موضوعی که ترسناک به نظر نمیرسد؛ زیرا به گفته او: «در 30 سال آینده نیز نزدیک به 60 تا 70درصد جمعیت کشور فعال خواهند بود.» اما… وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور بههمراه بالارفتن سطح آگاهی مردم و پایینآمدن میل به ازدواج و فرزندآوری، بازیگران چغرِ بد بدن این زمین خواهند بود. دکتر کاظمیپور اما معتقد است: «بدبین نباشیم و تلاش کنیم با بــرنــامــهریــزی به بــالنــدگی جمعیت کمک کنیم؛ همچنین باید به خاطر داشته باشیم که بالندگی جمعیت افزایش جمعیت نیست؛ بلکه بالابردن کیفیت جمعیت هم هست.»
نرخ رشد جمعیتی کشور نزدیک به صفر برآورد شده، آمار فرزندآوری کمتر از یک درصد است و نسبت آمار طلاق به ازدواج و ولادت به وفات، افزایش چشمگیری داشته است. به نظر شما این روند طبیعی است؟
کاهش نرخ باروری در ایران که گام اول آن در سال 46 برداشته شد و تا 57 مسکوت ماند و متعاقب آن در 67 و 68 شروع شد و تاکنون نیز ادامه دارد، روندی است که مختص به ایران نیست. بیشتر کشورها بهویژه کشورهای اروپای غربی، شاید صدسال پیش این مرحله را تجربه کردند و پسازآن آمریکا، آمریکای لاتین و آسیای جنوب شرقی وارد این گردونه شدند. متخصصان جامعهشناس و جمعیتشناس، این روند را متأثر از بحث توسعه میدانند؛ یعنی هر جامعهای که توسعه پیدا کند و مرگومیر اطفال و زنان در حین زایمان در آن کاهش یابد، متعاقب آن باروری نیز کم و کمتر میشود. پیشازاین هم براثر سیاستهای جمعیتی و سیاستهای توسعه میزان تولد چنان کم شده بود که بسیاری از کشورهای اروپای غربی، رشد منفی جمعیت را در 60 تا 70 سال پیش تجربه کردند. ژاپن نیز نزدیک به 30 سال است که درگیر رشد منفی جمعیت است و سنگاپور و کره هم به همچنین. اکنون نیز این روند بهسمت کشورهای درحالتوسعه آمده که پیشتاز آن ایران است.
در مقاطع مختلف تاریخ معاصر شاهد جهش و کاهش جمعیت بودهایم و اکنون قانون جوانی جمعیت را بهعنوان یکراهکار پیش رو داریم. این روند را چگونه تحلیل میکنید؟
درباره کاهش جمعیت در ایران دو نگاه وجود دارد: یک عده بدبین هستــنــد و هــمــواره سازمــانهای بینالمللی و فعالیتهای آنها را مقصر میدانند. آنها معتقدند که این موارد باعث شده تا باروری در ایران کاهش یابد؛ گروه دیگر، نگاه واقعبینانه و علمی دارند. 20 سال پیش در یک برنامه زنده رادیویی بحثی شد و یکی از نمایندگان خانم مجلس گفتند: «علت اینکه باروریها در ایران کم شده است، فعالیتهای شیطنتآمیز ابرقدرتها است. آنها آدامس فرستادهاند که جوانهای ما نابارور شوند». در همان برنامه گفتم که اگر به بلندای آسمان هم دور ایران دیوار بکشید، باروری در ایران افزایش پیدا نمیکند. اعتقاد من دقیقا بحث توسعه بود و هست. هماکنون به خانوادهها نگاه کنید، کسی که تحصیلات عالی دارد و از وضعیت مالی خوبی برخوردار است، فرزند کمتری دارد؛ بنابراین در اصل یک رابطه معکوس وجود دارد؛ هرقدر وضعیت اقتصادی بهتر میشود و نگاه فرهنگی آدمها فرهیختهتر، فرزندآوری از کمیت به سمت کیفیت میرود. میگویند فرزند کمتر با کیفیت بهتر.
