمانی که توپ در کنترل دروازه بان ویارئال بود، دو مدافع وسط و دو هافبک نزدیک آنها توسط بازیکنان منچستریونایتد یارگیری میشدند تا او گزینه پاس به جلوی نزدیک با یک پاس کوتاه را نداشته باشد.
تنها گزینه پاسی که بازیکنان منچستریونایتد برای او باقی میگذاشتند، مدافع کناری دورتر بود که دروازه بان ویارئال مجبور بود با یک پاس بلند او را صاحب توپ کند و بازیکنان منچستریونایتد میتوانستند تا زمان رسیدن پاس به این مدافع کناری، شیفت دفاعی به این سمت را انجام دهند.
در دقایق ابتدایی شاگردان سولشایر در اجرای این نقشه خوب عمل کردند ولی پس از گذشت دقایقی، هافبکهای ویارئال با تحرک بالا توانستند نظم دفاعی منچستر را بر هم بزنند. پارخو، کاپو و تریگوئرس سه هافبک ویارئال بودند که با جابهجایی زیاد، تسلط روی توپ و فضاسازی برای یکدیگر، خط هافبک منچستریونایتد را از جریان بازی خارج میکردند. همچنین با حمایت بهموقع و فضاسازی برای بازیکن صاحب توپ، پرس منچستر روی مدافعانشان را با شکست مواجه میکردند و با تغییر جهت بازی شیفت دفاعی منچستریونایتد را هم تخریب میکردند.
شیوه دفاع منچستریونایتد هم پس از شکست پرسشان در یک سوم ویارئال تغییر میکرد و سعی میکردند با نفرات بالاتر پشت توپ قرار بگیرند و برتری عددی در دفاع ایجاد کنند، ولی آنچه بیش از این حملات ویارئال تیم میزبان را آزار داد، ضد حملات آنها بود که منچستریونایتد تحت هدایت سولشایر از ابتدا ازنظر ساختار و جاگیری بازیکنان بسیار در دفاع مقابل آنها ضعف نشان داده است.
با توجه به تصویر زیر که میانگین استقرار بازیکنان در زمین را نشان میدهد، مدافع راست این تیم یعنی دالوت با شماره بیست بسیار کمتر از مدافع چپ این تیم یعنی تلس با شماره بیستوهفت نفوذ کرده است.
درواقع سولشایر برای ایجاد تعادل در تعداد بازیکنان حاضر در عقب و جلوی زمین به هنگام حمله، سه بازیکن شامل مدافع راست و دو مدافع وسط را عقب نگه میداشت و هفت بازیکن دیگر به حمله اضافه میشدند. این سه بازیکن در شروع حمله، با ایجاد یک مثلث پخش توپ را انجام میدادند که این وظیفه را تا حد قابل قبولی انجام دادند ولی ضعف بزرگ این ساختار و این شکل جاگیری بازیکنان در ضد حملات حریف مشخص میشود.
جایی که دفاع از کانال میانی اولویت بالاتری دارد تا حریف به کنارهها متمایل شود و از هجوم مستقیم به دروازه ناتوان باشد. برای این منظور اکثر تیمها معمولاً هافبک دفاعی را عقب نگه میدارند که پاسهای در عمق در کانال میانی را قطع کنند و مانع نفوذ به فضاهای جلوی مدافعان در این منطقه شود که منجر به حرکت حریف به کنارهها و کمخطر شدن ضد حمله میشود ولی در منچستریونایتد تحت هدایت سولشایر این اتفاق نمیافتد و هر دو هافبک دفاعی این تیم تا مرز یکسوم هجومی حریف جلو میروند تا به حمله اضافه شوند. با این اوصاف کانال میانی روی ضد حملات ویارئال باز بود که باعث میشد منچستریونایتد روی این حرکات آسیبپذیر باشد و ویارئال هم توانست چندین موقعیت از ضد حملات خلق کند که با بیدقتی بازیکنانشان یا نجاتهای دخهآ درون دروازه به گل تبدیل نشدند.
جدا از شرایط نهچندان خوب منچستریونایتد در فاز دفاعی این بازی، شرایط برای شیاطین سرخ در فاز هجومی هم بهاندازهای مناسب نبود که بتوانند دفاع پرتعداد و سرسخت ویارئال را در جریان بازی مغلوب کنند. تا دقیقه نودوپنج تکگل منچستریونایتد روی یک حرکت تمرین شده از ضربات ایستگاهی به ثمر رسیده بود تا اینکه پس از ورود دو بازیکن تعویضی تأثیرگذار یعنی فرد و لینگارد، روی همکاری رونالدو با این دو بازیکن گل برتری تیم میزبان به ثمر رسید تا بار دیگر مثل بازیهای لیگ مقابل وستهم و وولورهمپتون، شاگردان سولشایر در دقایق پایانی به پیروزی برسند و بار دیگر نام سولشایر با پیروزی دقایق پایانی پیوند بخورد.