گچ و انواع آن
گچ، این عنصر سفید و بیروح در گذر زمان در دستان استادانه هنرمندان بسیار بزرگی روح و جان گرفته و این بزرگان بااستفاده از خاصیت شکلپذیری و انعطاف بسیار بالا، جزئیات و تزیینات بسیار ظریفی را خلق کردهاند. هنگامی که به ظاهر این ماده نظر میشود، بهطور قطع گمان نمیرود که بتوان از این ماده مرده جسمی رؤیاانگیز خلق کرد. جالب اینجاست که امروزه شاهکارهای بسیار ارزشمندی در سراسر جهان توجه گردشگران را به سوی خود جلب میکند و این هنر که به حق زاده دست توانمند هنرمند خویش است، به نرمی و لطافت و با آغوشی باز بازدیدکنندگان را به دیدار بناهایی که منزلگاهشان نیز محسوب میشوند، دعوت میکند. گچ انواع متفاوتی دارد که سه فراورده اصلی آن گچهای خاکی، سنگ گچ بلورین و سنگ گچ لایهای و ابریشمی هستند و سایر آنها از این سه فراورده مشتق میشوند.
گچ یا خشت؛ کدامیک دیرینهتر است؟
پیداکردن تاریخی مشخص برای پیدایش گچ و شروع به استفادهاز آن توسط هنرمندان این سرزمین، ناممکن است؛ اما آنطور که حسین زمرشیدی، چهره ماندگار معماری سنتی کشور و نویسنده و محقق حوزه معماری، نوشته است: «از شواهد زندگی و حیات انسان مشخص میشود تاریخ پیدایش گچ به پیش از ساختن خشت و پختن آن به صورت آجر میرسد.» او همچنین افزوده است: «این عنصر در مجاورت آتش کم پخته شده، پس از گرفتن آب که میتواند ناشی از بارندگی باشد یا جابهجایی و ورز غیرمستقیم، خودگیری خود را انجام میدهد.»
لازم به ذکر است که انسانها در گذشته، ابتدا از این عنصر برای پوشاندن رگهای بین آجرها استفاده میکردند و قدیمیترین بنای ساخته شده با این پدیده «اهرامثلاثه» در مصر است که حدود چهارهزارو پانصد سال قدمت دارد.
گچ در ایران باستان
تاریخ اولیه استفاده از گچ را نمیتوان بهطور دقیق مشخص کرد؛ اما نخستین آثار مربوط به این عنصر را میتوانیم در دوره عیلامیان که از اولین ساکنان ایرانزمین بهشمار میروند، مشاهدهکنیم. این تمدن که در خوزستان امروزی سکنی گزیده بوده، آثاری از گچکارهای خود در ساختمانهای زیگوراتچغازنبیل و تپه گورا (در کوهستان شمالی بینالنهرین با قدمت 4500 سال) را به نمایش گذاشته است. قسمتهای مختلفی ماننددیوارها و سقف در این بناها با گچ کار شدهاند؛ اما در تپه گورا تزییناتی رنگی از این عنصر به رنگهای مایل به قرمز، قهوهای و سفید وجود داشته است.
در دوران هخامنشیان با وجود اینکه تمرکز معماران روی حجاری و فلزکاری بوده است که نتیجه این تکنیکها را در پاسارگاد میتوان مشاهده کرد، اما در جایجای این منطقه از گچ استفاده شده است. نتیجه کاوش در این مجموعهبناهای ارزشمند، نمایانگر این است که مخلوطی بتنی شکل از گچ، شن و سنگریزه در کف قصرها و همچنین لایهای ضخیم از گچ روی دیوارهای آجری به رنگها و نقشهای مختلف وجود داشته است. آثار بهدستآمده از کاوش در این بناها نشان میدهد که در کاخ اردشیر اول، تالار خزانه داریوش و همچنین در نقطه دیگری از این تمدن در کاخ شوش آثار متفاوتی از قبیل گچ کاری های رنگین، پوششهای تزیین شده، کتیبه و قرنیز کاریهایی وجود داشته است که نمایانگر این موضوع است که تا این دوره که به قبل از حمله اسکندر بازمیگردد از گچ بهعنوان آرایه تزیینی استفاده میشده است.