با این وصف، علت کاهش باروری در ایران را چه میدانید؟
علت کاهش باروری در ایران از دید من، 20درصد اشاعه برنامههای تنظیم خانواده، چه بهعمد و چه به سهو بوده است و 80 درصد نیز استقبال خانوادهها از این طرحها. مــثــالی مـیزنــم: وزارت بهداشت طرحی به نام دی اچ اس دارد که روی باروری تحقیق و نتایج آن را منتشر میکند. در آمار سال 89 از زنان متأهل در سن باروری پرسیدهاند که شما از وسایل پیشگیری استفاده میکنید یا خیر؟ تقریبا 73درصد گفتهاند بله. حالا بقیه نیز یا باردار بودهاند یا نابارور یا اصلا به این وسایل دسترسی نداشتهاند. این 73درصد به دو گروه تقسیم میشوند: عدهای از وسایل مدرن پیشگیری از بارداری مانند قرص و کاندوم و آی یو دی و… استفاده میکردند و عدهای دیگر از روشهای سنتی.
وقتی آمار استانهای مختلف را مقایسه میکردم، متوجه شدم که در بین استانهای کشور، استانهای شمالی مثل گیلان و مازندران کمترین میزان ولادت را دارند؛ بنابراین عملا میتوان گفت که خانمها در استانهای شمالی نسبت به استانهای دیگر، بیشترین استفاده را از وسایل پیشگیری دارند؛درصورتیکه وسایل پیشگیری که این عده از افراد استفاده میکنند، همان وسایل سنتی است. بااینکه باسوادتر هستند، امکانات بیشتری در اختیارشان قرار دارد؛ ولی به خاطر بحث سلامتی از وسایل مدرن پیشگیری استفاده نمیکنند. خوب اگر ما تقصیر را متوجه جامعه جهانی بدانیم، بهخاطر اینکه وسایل پیشگیری را بهرایگان در اختیار مردم ما گذاشتهاند، پس استان گیلان که از این وسایل کمتر از دیگر استانها استفاده میکند چه؟ زوجین به آستانهای رسیدهاند که به کیفیت بها میدهند؛ هم کیفیت خودشان و هم کیفیت فرزندشان.
و هماکنون در وضعیتی قرار داریم که آمار تولد کمتر از یک فرزند است… .
بله. به شوخی در کلاسهایم میگویم ما معمولا در آلودگی هوا و… اول بودهایم و حالا نیز در موضوع کمباروری در حال احراز این رتبه هستیم؛ درحالیکه مقداری شتاب آن بیشتر شده است. عدهای آن را به مباحث اقتصادی مرتبط میدانند و عدهای دیگر به فعالیتهای بینالمللی استناد میکنند. این در حالی است که کشورهای دیگری مثل پاکستان و هند که سالها پیش و زودتر از ما بحث کنترل جمعیت و موالید را دنبال کردهاند، خیلی دیرتر جواب گرفتهاند؛ ولی برای ما زودتر جواب داد. علت آنهم اساسا بحث فرهنگی است.
یعنی ما به لحاظ فرهنگ، تحصیلات و مدرنیته، نگاهمان به شیوههای فرزندپروری و حتی اطلاعات و آموزشهایی که در اختیار جوانها قرار دارد، به این مرحله رسیدهایم؟
بله. همه اینها جزو عواملی است که رقابتی را میان خانوادهها برای بالابردن سطح کیفی زندگی فــرزنــدانــشــان بــه وجــود آورده است.
