این بیماری به شدت مسری و کشنده است. خانههای افراد بیمار، یکی پس از دیگری آتش زده میشوند و پس از گذشت سالها، هنوز هیچ امیدی به پیدا شدن درمان یا واکسنی برای آن نیست. هیبریدها هنگام یا پس از شیوع بیماری به وجود میآیند و باعث وحشت بیشتر مردم میشوند. آنها موجوداتی میان انسانها و حیوانات مختلف هستند که عدهای باور دارند منشأ شیوع بیماری یا نتیجهای در اثر آن هستند. معمولا هم عمر کمی دارند، یا در سن پایین میمیرند یا توسط شکارچیان کشته میشوند. باور دیگری وجود دارد که هیبریدها میتوانند درمانی برای بیماریای باشند که جهان را تقریبا به مرز نابودی کشانده. راستش را بخواهید، اصلا تعجب نمیکنم به عنوان مرحلهٔ بعدی پس از پایان همهگیری کرونا، شاهد پیدا شدن چنین آدمهایی بشویم. قطعا اوضاع پیچیدهتر و عجیبتر از چیزی که الان هست، نمیشود. در این سریال هم تئوریهای زیادی درباره شیوع بیماری وجود دارد؛ حتی شکل پیشگیری از بیماری و انتقال آن نیز شبیه ویروس کروناست. «دندان شیرین» یا «sweet tooth» بر اساس کمیکبوکی به همین نام ساخته شده و قرار است فصل دومی هم در سال دوهزار و بیست و دو یا دوهزار و بیست و سه اکران شود. همچنین اسم این مجموعه معمولا برای کسی به کار میرود که عاشق شیرینی است. شکارچیان بسیاری از هیبریدها را توسط شکلات و شیرینی گول میزنند؛ به خصوص این که بیشتر آنها بچهسال هستند و به راحتی در دام چنین چیزهایی میافتند.
شروع سریال با مردی است که نوزادی را به مکان دورافتادهای میبرد. طولی نمیکشد که میفهمیم این نوزاد هم هیبرید است؛ پسری شبیه گوزن که با رشدکردنش، شاخهایی هم بر سرش رشد میکنند. مرد نام او را گاس میگذارد و به تنهایی در کلبهای جنگلی بزرگش میکند. گاس یک هیبرید استثنایی است.
او میتواند حرف بزند و سواد خواندن و نوشتن دارد. سنش هم نسبتا بالاست. با وجود تمام سختیها و کنجکاویهای معمول یک بچه که اغلب دردسر ساز هم هستند، مرد به خوبی از او محافظت میکند. به دلیل سن پایین و اینکه گاس تا این سن جهان بیرون را ندیده، پدرش خیلی چیزها را از او مخفی میکند؛ مثل شایعههایی درباره موجودات هیبریدی که با پیش رفتن سریال، به نظرچندان هم بیپایه و اساس نمیآید. گاس بعد از مرگ پدرش به طریقی وحشتناک، تصمیم میگیرد از فنس بیرون برود و به دنبال مادرش بگردد. تا آخر سریال متوجه میشوید که تنها شانس او را همراهی میکند تا در راه پیدا کردن مادرش یا کسی که فکر میکند مادرش است، آسیبی به او نرسد یا کشته نشود. البته همراهی مردی سیاهپوست، قدبلند و درشتاندام که او را مرد بزرگ صدا میزند، چندان در این بخت و اقبالی که همراهشان است، بیتأثیر نیست. هر اپیزود از این سریال، شما را غافلگیر میکند و نکات جالب و هیجان انگیزی رو میشود. «دندان شیرین» داستان چندین نفر را کنار گاس روایت میکند؛ از پزشکی که همسرش مبتلا به بیماری شده و به طرز معجزه آسایی زنده مانده تا هیبریدهای دیگری که مثل گاس، به دور از چشم مردم بزرگ شدهاند و تمام افراد درگیر چنین ماجراهایی که هر کدام سرنوشت متفاوتی دارند. در فلش بکهایی از داستان پدر و مادر گاس هم چیزهایی گفته میشود. «دندان شیرین» پایانی باز دارد و همه را منتظر گذاشته است تا در سیزن دو این سریال دیدنی و هیجان انگیز، منتظر سرانجام افراد و بهخصوص گاس شوند.