سکوت و دفاع برخی از چهرههای سیاسی افغانستان در سالهای منتهی به حمله نیروهای نظامی آمریکا براساس همین آشفتگی بود؛ آنان توان مقابله با نیروهای بدخیم طالبان را نداشتند؛ بنابراین سکوت کردند تا نیروی خارجی به فریادشان برسد، نیرویی که بیست سال در باتلاق جنگ و درگیری ماند، ولی به غیر از تولید و صادرات بیشتر تریاک و آشفتهتر کردن شرایط کشور دستاوردی نداشت. این روزها در میان خبرها و تحلیلها میخوانیم که طالبان تغییر کرده و شباهتی با آن چهره خشمگین و جنگجوی سالهای گذشته ندارد، طالبان به کارهای ضد انسانی باور ندارد، طالبان امروز آزادی شهروندان را تضمین میکند، جنبش طالبان به حقوق مردم افغانستان تجاوز نمیکند و تنها به دنبال بر قرار کردن نظمی است که نیروهای خارجی در آن نقش نداشته باشند.
اما چرا معتقدیم که طالبان امروز نسبت به گذشته تغییر نکرده است؟ براساس تصاویر منتشر شده از هر کدام از ولایتهای تسخیر شده توسط نیروهای طالبان آنان همچنان بر همان طبل و نظمی میکوبند که در گذشته نیز صدای آن به گوش جهانیان رسیده بود. همچنان زنان را محدود میکنند، از زنان و دختران میخواهند در هنگام غروب آفتاب از خانه خارج نشوند، موسیقی و نقاشی را حرام اعلام کردند، قرار است دادگاههای سنتی را مانند آنچه در شمال افغانستان دایر است برپا سازند، ستیز با شهروندان عادی و خصوصا غیر پشتو را فریاد میزنند و… .
این همه نشان میدهد ما نه تنها با یک جنبش اصیل روبهرو نیستم، بلکه طالبان همان رویه سالهای گذشته را دنبال میکند. نیرویی که رادیو، تلویزیون، اینترنت و شبکههای ارتباطی را برنمیتابد و تمام مظاهر دنیای مدرن را بخشی از فساد و لجنزاری میداند که مردم افغان را خواهد بلعید و طالبان وظیفه دارد در برابر این همه با تمام توان ایستادگی کند. طالبان امروز از منظر حکمرانی و تفکر حاکم بر مدیریت کشور دقیقا همان طالبانی است که مجسمههای بودا در بامیان را به دلیل نمادهای کفر بمباران کرد، با افتخار از کرده خویش فیلم و عکس گرفتند و نشان دادند آنان حتی با نمادهای 1500 سال قبل دشمنی دارند!
سال گذشته دولت افغانستان بیش از هفتاد درصد نقاط کشور را در کنترل و طالبان تنها 19 شهر را در اختیار داشت؛ اما امروز شرایط به کلی تغییر کرده است. در حال حاضر 107 شهر در اختیار طالبان است و در بیش از 190 نقطه درگیریهای مسلحانه وجود دارد و در مجموع 92 شهرستان در اختیار نیروهای دولتی است. این تصویر نشان از آن دارد که نیروهای طالبان با سرعت باور نکردنی در حال پیشروی است و سایه شوم خود را میگستراند؛ مگر آنکه دولت و نیروهای محلی بتوانند در فرصت باقی مانده و استفاده از قوای مردم و مسلحکردن آنان و بهره بردن از شیوههای جنگ شهری مقابل پیشروی طالبان فائق آید و ادامه داستان پرغصه افغانستان را از طریق مذاکره حل و فصل کنند. براساس آمارهای منتشر شده از سال 2001 تا سال جاری بیش از 60هزار شهروند افغانی بر اثر حملات تروریستی کشته شدهاند. در سالهای 2017 تا 2021 که حملات تروریستی به صورت انتحاری یا بمبگذاری در نقاط پر تردد اتفاق میافتاد، طالبان در سه سال گذشته بیش از پانصد ترور هدفمند را انجام داده است.
ترور فرماندهان نظامی، شخصیتهای سیاسی، روزنامهنگاران و افراد بانفوذ محلی بخشی از این اقدامات بوده است. از همینرو نمیتوان از نیرویی که سلاح به دست میگیرد و جان مردم بیگناه افغانستان را تنها به دلیل ضدیت با دولت مرکزی در مراکز خرید، بازار، دانشگاه و مدرسه میگیرد توقع داشت تغییر کند یا تغییر یافته باشد؛ این همه مدعا بیشتر از آنکه نمایی از وضعیت واقعی باشد، بازتاب خواسته و آرزوهای برخی افراد سادهفکر است. کسانی که واقعیتهای مسلم و غیرقابل انکار را نمیبینند و از چیزهایی سخن به میان میآورند که سراسر توهم و خیال است. اما چرا طالبان امروز همان داعش است، خبرها و تصاویر منتشرشده از شمال افغانستان و خصوصا مرز این کشور با کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و قرقیزستان نشان از همرزم بودن طالبان با نیروهای داعش میدهد. اینکه طالبان مدعی است از نیروهای خارجی برای مبارزه با دولت مرکزی استفاده نمیکند، دروغ گفتن در روز روشن است. تحرکات نظامی و شیوه جنگیدن طالبان و تمرکز روی بستن مرزها و گذرگاههای گمرک دقیقا همان روش داعش است؛ چرا که این نیروی تروریستی نیاز به تأمین منابع مالی دارد و به دلیل آنکه در افغانستان آثار باستانی چندانی در موزهها نیست که همانند داعش میراث باستانی عراق و سوریه را در بازارهای عتیقه اروپا به فروش برساند و چوب حراج به منابع زیرزمینی بزند، نقاط گمرکی را در دست گرفته تا با اخذ مالیات برای خودش منابع مالی فراهم کند. طالبان جنبش اصیل و غیر اصیل نیست، بلکه یک گروه تروریستی است که دستش به خون مردم درمانده افغانستان آغشته بوده و هست. همان نیرویی که در روز روشن استادیومهای ورزشی را به محلی برای مجازات شهروندان تبدیل کرده بود و… . بگذریم.