آغاز تقابل خاورگرایی و باخترگرایی در ایران
پس از بازپسگیری سرزمین ایران از حکومت سلوکیان که توسط اسکندر برپا شده بود، اشکانیان که خود را ساکنان آریایی این سرزمین میدانستند و پس از آن ساسانیان که خود را جانشینان بر حق هخامنشیان تلقی میکردند، هر کدام در دوران خود برآن شدند که هنر خالص ایرانی را به قدرت سابق خویش بازگردانند. با وجود اینکه هنر در ایران در دوران جانشینان اسکندر تحتتأثیر هلنیسم غربی قرارگرفته بود، اما هنرمندان ایران با ذکاوت خود مایههای اصلی هنر این سرزمین را به نسلهای بعد از خود منتقل کردند. حاصل تلاشهای این دولتمردان در تمدن ساسانی جلوهگر شد و هنرمندان توانستند هنر ایرانی، از جمله گچبری، را به جایگاه اصلی خود بازگردانند. در دوران اشکانیان ویژگیهای زیادی از هنر گچبری متولد شدند که هرچند بیایراد نبودند، اما آغازگر این تحول بهشمار میروند. یکی از مهمترین شاخصههای گچبری در این دوران، واقعگرایی در نماست که این موضوع را میتوانیم در قلعه یزدگرد سوم مشاهده کنیم. هر چند این نقوش در شباهتسازی همراه با جزئیات مطلوب متناسب با زمان خویش در درجه مطلوبی قرار میگیرند، اما نمایانگر این موضوع هستند که هنرمندان هنر خود را به صورتی آزاد و بدون نظم و انسجام و تحت تأثیر نظر شخصی خویش به نمایش گذاشتهاند. گچبریهای واقع در این بنا شامل جانوران طبیعی یا حتی شیردالها و موجودات عجیبالخلقه و تندیسهای الهی مختلف و نقوش طبیعتگرا هستند.
از دیگر بناهایی که گچبری در آنها نمایانگر بوده، میتوان به کاخ آشور، کاخ کیش، معبد شمس و کوه خواجه سیستان اشارهکرد. لازم به ذکر است که هنر دوران اشکانی تحت تأثیر هنر غرب واقع شده و شاکله اصلی آن رومییونانی بود.
در دوران ساسانی برخلاف اشکانیان سعی بر آن شد که هنرمندان به هنری منسجم برای دستیابی به وحدتی ملی روی آورند که در این امر نیز موفق بودند. در این دوران برخلاف دوره گذشته حکومت برای کشور دین رسمی اعلام کرد و وحدت ملی و یکپارچه را سر لوحه خود قرار داد. در این زمان که ساسانیان بناهای عظیمی احداث کردند و از آنجا که اجرای تزیینات لازم در این وسعت به غیر از گچ با عنصری دیگر امکانپذیر نبود، با استفاده از آرایههای گچی بهکار برده شده از دوران اشکانیان، دست به خلاقیت در بهکارگیری گچبری در ابعادی وسیع زدند.
باتوجه به اینکه گچبری از جمله هنرهای اشرافی به شمار میرفت، این موضوع هنرهای دیگر را نیز تحتتأثیر خود قرار داد. در دوران ساسانی گچبری در هر دو زمینه کاربردی و تزیینی به جایگاه مطلوبی در تاریخ خود دست یافت؛ به گونهای که علاوه بر کاربردهای قبلی خود از این هنر در طرحاندازی گنبدها، اجرای طاقهای عظیم و اتصال تختهسنگهای بزرگ برای توسعه کاخسازی استفاده میشده است.
نمونههای گچبری در این دوران را میتوانیم در کاخهای دامغان، بیشابور، ری، چالترخان، کیش، فیروزآباد، طاقکسری و قلعهیزدگردسوم مشاهده کنیم. طاقبستان که در کرمانشاه واقع شده است، بهطور تخصصی ازجمله آثار حجاری بهشمار میرود؛ اما در بخشهایی از تصویرسازی، گچبری تزیینی را نیز شامل میشده است. علاوه بر این، در این دوران نقاشیها روی گچ کشیده میشده که نمونه این فرسک را میتوان در شوش مشاهده کرد.
