بازار سرمایه از هفت شهریور تاکنون در یک روند اصلاحی قرار دارد و نتوانسته به سقف قبلی خود نزدیک شود. بالا و پایین شاخص کل هم سهامداران را سردرگم کرده است. در اولین روز کاری این هفته، شاخص کل با افت چشمگیر به کانال 1.3 میلیون واحد بازگشت؛ ولی در معاملههای روز گذشته به لطف صف خرید روی برخی نمادهای شاخصساز همانند «شستا» و سبزپوشی نمادهای لیدری همانند «فولاد» دوباره سبزپوش شد. در این شرایـط، آنهایی که همچنان صبوری را در پیش گرفتهاند و آنهایی که قصد دارند با اصلاح پورتفوی خود به سود دست یابند، منتظر موج صعودی جدید بورس هستند.
در چند هفته اخیر، اتفاقهای ریزودرشت زیادی رخ داده که بازار را تحت تأثیر قرار داده است. بحث قیمتگذاری دستوری و اصلاح قیمت خودرو، همچنین حذف ارز ترجیحی از برخی گروههای کالایی از آخرین تصمیمهایی بوده که بر روند بازار تأثیرگذار بوده است؛ اما تأثیر این مؤلفهها فارغ از مثبت یا منفی بودن، فقط چند روز دوام آورده است. اگر بازار به لطف افزایش تقاضا در برخی گروهها، صعودی شد، چند روز بعد در واکنش به اولین مقاومت روند اصلاحی در پیش گرفته است. در سوی دیگر، روند نزولی نیز در حمایتهای مهم، متوقف شده است و بازار فقط در یک بازه کوچک 100 هزار واحدی نوسان میکند.
تقلیل سطح متغیرهای تحلیلی در بورس
بورس اکنون از لایه اصلی تحلیلی خود فاصله گرفته است. در واقع قریب به اتفاق سهامداران به این نکته واقف هستند که مهمترین عوامل تأثیرگذار بر بورس، مذاکرات بر سر برجام، رفع تحریمها و آزادسازی منابع بلوکهشده ارزی است. اما چون این مؤلفهها دور از دسترس به نظر میرسد و در کوتاهمدت امیدی به نتیجهبخش بودن آن نـمیرود، سهامداران تحلیلهای خود را از این سطح و لایه تنزل دادهاند و اکنون به مباحث دیگری توجه میکنند. آنچه این روزها بیشتر در بازار به چشم میخورد، واکـنـشهـــای هیجـانـی به مـسـائـلـــی همچون اظهارنظر مسئولان، تصمیمهای خلقالساعه و تغییراتی است که در حاشیه بورس رخ میدهد.
همین موضوع باعث شده ریسک از دید سهامداران بهصورت دیگری تعریف شود. بهواسطه همین موضوع است که گاهی اوقات صف خرید و صف فروش چند صدمیلیونی در برخی نمادها همانند گروه خودرو را شاهد هستیم، بدون آنکه تغییر قابلتوجهی در عملکرد فعلی و آینده آنها رخ داده باشد.
سهامداران اکنون تصمیمهای متعدد، خلقالساعه و بدون پشتوانه اقتصادی را در استراتژیهای خود دخیل کردهاند بدون آنکه باور داشته باشند متغیرهای بنیادی دیر یا زود در قیمت سهم منعکس میشود.
گزارشهای ششماهه، افزایش قیمت کامودیتیها، رشد نرخ ارز و چشمانداز آن در بودجه 1401، چشمانداز شرکتها بعد از حذف ارز 4200 تومانی و بهبود کسبوکارها با توجه به کاهش آمار ابتلا و فوت ناشی از کرونا از جمله مواردی است که چون تأثیر لحظهای و هیجانی ندارد، کمتر مورد توجه سهامداران قرار میگیرد.
هیاهوی بورسی در کنار بیصبری
در هفتههای اخیر سهامداران بر این باور بودند که آزادسازی واردات و اصلاح قیمت خودرو، اتفاق مثبت و امیدوارکنندهای برای بورس، بهخصوص گروه خودرویی است. در نتیجه برای یکی دو روز در صف خرید نشستند و برای یکیدو روز هم در صف فروش! اما فارغ از اینکه این طرح تصویب و اجرایی شود یا نه، اگر بدانند بخش قابلتوجهی از تحریمها حذفشده است، تمام سرمایه خود را برای خرید به بازار سرمایه میآورند. در نتیجه اگر از زاویه بازتری به تحولات اخیر بورس نگاه کنیم، متوجه میشویم هیاهو و بینظمی این روزهای بورس از بیصبری و خستگی سهامداران نشئت میگیرد. به نوعی نوسان این روزها برای سهامداران تکراری شده و سهامداران منتظر زمانی هستند که موج بزرگ صعودی بعدی آغاز شود.
هنوز برای قضاوت زود است
برای بررسی کارنامه دولت سیزدهم، نباید عجله کرد. سکانداران وزارتخانههای مختلف همچنان در گیرودار رتقوفتق امور روزانه هستند. برای طرحریزی و از سر گرفتن استراتژیهای نو باید چند ماه دیگر هم صبر کرد. اما آنچه باعث شده صبر سهامداران بهاندازه دولتمردان نباشد، وعدههای خوشایندی است که در روزهای انتخابات داده شده است. حل مشکل بورس در سه روز، مخالفت با قیمتگذاری دستوری، حمایت از سهامداران خرد و ... مواردی بود که به دفعات مختلف از سوی نامزدهای انتخابات مطرح شد. رئیس دولت سیزدهم در ایام تبلیغات انتخابات به مردم وعده داده بود اگر به پاستور راه یابد معضل بورس را در اسرع وقت برطرف میکند؛ اما نتیجه فعلی، آن چیزی نیست که حتی نیمی از خواستههای سهامداران را محقق کرده باشد. اگر استراتژی مسئولان به جای صحبتهـای امیدوارکـنـنـده به ســمـت عـمـلگـرایـی تغییر جهت یابد، فرجام کار هم برای سهامداران و هم برای مسئولان خوشایند خواهد بود.
افزودن دیدگاه جدید