جای خالی پیوست اجتماعی

ضرورت پیوست اجتماعی‌فرهنگی پروژه‌ها ناشی از رویکردی است که درک عمیق مسائل اجتماعی و فرهنگی را راهکار موفقیت پروژه‌ها می‌داند؛ بااین‌حال، پیوست اجتماعی‌فرهنگی تا مرحله تحقق، راه دشواری را پیش رو دارد. هرچند انجام این پروژه‌ها به تخصص‌های علوم اجتماعی نیاز دارد، اما تعداد زیادی از شرکت‌های مهندسی مشاور در تیم خود مشاوران متخصص در حوزه علوم اجتماعی ندارند. علاوه بر آن، بسیاری از مشاوران به لزوم بررسی عمیق ابعاد اجتماعی و فرهنگی پروژه‌ها اعتقادی ندارند.

تاریخ انتشار: 09:33 - چهارشنبه 1400/05/13
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
no image

از سوی دیگر، تعهد به نتایج پیوست اجتماعی‌فرهنگی در شرایط کنونی مدیریت‌شهری اگر غیرممکن نباشد، بسیار پیچیده و دشوار است؛ چراکه در این روند مدیریتی ابتدا پروژه‌ها تعریف می‌شوند و پس از شروع پروژه بخش مطالعات پیوست اجتماعی‌فرهنگی نیز آغاز می‌شود. درنهایت، این‌گونه به نظر می‌رسد که نیاز است شیوه تعریف ضرورت مطالعات اجتماعی پروژه‌های شهری به نحوی انجام شود که مطالعات نه به‌عنوان یک پیوست، بلکه به‌عنوان بخش اصلی پژوهش در نظر گرفته شود. در چنین شرایطی مطالعات اجتماعی هم‌سنگ با مطالعات سایر تخصص‌ها پیش می‌رود و به دلیل برابری قدرت ایجادشده، امکان بیشتری برای مشاهده و تحلیل شهر فراهم می‌کند.

بی‌توجهی به پیوست اجتماعی

 مقام معظم رهبری در 1386 اهمیت توجه به پیوست اجتماعی پروژه‌ها را یادآور شدند و از مسئولان ذی‌ربط درخواست کردند به‌صورت ویژه به بحث پیوست فرهنگی و اجتماعی توجه کنند و آن را در رأس ملاحظات کاری خود قرار دهند.
در این راستا، در نخستین‌بند سیاست‌های کلی برنامه پنج‌ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب سال 89 ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب و نیز در ماده (2) قانون برنامه پنج‌ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران، تهیه پیوست فرهنگی برای طرح‌های مهم و جدید توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد تأکید و تصویب قرار گرفت و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در سال 92 «نظام‌نامه پیوست فرهنگی طرح‌های مهم و کلان کشور»‌ را به تصویب رساند و ابلاغ کرد.
طبق تعریف شورای عالی انقلاب فرهنگی، پیوست فرهنگی عبارت است از: «مجموعه‌ای برای شناسایی، اقدام و ارزیابی از آثار و پیامدهای فرهنگی طرح‌ها و فعالیت‌ها که پس از انجام مطالعات لازم و با استناد به مبانی نظری و اسناد بالادستی، به‌ویژه نقشه مهندسی فرهنگی کشور متناسب با مقتضیات و شرایط جامعه، ضمن معرفی داده – ستاده یک سیاست اجرایی، طرح یا لایحه، پروژه یا هر فعالیت مهم دیگری با فرهنگ جامعه، با ارائه راهکارهای عملی برای تقویت آثار مثبت و حذف و کاهش پیامدهای مخرب آن در فرهنگ جامعه، راهنمای مجریان فعالیت‌ها و طرح‌ها در رعایت راهبردها، اعمال الزامات و استانداردهای مربوط و راهکارها در برنامه‌ها و اقدامات عملی در اجرای آن فعالیت خواهد بود.»
پیوست اجتماعی یا ارزیابی اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی پروژه‌ها و برنامه‌های توسعه سال‌هاست در ایران انجام می‌شود، اما اثرگذاری مناسب را نداشته و کمتر منبع و مرجع تصمیم‌گیری بوده و پیوست اجتماعی به یک نهاد و گفتمان اثرگذار تبدیل نشده است. به‌این‌ترتیب، ارزیابی تأثیر اجتماعی و فرهنگی طرح‌ها و برنامه‌های توسعه‌ای باید به یک «نهاد» تبدیل شود. این امر به این معنی است که اکنون باوجوداینکه این گفتمان شکل‌گرفته و در اسناد دولتی و رسانه‌ها مطرح است و در طرح‌های توسعه‌ای و عمرانی به‌عنوان پیوست اجتماعی وجود دارد، اما هنوز در همه طرح‌ها، بازدهی اقتصادی، در اولویت است.

