آژیر قرمز در اصفهان، مدتهاست که به صدا درآمده و فرونشست مرز بحران را درنوردیده؛ پدیدهای که خشکسالیهای طولانیمدت و برداشتهای بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی و جاری نبودن رودخانه زایندهرود در بازههای مختلف زمانی منجر به وقوع و پیدایش آن شده و حالا در حال بلعیدن شهر است. بنابراعلام مدیرکل سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی اصفهان «امروز اصفهان تنها شهری است که فرونشست زمین به داخل منطقه مسکونی آن نفوذ کرده است.» این در حالی است که فرونشست مناطق مسکونی تبعات بسیاری را به همراه دارد.
یافتههای پژوهشی با عنوان «سنجش خطرپذیری سکونتگاههای شهری از پدیده فرونشست زمین»، نوشته مرتضی کریمی نشان میدهد فرونشست در سکونتگاهها علاوه بر واردکردن خسارت فراوان به ساختمانها و تأسیسات، جمعیتهای انسانی ساکن را نیز تهدید میکند؛ بهنحویکه رویداد آن میتواند با ایجاد تلفات انسانی از طریق تخریب ساختمانها به فاجعه تبدیل شود. فروریزش ناگهانی زمین و تخریب و ریزش سازههای آسیبپذیر از سوانح محتمل ناشی از عوارض فرونشست است که در نواحی شهری با تلفات انسانی همراه خواهد بود. این سوانح در مواردی خاص به سبب تراکم زیاد جمعیت یا گسترش شعاعی اراضی فروریخته، میتواند با ایجاد تلفات انسانی زیاد، فاجعهآفرین باشد.فاجعهبارترین وضعیت محتمل برای نواحی در معرض فرونشست، همزمانی سانحه نشست با زمینلرزه است؛ زیرا زمینلرزه از یکسو عامل ماشهای برای رویداد سانحه فروریزش در اراضی به شمار میرود که به سبب برخورداری از پدیده فرونشست چنین قابلیتی را دارند. کاهش رطوبت و ذخایر آبی لایههای زیرین قادر است موج ناشی از رخداد زمینلرزه را مخربتر سازد و فاجعه ایجاد کند. بدین سبب همزمانی سانحه زمینلرزه در اراضی در معرض فرونشست میتواند نتایج ناشی از رویداد یک زمینلرزه غیر مخرب یا نسبتا مخرب را به یک زلزله خسارتبار و پر تلفات تغییر دهد و فاجعه انسانی به دنبال داشته باشد. بهرام نادی، دکترای عمران ژئوتکنیک، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد نجفآباد و عضو کارگروه فرونشست، در گفتوگو با «اصفهانزیبا» از نرخ فرونشست مناطق مسکونی و مخاطرات آن در اصفهان میگوید.
سازمان زمینشناسی هشدارهای زیــادی در رابــطــه بـــا پــیــشــروی فرونشست در مناطق مسکونی در اصفهان میدهد. نرخ فرونشست مناطق مسکونی در اصفهان به چه عددی رسیده است؟
در منطقه مرکزی دشت اصفهان، برخوار (حوالی حبیبآباد و دولتآباد) قرائتها نشان میدهد که حدود 18 سانتیمتر در سال فرونشست رخ میدهد؛ اما چرا؟ افت آب، عامل اصلی فرونشست است. سطح آبهای زیرزمینی از سالهای 1361 تا 1398 بهطور متوسط یک متر افت کرده است. در مناطق حاشیه زایندهرود به سبب تغذیه آبخوانها از رود، افت آب کمتر از این میزان بوده است؛ درحالیکه در نواحی دولتآباد و حبیبآباد افت آب سالانه حدود دو متر بوده است. متأسفانه به دلیل اینکه سفرهای که اصفهان در آن قرارگرفته، مخروطیشکل است، هرچه به سمت پایین حرکت میکنیم، عرض آن نیز کمتر میشود و برای برداشت ثابت آب، افت آب نیز بیشتر میشود؛ به همین خاطر هم در یکیدو سال گذشته میزان افت آب از یک متر به بیش از دو متر رسیده است. به ازای افت هر متر آب تقریبا یک سانتیمتر زمین نشست میکند. در مناطق حاشیهای رودخانه زایندهرود، مثل میدان انقلاب، ضخامت آبرفتها (خاکهای ریزدانه و درشتدانه) 50 متر است؛ درحالیکه در منطقه حبیبآباد و دولتآباد این ضخامت به 300 متر رسیده است؛ بنابراین زمانی که این آبخوان تخلیه و سفره آب زیرزمینی کامل خالی شود (این اتفاق دارد میافتد) شاهد تغییرشکل حدودا 46سانتیمتری یا نیممتری در میدان نقشجهان و همچنین تغییر شکلی دومتری در منطقه حبیبآباد خواهیم بود. اندازهگیریهای انجامشده نشان میدهد، منطقه حبیبآباد بیش از 4/18 سانتیمتر در سال پایین مینشیند؛ همچنین پل چمران و مناطق شمالی شهر نیز حدودا در سال 10 سانتیمتر و مناطق مرکزی شهر نیز بین دو تا چهار سانتیمتر فرومینشینند؛ این در حالی است که حداکثر نشست مجاز برای ساختمانها با پیهای نواری پنج سانتیمتر و برای سازههای دارای پی گسترده 10 سانتیمتر هستند؛ پس این میزان نشستی که اکنون شاهد آن هستیم، میتواند به سازهها آسیب بزند؛ یعنی برخی از ترکهایی که در ساختمانهای شمالی یا مناطق مرکزی شهر وجود دارند (در ابنیه تاریخی)، مربوط به فرونشست است و این موضوع انکارشدنی هم نیست.