در دوره ساسانی تلاش بر این بوده است که تزیینات به شیوه رئالیستی ظاهر شوند که گچبری حیوانات، گیاهان و انسان در این زمان از این ویژگی بی بهره نبوده است.
حرکت گچبری در شیوهاسلامی
از آنجا که سنتهای مختلف هنری مورد توجه خلفای عرب قرار گرفتند، این افراد از تزیینات هنری در ساخت مساجد و کاخها بهره بردند. امویان از هنری ساده در معماری خود بهره میبردند که این موضوع در مسجد کوفه نمایانگر است؛ اما در دوران عباسیان ارتباط مطلوب بزرگان ایرانی با حاکمان این دوره باعث شد با نزدیکشدن مرکز خلافت به ایران و انتقال آن از دمشق به بغداد، نفوذ هنرمندان ایرانی در بهکارگیری هنر خود در معماری این دوره افزایش یابد. این امر موجب شد که مجددا تزیینات ساسانی روح وجانی تازه بگیرند که این امر در معماری این دوره منعکس شد. در این دوره مانند شاهان ساسانی کاخهای عظیمی، ازجمله جوسقالخاقانی، المتوکلیه و سامرا ساخته شد که تزیینات این کاخها به شیوه ساسانی اجرا شدهاست.
پس از آن در دوران عباسی، ایرانیان خواهان رسیدن به قدرتهای محلی شدند و به این مهم دست یافتند و به این شکل از آزادی عمل بسیار زیادی برخوردار شدند و تجلی آن در هنر تزیینی مربوط به این دوره نمایان شد. بناهای شاخص این دوره عبارتاند از: مسجدجامعفهرج یزد، کاخ نیشابور، مسجد نائین، مسجد عتیق شیراز و محراب مکشوفه از تپه ارگ ری. پیرنیا میگوید: «مسجد جامع فهرج با توجه به شکل آن، مخصوصا تزیینات شکنجی و پیچکهای آن، بیننده را بی اختیار به یاد ترکیبات گیاهی کاخ تیسفون میاندازد. یکی از خصوصیات جالب مسجد، نقش درهای ساسانی است که با گچ روی دیوار شرقی ساختهاند و به نظر میآید چون نصب درهای مجلل و آراسته در بناهای صدر اسلام معمول نبوده، معمار باذوق مسجد خواسته است سندی از درهای زیبای کهن به دست آیندگان بدهد.» همچنین جالبترین قسمت در مسجد جامع نائین محراب گچبریشده این بناست که به شکلهای متفاوت روی آن کار شده است. بیشتر تزیینات گچی در این محراب شامل طرحهای گیاهی ازجمله پالمت و نقوش برگهای کنگر است. بهطورکلی این محراب نمونه کاملی از موتیفهای (تکرار عناصر) گچبری ساسانی در دوران اسلامی است.
نمونه موفق دیگری از گچبری در این دوره را میتوان در بخشهای مختلفی از کاخ نیشابور مشاهده کرد. قسمتی از کاخ با نام ابنیه سبزپوشان تزیینات وسیعی از هنر گچبری به کار گرفته شده در این بنا را شامل میشود. نقوش گچبریشده در این بنا همان نقوش حیوانی تزیینی در ظروف دوران ساسانی هستند.
ظهوری نو از تزیینات در حکومتهای ترک
در این دوران در مساجد از تزیینات و گچبری در کتیبههای خطی و تزیینات گیاهی که زمینه آنها را تشکیل میدادند استفاده میشد. در محراب امامزاده کرار اصفهان اولین نمونه از این کتیبه را که با خط ثلث به نمایش در آمده است، میتوان مشاهده کرد؛ همچنین در مسجد جامع قزوین کتیبهای به خط کوفی وجود دارد که طرحهای آن از پیچک است و به رنگ آبی تزیین شده است. علاوه بر کتیبهها در عصر سلجوقیان گچبری بهکارگرفته شده در دوران ساسانی به اشکال گوناگون در معماری بناهای این دوران استفاده میشده است. بهطورکلی این تزیینات با ظرافت بیشتری به نقش و نگار در آمدند. در دوران پایانی سلجوقیان، گچبری با ابداع فنون مختلف از جمله گچبری چند طبقه و گچبری مجوّف یا توخالی متحول شد. این تحول را میتوان در این بناها مشاهده کرد: گچبریهای محراب مسجد اشترجان، بقعه پیربکران اصفهان، محراب بقعه پیر حمزه سبزپوش، محراب مسجد نیریز و اردستان و زواره، مدرسه حیدریه قزوین، امامزاده کرار اصفهان و گنبد علویان همدان.