ترجیح اقتصاد به جامعه

در بسیاری از طرح‌ها، بخش تحقیقات اجتماعی به نتایجی رسیده و به کارفرما ارائه ‌شده است؛ اما درنهایت کارفرما و مشاور و پیمانکار، بر اساس ضرورت‌های اقتصادی اقدام کرده‌اند و نتایج تحقیقات اجتماعی به کار گرفته نشده است.
پارادایم توسعه‌ای در ایران، برای ابعاد محیطی و اجتماعی طرح‌ها و برنامه‌های توسعه، اهمیت ثانوی قائل بوده و حوزه اقتصادی طرح و برنامه‌ها بر امر اجتماعی آن غلبه داشته است. مشکلات متعدد زیست‌محیطی، پراکنش نامناسب فضایی جمعیت و رشد بی‌رویه و غیرکارشناسی شهرها، بهره‌وری پایین بسیاری از طرح‌ها، مسائل متعدد اجتماعی و ایجاد نابسامانی‌های اجتماعی، افزایش نابرابری و شکاف‌های اجتماعی و فقر و بسیاری مسائل دیگر، به دلیل نبود رویکرد اجتماعی به طرح‌ها و برنامه‌های توسعه بوده است.
پیوست اجتماعی، نوعی گفتمان دموکراتیک توسعه است و تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی و اجرای یک طرح یا برنامه توسعه‌ای، منوط به بازی همه ذی‌نفعان و توجه به فرایندهای مطالعه، مذاکره و رایزنی است؛ اما ساختار غیردموکراتیک تصمیم‌گیری و اجرای طرح‌ها و برنامه‌های توسعه و البته ضرورت اقتصادی بودن طرح‌ها و برنامه‌های عمرانی، همه مباحث اجتماعی را کنار گذاشته است.
اکنون این مسائل تا حد زیادی وجود دارند؛ به همین دلیل، تصویب و ابلاغ آیین‌نامه پیوست اجتماعی نمی‌تواند به تغییر رویه موجود منجر شود، بلکه نیازمند الزام‌هایی است. پیوست اجتماعی باید سعی کند یک طرح توسعه‌ای، بیشترین سود را برای بیشترین افراد، به‌ویژه افراد و گروه‌های اجتماعی که به‌طور مستقیم متأثر از پروژه هستند، داشته باشد.
پیوست اجتماعی فقط به معنی مطالعه درباره ابعاد اجتماعی یک طرح و برنامه توسعه و کاربست نتایج آن توسط عاملان دولتی و خصوصی توسعه نیست، بلکه به معنی کنشگری ذی‌نفعان آن طرح و برنامه نیز هست. جاافتادن فرهنگ پیوست اجتماعی، به معنی پذیرش مداخله و مشارکت ذی‌نفعان عمومی در طرح‌ها و برنامه‌های توسعه است.
منبع:
فاضلی، محمدباقر، پیوست اجتماعی و فرهنگی در مدیریت‌شهری، همایش مدیریت استراتژیک فرهنگی شهر تهران،1391.

  • اصفهان زیبا
    پایگاه خبری اصفهان زیبا

    ترنج مدرس

برچسب‌های خبر