نوجوان و دوراهی عصیان یا مشارکت

در بیشتر جوامع، درباره نوجوانان و افکار و رفتار آن‌ها کلیشه‌هایی منفی وجود دارد.

تاریخ انتشار: 11:24 - یکشنبه 1401/08/1
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
no image
این باورهای قالبی که متأسفانه تا حد زیادی در اذهان مردم تثبیت شده است، نوجوانان را به سمت‌وسویی می‌برد که معمولا به‌طور پیش‌فرض، کنش‌های غیرمسئولانه و مخربی بروز می‌دهند. پرسش اینجاست که آیا می‌توان این کلیشه‌های منفی را با باورهای مثبت‌تر جایگزین کرد و از این راه بر عملکرد نوجوانان تأثیر گذاشت؟
 
خلق باورهای مثبت
برخی شواهد تجربی نشان می‌دهد که می‌توان با خلق باورهای مثبت، رفتار نوجوانان را تحت تأثیر قرار داد؛ به‌عنوان‌مثال، در پژوهشی جالب به بیش از 300 دانش‌آموز سال‌هفتمی از 12 کلاس مختلف، متنی داده شد که دیدگاه مثبتی از نوجوانان ارائه و کلیشه‌های منفی درباره آن‌ها را رد می‌کرد. در ادامه، پژوهشگران کنش‌های آن‌ها را به مدت سه روز بررسی کردند و دریافتند این دانش‌آموزان در مقایسه با  هم‌کلاسی‌هایشان، هم در خانه و هم در مدرسه مسئولیت‌پذیرتر بوده و سرکشی و خطرپذیری کمتری نشان داده‌اند.
 
 تصویر بزرگ‌تر
پژوهش‌ها نشان می‌دهد که مقابله با کلیشه‌های منفی درباره نوجوانان نتایج مثبتی دارد؛ اما اینکه تصور کنیم فقط با تشویق نوجوانان به داشتن افکار مثبت می‌توان آن‌ها را مسئولیت‌پذیرتر کرد، قدری ساده‌انگارانه به نظر می‌رسد. لازم است قبل از هر چیز به درک کاملی از شرایط دوران بلوغ برسیم تا بفهمیم که اصلا این کلیشه‌های مثبت یا منفی چطور نوجوانان را جذب خود می‌کنند. نوجوانی دوران تغییر و تحول‌های سریع است. علاوه بر تغییرهای جسمی شاهد شکل‌گیری هویت فرد هستیم. اگرچه این تحول‌های شتاب‌زده می‌تواند عواقبی منفی چون خطرپذیری، سرکشی و نیاز غیرمنطقی به پذیرفته‌شدن از سوی هم‌قطاران را به دنبال داشته باشد، اما در بطن دوران نوجوانی گرایش‌های مثبتی نیز وجود دارد؛ گرایش به استقلال بیشتر و پذیرش اجتماعی.
 
 نیاز به استقلال، پذیرش و مشارکت
در طول تاریخ و در بسیاری از فرهنگ‌ها از نوجوانان انتظار می‌رفت با قبول مسئولیت‌های بیشتر، ارزشمندی خود را به‌عنوان فردی مفید و فعال در جامعه اثبات کنند؛ اما امروزه نوجوانان بیشتر وقت خود را در مدرسه می‌گذرانند و نقش فعالانه دیگری در اجتماع ندارند و شاید بتوان گفت عاملیت نوجوانان تا حد زیادی از آن‌ها سلب شده است. ژان پیاژه، روان‌شناس برجسته، نیاز به استقلال در دوران نوجوانی را تصدیق کرده است و می‌گوید نوجوان نه‌تنها می‌کوشد خود را با محیط اجتماعی وفق دهد، بلکه به همان قوت نیز تلاش می‌کند محیط را با خود مطابق کند؛ به‌عبارت‌دیگر، وقتی نوجوان به جامعه فکر می‌کند و می‌کوشد برای خود جایی در آن پیدا کند، هم‌زمان به این نیز می‌اندیشد که چگونه می‌تواند این جامعه را تغییر دهد؛ پس می‌توان گفت نوجوان در طلب مسئولیت بیشتر است تا جهان را به مکانی بهتر برای زندگی تبدیل کند. شاید با خود بگویید نوجوان هنوز نابالغ و بی‌تجربه است و نمی‌توان به او اعتماد کرد؛ اما این نیاز به استقلال به قوت خود باقی خواهد بود و اگر نوجوان نتواند راه مناسبی برای ابراز آن پیدا کند، ممکن است کارش به عصیان و شورش بکشد.
 
 تحقق باورهای سازنده
کلیشه‌ها، چه مثبت و چه منفی، چون پیشگویی‌های خودکام‌بخش (self-fulfilling prophecy) عمل می‌کنند. پیشگویی خودکام‌بخش، انتظاری است که صرف باور به آن باعث تحقق یافتنش می‌شود. نوجوانی که مطابق با کلیشه‌های منفی عمل می‌کند (بی‌ملاحظه و عصیانگر است)، لزوما به این رفتارها افتخار نمی‌کند و ممکن است در ذات، رضایتی هم از کنش‌های خود نداشته باشد. در پس این کلیشه‌های منفی پیام مهمی قابل دریافت است: شاید این نوجوان امکانی برای ابراز سالم استقلال خود نداشته و فرصتی برایش فراهم نشده تا هویت مناسبی برای خود شکل دهد. منبع: psychologytoday.com
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
  • اصفهان زیبا
    پایگاه خبری اصفهان زیبا

    مترجم افسانه صادقی