تزیینات با طعم طعمه مغول
پس از آنکه سرزمین ایران به طعمهای برای مغولان تبدیل شد، از آنجا که این مردمان نه تنها آشنایی با فرهنگ ایران زمین نداشتند، بلکه از تمدن هم بهرهای نبرده بودند؛ هنرمندان ایرانی تسلیم فرهنگ مغولان نشدند و در ادامه شرایط را به گونهای پیش بردند که مردم مغول را با فرهنگ خویش آشنا ساختند و حتی تعدادی از آنان را به اسلام دعوت کردند؛ درنتیجه حامی فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی شدند. معماری دوره ایلخانیان تحت تأثیر حکومت پیش از خود در ایران ادامه پیدا کرد و گچبری بهعنوان یکی از مهمترین آرایههای تزیینات ساختمانی به دست هنرمندان وقت، جانی به این بناها بخشید. اهمیت گچبری در دوران ایلخانیان به این نکته ختم نمیشود؛ با توجه به اینکه فنون ساختمانی در دوره سلجوقی از پیشرفت بسزایی برخوردار شد، این موضوع بر تزیینات نیز تأثیر گذار بود و باعث بهوجود آمدن ترکیبات تزیینی و ترکیب نقوش و ظرافت در دوران پس از خود شد؛ به شکلی که کاوشگران، دوره ایلخانی را عهد گچبری در ایران میدانند. در این دوره، استفاده از نقاشیهای تذهیبگونه در سطوح مسطح با طیف وسیعی ابداع شد و حتی با ظهور کاشیکاری در این دوره با وجود ایجاد محدودیت برای هنرگچبری، این هنر در دوران بعدی به رونق خود ادامه داد.
در بنای سلطانیه در زنجان گچبری پته ظهور پیدا کرد که این فن موجب سرعت زیادی در اجرای تزیینات در زیر گنبد شد. از دیگر بناهای ساختهشده در این دوران که با گچبری تزیین شدهاند، میتوان از امامزادهعلیابنجعفر در قم و مدرسه شمسیه در یزد نامبرد؛ همچنین کتیبههایی در این دوران با انواع خطوط و رنگ و فن به نمایش گذاشته شد که نمونهای از آنها را میتوان در مقبره سید رکنالدین در یزد، مقبره امامزاده ابوالمعالی در قم و محراب مسجد جامع اشترجان نظاره کرد. علاوه بر این، استفاده از تکنیکهای نو، نظیر گچبری برجسته، برهشته، زبره، مطبق و مجوف همراه با نقوش پرکار در محراب مساجد اجرا شد که بهترین آن محراب الجایتو در مسجد جامع اصفهان را منقش ساخته است. به گفته متخصصان بسیاری، این محراب باارزشترین اثر تاریخی در هنر گچبری است. محراب الجایتو که بر خود نام «عمل استاد حیدر» را دارد، بسیاری از گردشگران را به مسجد جامع اصفهان دعوت میکند. البته در این بنای میراث جهانی، گچبریهای مهم دیگری هم وجود دارد. به گفته عبدالرضا کارگر، کارشناسارشد مرمت بناهای تاریخی و سرپرست مسجد جامع عتیق اصفهان، قدیمیترین نمونه گچبری در این بنا، گچبری ستون دوره ساسانی (واقع در زیر گنبد نظامالملک با قدمتی که به پیش از اسلام برمیگردد) و گچبری مسجد اولیه (واقع در زیرگنبدخانه نــظامالملک بــا قــدمــت 1290 ســال)
است. محرابهای مسجد جامع ورامین، مسجد ارومیه و مسجد جامع مرند از دیگر نمونههایی هستند که در آنها از این فنون استفاده شدهاست.
با روی کار آمدن تیموریان و تمرکز آنها بر کاشیکاری و استفاده از آن در بناها، عرصه برای کار با گچ تنگتر شد؛ اما ابداع مهمی بهنام مقرنسکاری با گچ در این دوران به کمال رسید. علاوه بر این، گونههای متفاوت دیگری از گچبری نظیر سطوح مستوی، گچبری برهشته، زبره، کاربندی گچی، گچ رنگین و گچ روی کاشی مجالی برای ظهور پیدا کردند.
