نگاهی به سه پیشنهاد مطبوعاتی برای ارتقای صنعت گردشگری اصفهان در دهه 30
اصفهان یک شهر معمولی نیست. این شهر صاحب گنجینههایی است که اگرچه در این شهر قرار دارند، اما صاحب آنها کل مردم جهان هستند؛ بنابراین حفظ و نگهداری از آنها یکی از وظایف ضروری هر اصفهانی است. پس بیراه نیست اگر بگوییم در این شهر هر نسل که آمدهاند و رفتهاند دغدغه اصلی آنها حفظ و نگهداری از این گنجینهها بوده است؛ اینکه چطور در بهترین شرایط آنها را حفظ کرده و به بهترین شکل آنها را عرضه بدارند.
گردشگری خصوصا گردشگری فرهنگی، بدون داشتن پشتوانه نظری و دانستن اطلاعات لازم راه به جایی نمیبرد. دانش لازم برای گردشگری فرهنگی از دل کتابها و آثار مکتوب پیشینیان به دست میآید. در اینجا مروری میکنیم بر آنچه درباره اصفهان در دوران معاصر نوشته شده است. اصفهان به روایت تحویلدار، جابری انصاری، جناب اصفهان در دوره قاجار چهار مورخ عــمــده داشت. شایـد نـخستین آن میرزاحسین تـحـویـلـدار بـود که «جغرافیای اصفهان» نوشت. در آن کتاب علاوه بر ذکر بناها و زیباییها، از اصناف و معیشت مردم سخن گفت. پس از او محمد مهدی ارباب «نصفجهان فی تعریف الاصفهان» را به رشته تحریر آورد که به شکلی جامعتر و بهتر بناهای اصفهان و بلوکات آن را به نثر آورد. همین عنوان کتاب میرساند که اصفهان هنوز بر تاریخ و گنجینههای خود میبالد.
روایتهایی از اتفاقات اولین روزهای تأسیس شرکت آب و فاضلاب اصفهان
یکی از راههای آسیب به بافت و بناهای تاریخی، نفوذ آب و فاضلاب به پی و دیوار بناست. در دهه هشتاد خورشیدی این آسیب بهشدت بناهای تاریخی اصفهان را مورد تهدید قرار داد و در این میان سازمان آب و فاضلاب هدف انتقاد و اعتراضهای زیادی شد. این مطلب مروری دارد بر آنچه اتفاق افتاد.سازمان آب و فاضلاب اصفهان در سال 1345 یعنی زمانی که هیچگونه سازمانی مشابهی در کشور وجود نداشت، تأسیس شد. این سازمان با تلاش فراوان همه شهر را کندوکاو کرد و لوله انداخت؛ آنهم از دو نوع مختلف. یکی لوله آب که در عمق یک متری زمین مینشست و یکی لوله فاضلاب که عمق و اندازه بیشتری داشت و کار انداختن آن نیز سختتر بود.