بهعنوان جمعیتشناسی که ریز تمام تحرکات جمعیتی کشور را زیر نظر دارد، این وضعیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
باز از وضعیت کشورهای دیگر مثال میزنم؛ چون نگاه تکبعدی گویا نیست و اینکه فریاد وامصیبتا برآوریم که چه میشود یا خواهد شد هم کاری از پیش نمیبرد. کشورهای اروپای غربی صدسال پیش مراحل پیش روی ما را سپری کردهاند و اکنون بسیاری از آنها به رشد صفر یا منفی رسیدهاند و بسیاری دیگر نیز سیاستهایی درزمینه افزایش باروری اتخاذ کردهاند؛ مثل سیاستهایی که در قانون جوانی جمعیت وجود دارد: مرخصی زایمان و کمکهزینههای فرزند و… . بهعنوانمثال، فرانسه به فرزند سوم به بعد کمکهزینه شیرخشک، پوشک بچه و… میداد تا فرزندآوری خانوادهها افزایش یــابــد؛ همچنــیــن سیــاستهای مهاجرپذیری را پیشه کردند تا بتوانند سیاستهای رشد جمعیتیشان را تعدیل کنند. این سیاستها در برخی از کشورها بهصورت ناچیزی جواب داده و در برخی از دیگر کشورها اصلا جواب نداده است؛ مثلا ژاپن سیاست خاصی نداشته یا سیاست جمعیتیاش جواب نداده است؛ چون مرزهایش خیلی بسته است و حالا با راهکارهای دیگری مثل تولید ربات، کمبود نیروی انسانیاش را جبران کرده است؛ ولی درباره ایران، چون آن مسیری را که آنها طی کردهاند، پیش رویمان بوده و قرار است در 20 تا 30 سال آینده به مرحله سالخوردگی جمعیت برسد، مــیتــــوانیــم سیاستهای افزایش جمعیت یا مهاجرتی را دنبال کنیم. درعینحال، باید فکری هم به حال پدیده مهاجر فرستی کنیم. ما میتوانیم با تقویت زیرساختهای کشور، سیاستهایی را اتخاذ کنیم که مهاجرفرستیمان بهخصوص در جوانان و نخبهها کمتر شود. به همین خاطر باید دوسه دهه طلایی پیش رو را به نحوی مدیریت کنیم که به سیاستهای تعدیل ساختار جمعیت و افزایش جمعیت جوان کشور بینجامد و باروری افزایش یابد؛ درضمن از سرعت سالخوردگی جمعیت کشور نیز مقداری کاسته شود. این در حالی است که نمیتوان از سالخوردگی جمعیت جلوگیری کرد.
تا حدود 20 سال دیگر جمعیت هشتمیلیوننفری سالمندان کشور نزدیک به 20 میلیون نفر خواهد شد. این حتمی است؛ ولی دو راهکار داریم: یکی اینکه، سیاستهای تعدیل ساختاری جمعیت با تشویق به باروری و پایینآوردن مرگومیر در میان جوانها و کاهش مهاجرت را داشته باشیم و دیگر اینکه، از هماکنون سیاستهایی برای آن 20میلیون نفر سالمند اتخاذ کنیم؛ چون کسی که قرار است 30 سال دیگر سالمند شود، حالا 30 یا 35 سال دارد؛ بنابراین از هماکنون باید برنامههایی برای اشتغال و بازنشستگی، پوشش بیمههای همگانی، کاهش آلودگیهای زیستمحیطی و… داشته باشیم تا سالمندی فعال را تجربه کنیم.
فکر میکنید پس از لازمالاجرا شدن قانون جوانی جمعیت، این طرح چه اندازه میتواند کارایی داشته باشد؟
اگر خوب اجرا شود و بهصورت یک بسته سیاستی همه با هم اجرا شود، امیدواریم تا حدودی جواب دهد؛ ضمن اینکه با دست روی دست گذاشتن هم نمیشود کاری از پیش برد. این، مسیری است که دیگرکشورها نیز پیمودهاند و با اقدامات همهجانبه زیربنایی فرهنگی و… انجام میشود. بهطورکلی اگر نتایج این طرح به امنیتِ سیاسی اجتماعی و اقتصادی جامعه منجر شود، امیدوارم جواب دهد؛ ولی باید به این «اگر» توجه داشت.
آینده را چگونه پیشبینی میکنید؟
پیشبینیهای من نشان میدهد که جمعیت کشور در 30 سال آینده به 100 تا 110 میلیون نفر خواهد رسید و از این میان 20 میلیون نفر سالمند خواهد بود و 20 تا 25 میلیون نفر از آنها نیز زیر 15 سال خواهند داشت. میتوان گفت که 65 تا 70 میلیون نفر جمعیت فعال خواهیم داشت؛ بنابراین اینطور نیست که بگوییم الان جوانیم و 30 سال دیگر سالمند میشویم، پس جمعیت فعالمان ناچیز است. جمعیت فعال خواهیم داشت و چهبسا بیش از جمعیت فعال امروزیمان باشد.
دلیلتان چیست؟
دلیل من این است که جمعیت فعال این روزهای ما یا بیکار هستند یا در اشتغال کاذب بهسر میبرند. اگر بتوانیم به آن بالندگی جمعیت جوان که بر آن تأکید داریم، بپردازیم، با مشکلی روبهرو نخواهیم شد.
یعنی بدبین نباشیم؟!
بدبین نباشیم و تلاش کنیم با برنامهریزی به بالندگی جمعیت کمک کنیم؛ همچنین باید به خاطر داشته باشیم که بالندگی جمعیت افزایش جمعیت نیست، بلکه بالابردن کیفیت جمعیت هم هست.