توجه به مسئله «هویت»، نگاه به گذشته و آموختن از طریق مطالعه معماری تاریخی ایران از رویکردهای اساسی مهندس احمدی بود. به گفته او، تنها با حل موضوع بحثبرانگیز هویت میتوانیم شاهد تحولی شگرف در معماری ایران معاصر باشیم.
ساختمان فرشچیان در سال 1367 طراحی و در سال 1384 احداث شد
ساختمان مرکز فرهنگیهنری فرشچیان در سال 1367 طراحی و پس از سالها وقفه بالاخره در 1384 در یکی از بهترین نقاط شهر اصفهان و مشرف به رودخانه زایندهرود احداث شد. طرح از لحاظ هندسی از تقارن قابل توجه و بامعنایی برخوردار است. تودهای از ماده در مرکز بنا قرار دارد. سطح پلکانیای که در بیرون بنا و بر بام آن است، امکان نمایش در فضای باز را فراهم کرده و تالارهای نمایش را در زیر خود جای داده است. در دو ضلع شرقی و غربی بنا، بازارچههایی قرار دارد که واحدهای آن گرداگرد حیاط چرخیدهاند و در دل خود حوض و آبنمایی وسیع را جای دادهاند. آبنمایی که امروزه صرفا فضایی خالی از آب، خاکگیر و زبالهگیر شده است و مردم اصفهان شاید فقط به تعداد انگشتهای یک دست، آب را در داخل آن رؤیت کرده باشند!
ساخت آبنما برای آبی که نیست!
یکی از انتقادات جدی که بر ساختمان مجموعه فرشچیان و بسیاری از بناهای معاصر ایران وارد است، تعبیه حوضها و آبنماهای فراوان است. درواقع باید پرسید شهر اصفهان که از اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 خورشیدی همواره با مشکلات کمبود آب و خشکسالیهای پیدرپی دستوپنجه نرم کرده و زایندهرودش سالهاست خالی از زندگی و زایندگی شده است، چطور قادر به تأمین آب برای این حوضها و آبنماها میشود؟! بهویژه اینکه اصفهان امروز بیش از پیش و بعد از همهگیری کرونا، نیاز به فضاهای باز و نیمهباز شهری دارد که با تجمعهای فرهنگی و رویدادهای اجتماعی، قابلیت برگرداندن روحیه عمومی شهروندان را داشته باشند و بتوان کارکردهای فضا را در آنها بیشتر کرد. بنابراین تعبیه چنین فضاهایی مشروط به این است که در آینده قادر به تأمین آب باشیم و با حوضها و آبنماهای خالی باعثِ قطع پیوند میان مردم و فضا نشویم.
آنچه که در ساختمان مجموعه فرهنگیهنری استاد فرشچیان رخ داده این است که از لحاظ ساختاری و کارکردی، تودهای از ساختمان که اطراف آن توسط حفاظی محاط شده، در دو سوی آبنمایی وسیع و بلااستفاده قرار دارد که گویی از ابتدا خشک بوده و تا ابد نیز خشک خواهد بود!
دورتادور ساختمان نیز پیادهروهایی باریک قرار دارند که به عنوان دلیل موقعیت شهری آن نقطه از شهر همواره با ترافیک سنگینی مواجه است. بیآنکه جایی برای پارک ماشین و وسایل نقلیه داشته باشد. هرچند که اخیرا مراحل ساخت یک پارکینگ عمومی در خیابان توحید آغاز شده و در حال تکمیل است و قطعا کمک زیادی به کاهش ترافیک در این محدوده خواهد کرد.
نکته دیگری که درخصوص ساختمان مجموعه فرشچیان باید گفت، نما و رنگ ظاهری آن است؛ رنگی کِدر و سردی که قادر به جذب مخاطب به سوی خود آن هم بهعنوان محلی برای فعالیتهای فرهنگی هنری نیست.
از لحاظ اجتماعی و روانشناسی نیز این بنا نمیتواند برای عابر و بیننده جذاب باشد و یا حتی مکثی در او ایجاد کند که بخواهد اندکی بایستد و عکسی به یادگار از آن بگیرد.
سهم شهروندان در طراحی و ایدهپردازیهای خلاقانه
حال میتوان پرسید راهکار یا راهکارهای مناسب برای مدیریت صحیح بناهایی که روزی با هزینه فراوان در شهر ساخته شده و بعدها چنانکه باید در ادای رسالت اصلی خود برای جذب مخاطب موفق نبودهاند، چیست؟ بناهایی که نمونههای آن در اصفهان فراوان است و شاید بهترین مثال برای آن ساختمان ارگ جهاننما باشد که مانند تودهای نازیبا بر شانه اصفهان سنگینی میکند!