ایرانیان با بازپسگیری سرزمین به گچبری روی آوردند
با روی کار آمدن سلسلههای صفویه، زندیه و افشاریه، گچبری بار دیگر پس از گذراندن دورانی نیمهخاموش در عهد تیموری، فرصتی برای نمایانشدن پیدا کرد. از ابتداییترین آثار گچبری در این دوران میتوان به محراب مسجد جامع ساوه و مسجد میدان ساوه با شیوه برهشته و برجسته اشاره کرد. از آنجا که تزیینات در دوران تیموری با محوریت نقاشی و نگارگری در جریان بود، گچبری در دوران صفویه بی تأثیر از این امر نماند؛ از این رو ترکیباتی از نگارگری و کار با گچ را میتوانیم در کاخهشتبهشت، عالیقاپو و کاخچهلستون مشاهدهکنیم.
از آنجا که این قرن مصادف با ورود تجار و سفیران غربی به این سرزمین شده بود، هنر تزیینات تحت تأثیر این موضوع قرار گرفت؛ به گونهای که پنجرههایی مشبک با ترکیبی از گچبری و شیشه در حرم امامرضا(ع) و کاخ چهلستون ساخته شد.
شناختهشدهترین شیوه گچکاری در این دوران، گونهای زیبا از مقرنسکاری به نام تنگبری است که حجم گچی را بهصورت مجوف (توخالی) نمایش میدهد. بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی و عالیقاپو مانند تابلویی برای نمایش این هنر هستند.
از نمونههای گچبری در دوران زندیه میتوان به نقشپردازیهای گچی در مدرسه ابراهیمخان کرمان و عمارت کلاهفرنگی، مقبره اولیه کریمخان و ایوانگچبری شاهچراغ شیراز اشاره کرد.
مدرنیسم و گچبری؛ از سنتوری تا لندنیسازی و پیشساختههای گچین
با روی کار آمدن قاجارها و سفرکردن شاهان قجری به فرنگ و تأثیرپذیری آنان از معماری سنتی غربی، زمینه تحولی بسیار عظیم در گچبری شکلگرفت؛ به گونهای که از گچبری در ساختمانهای این دوران در نماسازی، سنتوریها، لچکیها و سایر بخشها و جزئیات داخلی و خارجی استفاده شده است. تنها در اماکن مذهبی در این دوران میتوانیم آثاری از گچبری به شکل گذشته را در بناهایی مانند مسجد سپهسالار تهران مشاهده کنیم. از دیگر موارد غربیسازی گچبری در این دوره میتوان به لندنیسازی اشاره کرد که این نوع تزیین به جزئیات پیشبخاریها تعلق دارد. روی هم رفته از بهترین آثار گچبری در این دوران در معماری نارنجستان قوام، کاخ ارم، کاخگلستان و عشرت آباد و مسعودیه در تهران و منزل طباطباییها و بروجردیها در کاشان استفاده شده است.
حکومت پهلوی در دوره اول خود به مسیر گچبری در دوران قاجار گامنهاد و اکثرا از گچبری در نماهای وسیع استفاده میشد. مهمترین آثار گچبری در این دوره را میتوان در کاخ میان پشته در بندر انزلی، نارنجستان شیراز و کاخ سفید و سبز دز تهران مشاهده کرد. با رویکار آمدن محمدرضاشاه و آغاز دوره دوم حکومت پهلوی، پیروی از تفکر مدرنیسم غربی که استفاده افراطی از تزیینات را بیهوده میشمارد، موجب کمرنگشدن گچبری و سایر تزیینات در معماری این دوره شد. از معدود بناهایی که در این دوران با گچبری مزین شدهاند، میتوان به گچبریهای مهمانخانه شاهعباس در اصفهان (هتل عباسی) اشاره کرد؛ اما شیوه گچبری استفادهشده در این دوران، استفاده از گچبریهای پیشساختهشده است که سرعت و دقت و هزینه را به نحو مطلوبی متناسب میساختهاست. از این شیوه در عصر حاضر نیز استفاده میشود.