خدایی، اولیایینیا و نفیسی از کتابخوانیشان میگویند
درست است که این روزها فضای مجازی خیلیها را از کتابخواندن دور کرده و بازار محصولات پر زحمتتر مثل کتاب و فیلم را کساد، اما هنوز هم کسانی هستند که لذت ساعتها خواندن را با هیچ ارائهای در فضای اینترنت عوض نمیکنند و همچنان در دنیای کتابها سرخوشاند. در روزهایی که با نام کتاب و کتابخوانی پیوند خورده از آخرین کتاب خواندهشده سه نویسنده و اهل فرهنگ اصفهان پرسیدیم. علی خدایی که یک کتابباز حرفهای است، این روزها یک کتاب آشپزی میخواند. هلن اولیایینیا از کتابهای منتخب جایزه مهرگان میگوید که نظرش را خیلی جلب کرده است و نفیسه نفیسی از انتخاب کاری از هادی محمدی که این روزها رنگ زیبایی به کلاسهای ادبیات مجازیاش داده است.
داستانهای علمیتخیلی به چه نوع داستانهایی گفته میشود؟ چه تفاوتی با انواع و ژانرهای دیگر ادبی دارند؟ آیا به صرف حضور موضوعات علمی و تکنولوژیکی در یک داستان میتوان نام علمیتخیلی را به آن اطلاق کرد؟ آیا تمام رمانهایی را که با موجودات غریب و اتفاقات شگفت سروکار دارند میشود ذیل دسته علمیتخیلی قرار داد؟ آدام رابرتز در کتاب علمی تخیلی خود سعی کرده به نوبه خود به این پرسشها پاسخ بدهد و تا جای ممکن خوانندگان را با معنا و تاریخ ادبیات علمیتخیلی آشنا کند. او استاد دانشگاه رویال هالووی بریتانیاست و این کتابش برای اولینبار در سال ۲۰۰۰ توسط انتشارات راتلج منتشر شده است.
رمان شبی از شبهای زمستان مسافری، نوشته ایتالو کالوینو، به مانند بسیاری از داستانهای کلاسیک و مدرن در یک ایستگاه قطار شروع میشود، اما در همان ابتدای داستان جملهای وجود دارد که به خواننده یادآور میشود که این بار با یک نوع متفاوت از داستان سروکار دارد: «... ابری از دود نخستین پاراگراف را میپوشاند». ما در حال خواندن یک داستان نیستیم، ما داریم یک فراداستان را میخوانیم. فراداستان چیست؟ چه تفاوتی با داستانهای رئالیستی و مدرن دارد؟ چه نمونهها و دستهبندیهایی دارد؟ از چه زمانی بوجود آمده است؟ اینها پرسشهایی هستند که پاتریشا وو در کتاب مهم خود به نام فراداستان به آنها پاسخ میدهد.