بیشک، یکی از نکات حائز اهمیت در این خصوص این است که بخشی از این راهکارها را باید در متن رفتارهای اجتماعی مردم و از منظر روانشناختی و فرهنگی پیدا کرد. میتوان برای یافتن راهکارهایی به منظور ایجاد رونق در بنایی همچون ساختمان فرشچیان، به طرح پرسشنامهها و سؤالاتی پرداخت تا عموم مردم به آنها پاسخ داده و نظرات خود را (که ممکن است گاهی خطا هم باشد) بیان کنند. نباید از نظر دور داشت که این ساختمانها برای مردم ساخته میشوند و مطالبات و انتظارات آنها در طراحی و ساخت این اجزای شهری اهمیت فراوانی دارد.
ارائه فراخوان در بین دانشجویان، معماران و طراحان شهری با هدف دریافت ایدههای تازه برای زندهکردن بنایی که رخت خستگی و تنهایی به تن کرده است نیز راهکار دیگری است که میتواند مفید واقع شود.
فرشچیانِ اصفهان، حیدرعلیافِ باکو!
در ادامه بد نیست به روند احداث برخی از نمونههای مشابه مجموعه استاد مجمود فرشچیان در دیگر شهرهای جهان نگاهی بیندازیم. با نگاهی گذرا به شهرهای تاریخی کشورهای همسایه نظیر استانبول، باکو، ایروان، سمرقند و بخارا که هرکدام پیشینه چندصدساله و یا چندهزارساله دارند، میتوان دریافت که مسئله تجدد و مدرنیته در مراکز فرهنگی در این شهرها چه تأثیری بر فرهنگ عمومی مردم و چهره شهرها داشته است.
به عنوان مثال، روند احداث مرکز فرهنگی هنری «حیدر علیاف» در باکوی آذربایجان در سال 2007 میلادی آغاز و در 2012 توسط معمار مشهور بریتانیایی عراقی، «زاها حدید» طراحی و ساخته شد. پس از ساخت این بنا، میزان جذب گردشگر و رفتوآمد آنان تغییر چشمگیری داشت. بهطوریکه فقط در سال 2013 یعنی یک سال پس از ساخت بنا، 35 درصد به جمعیت گردشگران سالهای قبل کشور آذربایجان اضافه شد!
تأثیر تحولات تاریخی بر ساختوسازهای شهری در باکو
شهر باکو از نظر تاریخی طی سالهای مختلف به دست سلسلهها و قومهای مختلف افتاده است که تمامی آنان از نظر معماری و شهرسازی بر شکلدهـــــی به سیمای شهری این منطقه تأثیرگذار بودند.
از ابتدا که ایرانیان ازجمله انوشیروان در سواحل غربی خزر این بندر را بنا نهادند تا دوران حمله اعراب و ترکان عثمانی که چندین و چند سال در آنجا حکومت داشتند، سیل رفتوآمد و مهاجرت گرجهای شمال قفقاز و تجار ارامنهای که کموبیش به آنجا میآمدند، در باکو شکل گرفت. روسها نیز تحت عنوان اتحاد جماهیر شوروی تا قبل از فروپاشی و استقلال جمهوری آذربایجان در سال 1991 میلادی بر آن حکومت کردند که همه این اتفاقات و تغییر و تحولها تأثیرات شگرفی بر ساختار شهری باکو داشتهاند. حال با توجه به موقعیت زمین در شهر، چالش اصلی زاها حدید، معمار مرکز فرهنگی هنری حیدر علیاف ساخت بنایی در بافتی قالب از بلوکهای کمونیستیساز شوروی بود.
نمادی برای باکو در قلب شهر
مشخصه اصلی بنای حیدر علیاف، مدرنبودن کامل و البته رنگ سفید و مواج آن است. بنا و فضا به گونهای طراحی شده که عاری از هر فیلتر یا حفاظ و حصاری به دور ساختمان است و گویی به بخشی از بدنه شهر تبدیل شده است، چنانکه مردم در ارتباط مستقیم بصری و فیزیکی با آن قرار دارند.
فضای بیرونی ساختمان به مثابه یک پارک و پلازای (پیادهراه) شهری به زیبایی طراحی شده است و شهروندان شهر و گردشگران در این فضا قدم میزنند، در آن وقت میگذرانند و عکسهایی به یادگار از آن میگیرند. به گونهای که امروزه ساختمان و بنای حیدر علیاف باکو به عنوان نماد و هویت آذربایجان مدرن، بدل شده است.
دیگر مراکز فرهنگی نظیر مرکز فرهنگی آتاتورک در استانبول و یا سالن اپرای ایروان مثالهای بسیار خوبی از همنشینیهای این ساختمانها (نه صرفا از نظر هماهنگی با مصالح و رنگهای غالب) با دیگر بناهای شهر هستند که تحلیل و بررسی هرکدام از آنها مؤلفههای قابل استفاده و بااهمیتی را از نحوه ساختوســـــاز مراکـــــز فرهنگی در شهر به مخاطبان ارائه میکند.