پس وضعیت فرونشست مناطق مسکونی در اصفهان بحرانی است؟
بله، نرخ فرونشست دو سانتیمتر در سال، عددی بحرانی برای شهر است؛ درحالیکه اصفهان از این نرخ عبور کرده و به عددی بسیار بیشتر از آن رسیده است. فرونشست به داخل شهر رخنه کرده و اینطور نیست که بگوییم فرونشست زمین صرفا منحصر به حاشیه شهر اصفهان است.
کدام مناطق شرایط حادتری دارند؟
هرچقدر به سمت شمال و مرکز شهر حرکت میکنیم، وضعیت فرونشست حادتر میشود؛ البته اگر سازهها بهصورت یکپارچه دچار فرونشست شوند، الزامابا خطر مواجه نخواهند بود. سازههایی که یکطرف آنها نسبت به سمت دیگر نشست بیشتری پیدا میکنند، خطر بیشتری به همراه دارند؛ نهتنها ساختمانها بلکه تأسیسات نیز با خطر روبهرو میشوند.
این عدم یکپارچگی در فرونشست چگونه به وجود میآید؟
یکی از دلایل عدم تقارن یا یکنواخت بودن فرونشست در سازههای مسکونی ضخامت خاک است؛ برای مثال، در کوهصفه فرونشست وجود ندارد؛ زیرا این پدیده در لایههای سنگی ایجاد نمیشود؛ درحالیکه در نواحی دولتآباد که حدود 100 متر خاک رس وجود دارد، فرونشست نمود بیشتری دارد. این اختلاف نشست سبب آسیب بیشتر به سازهها میشود.
فرونشست سازههای مسکونی علاوه بر آسیبهایی که به خود سازه وارد میکند و خطرهایی که برای ساکنانش به وجود میآورد، آیا تبعات دیگری را هم به همراه خواهد داشت؟
از 1361 تا 1400 تقریبا نیمی از حجم آبهای زیرزمینی تخلیه و صرف آب شرب یا مصرف خانگی و صنعت و... شده است. آبهای زیرزمینی همچنان برداشت میشوند؛ درحالیکه سالها طول کشیده تا این سفرهها پر شوند؛ به همین خاطر هم جایگزینی آنها به این سادگی نیست. شاید 50 هزار سال زمان لازم باشد تا دوباره این آبها داخل سفرهها جاری شوند و آنها را احیا کنند. اگر این روال کنونی پیش برود، آبخوان بهطور کامل تخلیه میشود. برخی میپندارند با انتقال آب میتوان این مشکل را حل کرد؛ اما هزینه انتقال آب بسیار گران است؛ ضمن اینکه تبعات زیستمحیطی بسیار زیادی را به همراه دارد؛ پس باید دید آیا صنعت و کشاورزی یا هر فعالیت دیگری که نیاز به آب دارد ازلحاظ اقتصادی و زیستمحیطی ارزش صرف این همه هزینه را دارد؟
با توجه به وضعیت بحرانی سازههای مسکونی در برخی از نواحی که به آن اشاره کردید، چاره چیست؟ آیا این نواحی باید خالی از سکنه شوند؟
خیر. انتقال نگرانی و هشدار در رابطه با فرونشست زمین در اصفهان به این منظور است که بتوان راهی مناسب برای کنترل این پدیده انتخاب کرد. تخلیه یک شهر آباد، بدترین گزینه پیش رو است؛ شهری که از گذشتگان به ما رسیده است و باید با همه منابع طبیعی که در آن وجود دارد به آیندگان منتقل شود. مسلما حل مشکل فرونشست نیازمند عزم ملی است؛ هم مردم و هم مسئولان باید در این راستا گام بردارند. مشکل اساسی فرونشست، تخلیه آبخوان است.
میزان خروجی آبخوان بسیار بیشتر از ورودی آن است؛ پس یا باید آبی را تأمین کنیم و به آبخوان برسانیم (انتقال آب) یا مصرف آب را کنترل کنیم؛ مثلا صنایعی که به آب کمتر نیاز دارند، دایر کنیم یا شهر را بر اساس همین منابع محدود توسعه دهیم؛ در غیر این صورت آبخوان تخلیه میشود و فرونشست بیشتری را تجربه میکنیم.
سال 1398 بندی به قانون مدیریت بحران اضافه شد. بر اساس این قانون، باید بودجهای برای حل مشکل فرونشست اختصاص یابد. آیا این بودجه لحاظ شده است؟
منطقی است که بودجهای برای احیای آبخوان در نظر گرفته شود؛ زیرا همانطور که اشاره کردم، سه و نیم میلیارد مترمکعب آب از آبخوان تخلیهشده است؛ ضمن اینکه صرف اختصاص بودجه مشکل را حل نمیکند، بلکه فرهنگسازی و آگاهیدهی به مردم از اهمیت زیادی برخوردار است.
افزودن دیدگاه جدید